عليه فقر چگونه مبارزه کنيم؟
گفتگو با جليل با بهروزى

يک دنياى بهتر: ابعاد و دامنه فقر در ايران هر روز گسترش مى يابد. چه تصويرى از پديده فقر در ايران داريد و تبعات و پيامدهاى اين موضوع کدامند؟
جليل بهروزى: تصویر خیلی گویا و در عین حال تكان دهنده ای از فقر در ایران وجود دارد. برای خیلیها این فقط تصویر است و برای خیلیها حتی این تصویر دهشتناك نیست. در كشوری كه بر گنجی از ثروت انسانی و طبیعی و تكنولوژیك خوابیده فقر و فلاكت موجود هیچ چیز جز گندیده گی و غیر انسانی بودن مناسبات حاكم بر جامعه را نشان نمیدهد. شاید اگر روی سخن ما با طبقات بالای جامعه و مرفه بود لازم میشد تصویری با جزئیات و آماری از پدیده ای بنام فقر داد. ولی آنجایی كه با خود مردم به مقیاس میلیونی صحبت میكنیم ما چیزی اضافه ای نداریم بگویم. من میخواهم تصویر از ابعاد فقر بدهم٬ آنها با تمام جسم و روانشان هر روز آن را تجربه میكنند. خانواده ای كه كودكش را مجبور است به بیگاری در كارگاهها٬ كوره پزخانه ها و یا در آشغالدانی ها بفرستد تا كمك ناچیزی به خانواده كرده باشد٬ خانواده ای كه از نداری قادر نیست فرزندش را به مدرسه بفرستد٬ خانواده ای كه مجبور است در بیغوله زندگی كند و یا چندین نفر در یك اطاق كرایه ای بسر برند٬ دختران و زنانی كه مجبورند به تن فروشی دست زنند و یا جوانانی كه مجبورند كلیه هایشان را بفروشند٬ خود فقر تجسم یافته اند. ٨٠ درصد جمعیت كشور زیر خط فقر زندگی میكند. بماند از این كه تعریف سران حكومت از خط فقر چیست. تبعات و پیامدهای آن هم مشخص است. گرسنگی٬ بیماری و مرگ زود رس. استیصال٬ اعتیاد٬ خودكشی٬ فشارهای روانی تا سرحد دیوانگی. اینها تبعات بلاواسطه فقر است. جامعه ای در لبه پرتگاه تلاشی و از هم گسیختگی. البته این همه پیامد نیست. بخش دیگر تصویر٬ اعتراضات هر روزه٬ اعتصاب و جاده بستنها و شورشهای توده ای است. مردمی كه جان به لبشان رسیده فقط خود را نمیزنند. هر جا كه برایشان امكان داشته باشد به عاملین تباهی خود اعتراض میكند. تشخیص این كه چه كسانی مسبب آنند در دنیای كنونی كار پیچیده ای نیست. آن هم در كشوری كه مردمش شدیدا سیاسی و درگیر حوادث جاری اند. به همین اعتراضات اخیر مردم به جیره بندی بنزین نگاهی كنید بخوبی آن تصویر دیگر از پیامد فقر عنان گسیخته تحمیل شده به مردم دستتان خواهد آمد.
يک دنياى بهتر: امروز جنبش کارگرى در ايران در ميان چرخ دنده فقر و اختناق گير کرده است و عليرغم اين وضعيت دارد براى پيشروى تلاش ميکند. يک سياست اصولى و توده اى براى مبارزه با فقر از نظر شما کدام است؟
جليل بهروزى: همانطور كه گفتم كسی كه در چنگال فقر گیر كرده نمیتواند خود را به مرگ بزند و یا بگذارد كه فقر از پا درش آورد. انسان قرن بیست یكم برای همه چیزی چاره ای آفریده و یا میتواند بیافریند. كارگر اسیر در چرخ دنده اختناق و فقر هم راه خود را برای مقابله با فقر و گرسنگی و نداری میداند. هزاران اعتصاب و دهها اجتماع٬ حركت و سازمان یابی حكایت از این تلاش مستمر برای پایان دادن به فقر و فلاكت دارد. مبارزه با بیكاری و اخراج٬ مبارزه برای حفظ حقوق و مزایای موجود٬ مبارزه با تشكلهای ضد كارگری و یا تلاش برای ایجاد تشكلهای كارگری٬ مبارزه برای حقوق كودكان خیابانی و یا كودكان كار٬ شورشهای هر از چند گاهی برای آب آشامیدنی٬ مسكن و غیره، همه بیان یك جدال مداوم٬ هر چند نابرابر با شرایط و حكومت مسبب این اوضاع دهشتناك دارد. سیاست اصولی در مبارزه علیه فقر باید امر خویش را متحد كردن و متشكل كردن این تلاشهای فردی٬ جمعی و توده ای بداند. این عرصه كویر لوت نیست. جبهه ای است كه مدتها است گشوده شده و ماتریال تبلیغی٬ انسانی و بعضا سازمانی آن تا حدودی فراهم است.
ممكن است گفته شود مبارزه علیه فقر یعنی همان مبارزه ای كه كارگران علیه دستمزدهای پرداخت نشده میكنند٬ همان اعتصاب هائی كه برای دریافت پاداش و مزایا و یا علیه سختی كار و پایین آوردن ساعت كار میكنند. به یك معنی مبارزه كارگران برای داشتن یك زندگی انسانی چه در جهت رفاه و رفرم آنی  و چه مبارزه آنان برای انقلاب اجتماعی و جامعه آزاد و برابر خود جدالی است برای پایان دادن به فقر. از این رو چه لزومی به گشودن یك جبهه مستقل و ویژه است؟ به چند دلیل این كار ضروری است و این یعنی داشتن یك سیاست اصولی در قبال فاجعه ای انسانی كه همین امروز در جلو چشم ما در حال به وقوع پیوستن است. در جامعه ای كه اساس مناسباتش بر كار مزدی و سودآوری از قبل كار كارگران و انبوه جمعیت جامعه است، فقر در ابعاد گسترده و نسبی و یا حتی به شكل مطلق آن جز لاینفك جامعه است. شما با پدیده فقر در آمریكا هم مواجهه هستید و یا در دل اروپا هم شاهد آنید. اما در ایران قضیه فراتر از اینها است. فقر در حال از هم پاشیدن شیرازه جامعه است. جدا از این كه در شرایط حاضر امكان سازمانی یابی جمعیت عظیمی از كارگران شاغل در كارگاهها و زاغه های تولیدی، كه دستمزدهای بسیار نازل گلویشان را میفشارد، وجود ندارد و یا چندین میلیون كارگر بیكار و زنانی كه بدون شغل اند از هیچ گونه تشكلی برخوردار نیستند و در مبارزات كارگران بخش صنعتی جایی ندارند٬ ابعاد فقر آنچنان گسترده و عمیق است كه سیاست و برنامه و سازمان ویژه خود را میطلبد. یك جنبش همگانی را با این عنوان لازم است كه تمام مبارزات جاری موجود و یا در حال شكل گیری را زیر یك پلاتفرم و سازمان واحد جمع كند تا همین امروز به درجاتی بر ابعاد فاجعه مهاری بزند.   
يک دنياى بهتر: حزب بيانيه اى را در کنفرانس اول خود در زمينه مقابله با فقر تصويب کرده است. دوستانى قبلا اظهار ميکردند پاسخ فقر سوسياليسم است. ترديدى نيست پاسخ ریشه ای و قطعی فقر سوسياليسم و نفى منشا فقر است. آما آيا اين پاسخ درست به معنى تعطيلى مقابله با فقر تا استقرار سوسياليسم است؟ همين امروز چه بايد کرد؟
جليل بهروزى: بیانیه حزب خیلی روشن به این سوال پاسخ میدهد و البته آنهایی كه پاسخ فقر را فقط  در سوسیالیسم میبینند و وظایفی برای خود همین امروز در مقابله با فقر و مهار زدن عاملین فقر تعریف نمیكنند، بطور قطع یا واقعا همانطور كه در ابتدا گفتم فقر را یك پدیده دهشتناك نمیبینند و یا سرشان آنچنان گرم كارهای دیگر است كه مبارزه در این عرصه برایشان اولویت ندارد. اتفاقا مقبولیت بخشیدن به آلترناتیو پایه ای و اساسی ما در پایان دادن به فقر و دیگر مصائب اجتماعی در نزد توده های میلیونی در گرو این است كه همین حالا راه حل و یا راه حلهای مشخص برای تخفیف و پایان دادن آنها داشته باشیم. نه تنها باید كارگر و مردم فقیر جامعه را متحد و به قدرتشان واقف كنیم و به زخم و دردشان التیامی بخشیم، بلكه شرایط تحقق آن آلترناتیو كه در مورد ما سوسیالیسم است را فراهم سازیم. هیچ آدم سوسیالیستی نمیتواند مبارزه جاری مردم علیه فقر را ببیند و فقط مبلغ سوسیالیسم باشد و نگوید كه همین حالا چه باید كرد. الی این كه سوسیالیسمش هم فقط در حرف باشد و یا اینكه سر ارتباط برقرار كردن بین اصلاحات و انقلاب مشكل دارد. كه این چیز جدیدی نیست.
این كه همین امروز باید چه كنیم جدا از آن كه مبارزات بخشهای مختلف جامعه را باید زیر یك پرچم و مطالبه روشن و رادیكال گرد آورد، باید اشكال سازمانی یك مبارزه مشترك و سراسری را هم تعریف كرد. باید رفت فعالین جنبش كارگری٬ فعالین حقوق كودك٬ دست اندركاران مبارزه علیه بیكاری و فعالین جنبش زنان را زیر یك سقفی گرد آورد و بر مبنای یك پلاتفرم روشن سازمان واحدی را زد. باید رفت دم و دستگاه اداری اش را بوجود آورد٬ نشریه و سایت انترنتی آن را بوجود آورد. پروژه های معینی را چه در رابطه با كارگران بیكار و چه در رابطه با كودكان خیابانی و یا كودكان كار و یا زنان تن فروش تعریف كرد. كمپین های معینی را چه در رابطه با مسكن مناسب و ارزان برای همه و یا پایان دادن به بی سرپرستی كودكان و یا بهداشت و درمان رایگان سازمان داد. مردم شدیدا مشتاق تحركی هستند كه بلاواسطه در زندگی روزمره شان تاثیر بگذارد. چنین نهاد و كمپینی اگر از همان ابتدا بر اساس نقشه عملهای مشخص و امكان دستیابی مردم به فعالین آن بوجود آید با استقبال وسیع مواجهه خواهد شد. هیچ فرصتی برای پیشبرد یك مبارزه علنی و توده ای را نباید از دست داد. در خارج ما میتوانیم توپخانه عظیمی را در اختیار جنبش علیه فقر قرار دهیم و با دخالت فعالت چه در سازمان یابی و چه در ادامه كاری و موفقیتهای آن سهم مهمی داشته باشیم. ولی زمین شكل دادن به یك حركت توده ای  و سراسری علیه فقر٬ ایران است.