مساله بسیار ساده است. رهبری و تعدادی از اعضا و کادرهای مرکزی "حزب حکمتیست" بجای پاسخگویی متمدنانه به انتقادات سیاسی که متوجه خط مشی سیاسی این حزب است یک کمپين اتهام زنى و ترور شخصيت را علیه منتقدین سیاسی خود در دستور قرار دادند. به بهانه برخورد به اقدام غير مسئولانه و شبه پلیسی ایرج آذرین - رضا مقدم در قبال دانشجويان و رويدادهاى ١٣ آذر٬ هر منتقد و مخالف سیاسی خود را در صف جانیان وزارت اطلاعات و دستگاه امنیتی و پلیسی رژیم جمهوری اسلامی قرار دادند. وقیحانه کومه له را "شاخه وزارت اطلاعات" و ایرج فرزاد را "پرووکاتور پلیس" نامیدند!
هیات دایر دفتر سیاسی حزب اتحاد کمونیسم کارگری در یک برخورد مسئولانه به این حزب هشدار داد. ما تاکید کردیم که شدیدترین نقد سیاسی آزاد است٬ اما اتهام و هتک حرمت جرم است. تاکيد کرديم اين اقدامات فضاى سياسى اپوزيسيون را مسموم ميکند. اميدوار بوديم تجديد نظر کنند و جلو اين عنان گسیختگی را بگيرند. اما این نقد مسئولانه ما باعٽ شد که سیل جديدی از فحاشی و اتهامات زشت به طرف ما نیز سرازیر شود. ما را نیز در زمین "وزارت اطلاعات" قرار دادند و شنیع ترین ادبیات را در این زمینه تولید کردند. چند نکته را بايد تصريح کرد و اين جريان مهجور سياسى را بحال خود گذاشت؛
١- معلوم شد که اين جريان حتى درک تشخیص هتک حرمت و اتهام با نقد سیاسی را ندارد. قادر نیست از حیثیت مخالفين سياسى اش در مقابل اتهام دفاع کند. این جریان نشان داد که فاقد شهامت و جسارت پذیرش اشتباه خود است. بجاى يک برخورد سياسى به اصل مطلب آسمان ريسمان بافتند٬ منافع فرقه ای را محور قرار دادند و به همه اعلام کردند که جريانى ضد انتقادى اند. اکنون اين کمپين ترور شخصيت و هتاکى عليه کمونيستهاى قديمى بنام این جریان ثبت شده است. همه ظرفيتهاى مخرب شان را ديده اند.
٢- اين جريان وقتى فهميد که آبروريزى کرده است٬ تلاش کرد به بهانه "نظر فردى" کراهت این اقدام را پرده پوشی کند. اين تلاشى مذبوحانه است. اعضاى رهبرى و دفتر سياسى يک حزب آنهم بعد از تصميمات کنگره، پلنوم و بيانيه رسمى٬ اين شاهکارها را توليد کرده اند و در نشريات و سايتهاىشان منتشر شده است. بعلاوه که اين افراد در بالاترين ارگانهاى اين حزب نشسته اند! هيچ کس مجاز نیست تحت عنوان "نظر فردى" به حيثيت افراد و جريانات سياسى این چنین تعرض کنند، تهمت و افترا بزند و ترور شخصيت کند. يا اين حزب تفاوت اظهار نظر سياسى و فردى را با ترور شخصيت و کمپين هتاکى و فحاشى نميفهمد٬ و يا ميفهمد و آگاهانه بخاطر اينکه مسئوليت اعمال و سياستهايش را بعهده نگيرد آن را در چهارچوب "نظر فردى" دسته بندى ميکند. در هر دو حالت نتیجه یکی است. يک حزب جدى٬ اگر برخورد زشت يک کادر رهبريش با سياست و موازین سازمانی اش در تناقض باشد٬ به او تذکر ميدهد و رسما از افراد و جريانات مورد اتهام عذرخواهی میکند. ظاهرا چنين انتظار ابتدائى از اين جریان زياده روى است!
٣- هدف حزب اتحاد کمونيسم کارگرى، رفقاى مبارزان کمونيست، کانون دفاع از کمونيسم٬ و سایر فعالین کمونیستی که در این زمینه هشدار داده اند، برخلاف ادعا های حقیر حضرات٬ ایجاد سدى در مقابل بى پرنسيپى، ترور شخصيت و دفاع از حقوق مدنى در صفوف اپوزيسيون است. هدف ما جلب توجه اپوزیسیون به زشتی و مخرب بودن چنین روش هایی است. اين اقدام به نتيجه رسيد و از نظر حزب اين بحث مختومه است.
۴- ما تاکید میکنیم: همانطور که در مقابل اقدامات مخرب جریان ایرج آذرین – رضا مقدم ایستادیم، به شما نیز اجازه نخواهیم داد با منتقدین سیاسی خود اینگونه برخورد کنید. ممنوعیت تهمت و افترا یک اصل برنامه ای ماست. نقد را با نقد پاسخ دهید. در پیشگاه جامعه به خاطر هتک حرمت و اتهام به افراد و سازمانها رسما عذرخواهى کنيد. بیش از این آبروی خود را نبرید. میتوانید سیاسی باشید. این هم یک انتخاب است!
٥- و بالاخره "در پاسخ فحاشى هاى اينها ما فقط ميگوئيم خجالت بکشيد. رشد کنيد. شعور پيدا کنيد. زبان ياد بگيريد. روزنامه بخوانيد. در کتابخانه محلتان عضو بشويد و با آدمهاى فهيم ترى معاشرت کنيد. در آنسوى گتوى سياسى شما، دنيا تاريخى دارد، مدنيتى دارد، آرمانهايى دارد. انسانها حقوق دارند، شأن و حرمتى دارند. مادام که جرمى عليه کسى ثابت نشده شهروند بيگناه و برابر و محترم جامعه محسوب ميشود. اين اصل را کارگران با انقلاب آوردهاند، نه براى نوازش مجرمين، بلکه براى مصون داشتن همه، مصون داشتن مردم، از "عدالت" دلبخواهى، فئودالى، شرع زده و قرون وسطائى امثال شما و نسخههاى اسلامىتان در ايران. ما با شما شوخى نداريم. اينها جر و بحثهاى "درونى" چپها نيست. اين اختلاف عميق کمونيسم کارگرى است با شرق زدگى و عقل ستيزى و انسان گريزى چپ خرده بورژوائى ايران که انگار رسالتى جز فرارى دادن مردم از سوسياليسم براى خود قائل نيست." (منصور حکمت٬ "دریغ از یک شعور")