اگر چه هنوز چند هفته به نمايش مضحكه انتخابات رياست جمهورى رژيم اسلامى مانده است، اما چند ماهى است كه سران رژيم اسلامى با دستگيرى و زندان و اعدام و ايجاد فضاى رعب و وحشت، اقدام به برگزارى مانورهاى نظامى و آزمايش و پرتاب موشك سجيل٢ و گشت و گذارهاى معنى دار سران رژيم، حول مساله "انتخابات" وسيعا فضاسازى ميكنند۔ مدتى است كه زير عنوان فضاى انتخاباتى نه تنها در رابطه با مردم و بلكه در رابطه با خود جناح بنديهايش، دور ديگرى از تعارضات درونى و تناقضات درونى اين رژيم در قالب "نزاع جناحها" بطور علنى به نمايش گذاشته شده است۔
هر چند هنوز نتيجه گاوبندى نهايى بر سر خود "كانديداتورها" به سرانجام نرسيده است اما در اين جنجال و كشمكش، سر در گمى و فلج سياسى اپوزيسيون راست و جريانات ناسيوناليست و دو خردادى اسبق ديدنى است۔ ازمنظر منافع مردم، شكاف آشكار كنونى اين طيف بطور قطع بر اتحاد هاى قديمى و مسابقات رقت انگيز آنها براى فراخوان شركت در "انتخابات" ارجحيت دارد۔
حزب توده ايران از عدم شركت نماينده واحد "اصلاحات" شاكى است و حتى از بروز علنى ياس و نوميدى خود در قبال پراكندگى نيروى"برنامه گرا و مطالبه محور" در جبهه "اصلاحات" خودارى نكرده است۔
حزب دمكرات كردستان(شاخه عبدالله حسن زاده) با پلاتفرم ٨ ماده اى مهدى كروبى سردرگم شد و بعداز خلوت كردن چند روزه با بيانيه اى گنگ دفتر سياسيش كه در واقع چيزى جز دفاع شرمگينانه از مضحكه انتخابات نبود، بيرون آمد۔
من در اينجاقصد ندارم راجع به مساله "انتخابات" و تحليل مجدد اوضاع جمهورى اسلامى بپردازم، بلكه تلاش ميكنم بطور مختصر به فاكتورهايى در اين رابطه بپردازم و دلايل سردرگمى و ياس، هواداران "اصلاحات" را بررسى كنم و به چند فاكتور در رابطه با مساله كردستان و موضع حزب دمكرات كردستان اشاره كنم۔
رژيم اسلامى و مردم
ما هميشه گفته ايم كه نظام جمهورى اسلامى حاصل سركوب خونين يك انقلاب عظيم بود، اين جنبش و نظام با به خون كشيدن جامعه به ميدان فرستاده شد و با اتكا به سازمانيافته ترين خشونت و سركوب سرپا ماند۔ اين محور اساسى رابطه رژيم با مردم و جامعه ايران بوده و كمافى سابق اين رابطه حول اين محور به پيش ميرود۔
در نتيجه مردم ايران از طبقه كارگر تا زن و جوان و معلم و شهروند عادى در هر گوشه ايران با اعتراضات پراكنده و مداوم خود صريح ترين بيان رابطه خود با رژيم را عملا گفته اند۔ مردم از اين رژيم متنفرند، آن را نميخواهند، اگر زورشان برسد يكروزه كل اين بساط آدم كشى را به گور ميسپارند، پس براى چنيين مردمى انتخابات هيچگاه در اين نظام معنى و مفهومى واقعى حتى بعنوان راى دهنده پاسيو نداشته است۔
در مقابل، رژيم اسلامى نيز هيچگاه در سركوب خونين اعمال اراده مردم بر سرنوشت خود، كوتاهى نكرده است۔ به اين حال مناسك و مضحكه انتخابات هر چند سال يكبار رژيم را ناچار ميسازد كه ضعف و تناقضات خود را علنى و آشكار كند، توهم سازى حول اين ماجرا از مدار منافع جامعه خارج است و كسانى كه خود و ديگران را با اين توهمات فريب ميدهند، را بايد در متن بخشى از جبهه رژيم در مقابل مردم بحساب آورد۔
رژيم اسلامى و اوضاع جهانى
اكنون بايد بر همه روشن شده باشد كه تكرار سناريوى "رئيس جمهور بيست ميليون راى" و چرنديات "اصلاحات اسلامى" سرابى بيش نيست۔ اين دوره تاريخى رفت و باز گشت آن تا حد محال ناممكن است۔ اگر مردم در سال ١٣٧٦ به پاى صندوق راى رفتند، خواستند تا نماينده خامنه اى و جناحش را عقب برانند، رفتند تا تناقضات جمهورى اسلامى را تشديد كنند، اما با اين همه هنوزآن دوره توهم كه گويا اين جبهه ميتواند با غرب به توافق برسد و يا به عبارت ديگر سازش دوخرداد با غرب نيز فاكتورى قابل محاسبه بود۔ امروز غرب نيز اهميت وجايگاه خاصى براى جناح "اصلاحات" قائل نيست۔ و سياست پراگماتيستى غرب در جهت "تغيير رفتار رژيم" و قابل مذاكره كردن نظام اسلامى را نه در جناح "اصلاح طلب اسلامى" بلكه در درون جناح خامنه اى جستجو ميكند۔
موقعيت رژيم اسلامى در معادلات خاورماينه و رابطه با غرب، موقعيت جمهورى اسلامى در كانون هاى بحرانى مانند عراق، افغانستان، فلسطين، لبنان و غيره و شرايط رقابت هاى بلوك بنديهاى امپرياليستى در جدال هاى جهان چند قطبى، فعلا و هنوز در چنان شرايطى است كه آمريكا و اروپا با احتياط در همان عرصه پراگماتيسم خود قدم بردارند و هنوز اهرم اصلى را "تاثير" بر جناح موسوم به جناح خامنه اى ميدانند۔
در آن طرف اين موازنه، رژيم اسلامى و جناح خامنه اى در اين مدت با سركوب در داخل و ديپلماسى در خارج در ارزيابى هاى خود متقاعد هستند كه سنگرهايى را فتح كرده اند كه به هيچ عنوان حاضر نخواهند بود كه بدست جناح رقيب در درون خود نظام بسپارند۔
بنابراين دو محور، عقب راندن و سركوب مردم معترض و پيشروى دررابطه با غرب و مشاركت فعال در كسب قدرت در خاورميانه،در جهت تداوم بقا نظام اسلامى هنوز دو محور اساسى جنگ جناح ها ميباشند۔
مشاهدات و فاكت ها نيز گواه اين است كه عليرغم عدم شركت مردم، جناح خامنه اى مصمم است كه در اين بازى انتخاباتى خود را غالب و در جنگ جناح ها غير قابل شكست نشان دهد۔ قطعا به سياق هميشه اين بار نيز آرايش سياسى جناحبنديها و اپوزيسيون بعد از انتخابات دست خوش تغييرات قابل ملاحظه اى خواهد شد۔
با اين وصف، موقعيت انتخابات قبلى با اين يكى تفاوت هاى چشمگيرى خواهد داشت۔ دورهاى قبل اميد به دخالت نظامى آمريكا و عراقيزه كردن ايران صف وسيعى از فدراليست هاى جديد و قديم را دور اين توهم جمع كرده بود۔ "ضد رژيمى" كه در بيان ضد تروريسم و ضد خامنه اى، حتى نزد غرب هم در بورس بود۔ همه جريات راست چشم اميد خود را به تحولاتى از درون بر مبناى دخالت نظامى غرب دوخته بودند۔ اما اكنون اين فاكتورها جاى خود را معادلات جديد ترى سپرده اند و به همين دليل است كه اپوزيسيون راست و دو خرداديهاى سابق سردر گم مانده اند۔ تصادفى نيست كه هنوز بخش اعظم جرياناتى كه با تب و تاب سابق اندر فوايد مشاركت در انتخابات و محسنات دمكراسى، مردم را براى شركت در اين مناسك و راى دادن به نمايندگان"اصلاح طلب" فراميخواندند اكنون در فاصله دو هفته اى موعود هنوز سكوت كرده اند۔
و اما بايد ديد كه حزب دمكرات كردستان و ناسيوناليسم كرد در كجاى اين پرسپكتيو قرار ميگيرند؟
حزب دمكرات كردستان همراه جمعى از قلم بدستان جريان ناسيوناليستى كرد در اين اوضاع آشفته چرتكه انداختند و نتيجه محاسبات خود را به نفع كروبى و پلاتفرم او در باره اقليت هاى قومى و مذهبى جمع زدند۔
كروبى و موسوى در پلاتفرم انتخاباتى خود راجع به "مشاركت فرهنگى اقليت هاى قومى و اهل سنت" بعنوان شعار انتخاباتى خود بصورت دربارى و خودى طورى مطرح كرده اند كه حتى نزد خودشان هم چندان جدى و قابل اهميت نميباشد۔
اما دو مساله اينجا قابل تامل است، اولا حزب دمكرات كردستان و كل طيف ناسيوناليست كرد كه با "رعايت كامل منافع احزاب برادر در كردستان عراق" سال ها است دست از مبارزه مسلحانه بر داشته اند و با بر پا داشتن اردوگاههاى نظامى هنوز در از قبل "ديپلوماسى" زيست و "فعاليت" ميكنند۔ مدتى است در ادامه سياست آمريكا در عراق جهت بر قرار ساختن حكومت مركزى و قدرتمند و يكپارچه زير ضرب و فشار قرار گرفته اند۔ جلال طالبانى كه البته هم در جايگاه رئيس جمهور و هم يكى از سران دو حزب حاكم در كردستان عراق،زنگ خطر ادامه حضور اين جريانات را بصدا در آورده است۔ تهديد قطع و يا كم كردن بودجه اين احزاب،ادامه كارى آنها را در اين شكل با مخاطره روبرو كرده است۔ در اين اوضاع و احوال با تنگ شدن فضاى "ديپلوماسى" و موقعيت جديد رابطه آمريكا و ايران، بعيد نيست ما شاهد سر آغاز نيمچه چرخش هايى جديدى بطرف رژيم اسلامى از جانب اين گونه جريانات، به بهانه هاى مختلف باشيم۔ در ضمن سياست نهادينه شده پراگماتيسم حزب دمكراتكردستان، سنت استوار اين حزب در كشف راه سازش و مماشات و دور زدن نقش مردم كردستان، در شاخه اى از آن بصورت اقدام به سازمان دادن تشكل روحانيون و در شاخه اى ديگر بصورت حمايت خجلت زده از طرح پا در هواى امثال كروبى تظاهر عينى ميكند۔ تلاقى ياس و ناميدى به غرب و قابل اتكا نبودن جبهه "اصلاحات" درون رژيم اين حزب را در موقعيت دفاع شرمگينانه از انتخابات سوق داده است۔
از طرف ديگر،انتخاب كردستان و مساله كرد براى كروبى و جناحى از درون رژيم در واقع ايجاد فشار به رقيب مقابل است و برد آن تنها به تبليغات انتخاباتى محدود خواهد ماند، خود طراحان اين پلاتفرم يك هفته بعد از موعد بازى اين ژست كنار خواهند گذاشت بر كسى پوشيده نيست كه سران همين جناح كه اكنون"حاشيه اى شدن و امنيتى شدن مساله كرد" را "برنمي تابند" خود از طراحان و بانيان جنايت در كردستان بوده اند۔
تصميم حزب دمكرات در دفاع از كروبى و همزمان جلسه كردهاى مقيم مركز به رياست عبدالله سهرابى نماينده سابق مريوان تكرار كسل كننده دو حوزه اى بودن جريانات ناسيوناليست كرد است كه در زمان تب و تاب دو خرداد مرسوم بودو ره به جايى نبرد۔
اكنون نيز اين سناريوى جديد نه در ميان مردم كردستان و نه در معادلات جدى اوضاع سياسى جايى با اهميت پيدا نخواهد كرد۔ كارنامه هاى خونين رژيم اسلامى و جناحهايش در قبال مردم كردستان و سياستهاى حزب دمكرات و جناحهاييش گواه اين حقيقت است كه طرفين اين معامله در ظرفيتهاى متفاوت عليه منافع مردم و جامعه كردستان بوده اند۔ در اين شرايط يعنى در شرایطی که حتی "مفسرین" سابقا دو خردادی، و صحنه گردانان بخش فارسی صدای آمریکا به نمایشی بودن این مضحکه انگشت گذاشته و با عناوین مختلف از فراخوان به شرکت در آن خود را کنار میکشند، بخشی از "سیاستمداران" حزب دمکرات، در همان ذهنیت فئودالی و عقب مانده با شرمندگی در اسارت ایام سپری شده بسر ميبرند. این تصویر بار دیگر نور افکنها را بر سترونی ناسیونالیسم کرد در نمایندگی کردن هر رگه ترقی خواهی و بی ربطی به هر تلاش متمدنانه و انسانی برای حل مساله کرد، متمرکز میکند.
٢٠ مه ٢٠٠٩