جو افترا و اتهام زنی و هتک حرمت را در هم بشکنیم !
اخیرا ما شاهد موارد متعددی از اتهام زنی، افترا، هتک حرمت و تلاش برای تخریب چهره فعالین جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی و کمونیسم کارگری بوده ایم. در برخی از این موارد افراد حتی یکدیگر را متهم به همکاری با رژیم آدمکشان اسلامی کرده و یا اینکه زشت ترین اتهامات را به سوی چهره های شناخته شده و رهبران سرشناس سازمانهای کمونیستی کارگری پرتاب کرده اند. این افراد بعضا این اقدام زشت خود را به بهانه مبارزه "قاطع" علیه رژیم اسلامی و سیاستهای "امنیتی" رژیم اسلامی توجیه میکنند؟!
۱- حزب اتحاد کمونیسم کارگری خواهان پایان دادن و ریشه کن کردن چنین فضای مسموم و ضد انسانی است. دامن زدن به چنین فضایی یک روش شناخته شده و دائمی دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی طبقه حاکم است. برای این کار مزدور استخدام میکند و شبانه روزی میکوشد به فضای مسموم و آلوده و جو بی اعتمادی در صفوف نیروهای سرنگونی طلب دامن بزند. این یک سیاست همیشگی دستگاهی است که در کارنامه اش اعدام و کشتار بیش از صد هزار تن از شریف ترین انسانهای یک جامعه ثبت شده است. رژیم اسلامی در دوره اخیر و پس از حضور گسترده تر جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه در دانشگاهها با شدت بیشتری از گذشته به این شیوه ها پلیسی - امنیتی متوسل شده است. اما توسل به چنین اقداماتی توسط کسانی که برای سرنگونی رژیم اسلامی و برای استقرار نظامی متضمن آزادی و برابری و رفاه و حرمت انسان مبارزه میکنند، تماما و از پایه غیر قابل قبول است. چنین روشهایی، مستقل از نیت فردی، تماما در خدمت ارتجاع حاکم و تخریب فضای صفوف جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی و کمونیسم کارگری است. هیچ عذر و بهانه ای قابل قبول نیست. هیچ درجه از اختلاف سیاسی توسل به چنین روشهایی را مجاز نمیکند. دامن زدن به چنین فضایی به معنای قرار گرفتن در دام توطئه های امنیتی رژیم اسلامی است و تماما محکوم است! توسل به چنین شیوه ها و روشی از سوی جریانات سیاسی اپوزیسیون تنها نشان استیصال سیاسی و عدم درک و شناخت از پایه ای ترین اصول متمدنانه مبارزه سیاسی است.
۲- حفظ حرمت انسانها یک رکن فعالیت سیاسی ماست. ما برای جامعه ای مبارزه میکنیم که هتک حرمت جرم است. افترا جرم است. اصل بر برائت انسانها است. ما به سنت کمونیستی تعلق داریم که عمیقا بر این باور است که "حقوق مدنى متهمين و مجرمين را براى قديسين و معصومين نمينويسند. اصل برائت، حق دفاع از خود و کليه حقوق سلب ناپذيرى که نام برديم دقيقا براى کسانى موضوعيت پيدا ميکند که ظن ارتکاب جرم از جانب آنها ميرود و مورد اتهام قرار گرفتهاند. اينها حتى حقوق متهمين به قتل و جنايت است، اينها حقوق کسانى است که حتى حين ارتکاب جرم دستگير شدهاند." ما اجازه نمیدهیم افرادی که درگیر مبارزه علیه رژیم آدمکشان اسلامی هستند خود را مجاز بدانند: "که حقوق مدنى افراد را يکجا شکمى ملغى اعلام کنند و يک تنه در نقش دادستان و قاضى و ميرغضب حق افراد را کف دستشان بگذارند. گوئى مشکل مردم با خلخالىها و ريشهرىها و گيلانىها فقط عمامه شان بوده است و همه منتظرند تا با آغوش باز همان ذهنيت منحط، همان تلقى نازل از شأن و حق فرد و همان دادگاههاى صحرائى و محاکمه هاى مخفى چند دقيقه اى را در بسته بندى جديد ... تحویل بگیرند... اين اختلاف عميق کمونيسم کارگرى است با شرق زدگى و عقل ستيزى و انسان گريزى چپ خرده بورژوائى ايران که انگار رسالتى جز فرارى دادن مردم از سوسياليسم براى خود قائل نيست." (منصور حکمت: دریغ از یک جو شعور، ژوئیه ۱۹۹۸)
۳- ما از تمامی احزاب و نیروهای کمونیسم کارگری و نیروهای آزادیخواه و برابری طلب انتظار داریم که قاطعانه در مقابل این جو مخرب ایستادگی کنند. کوچکترین اغماضی غیر قابل بخشش است. ما به نوبه خود قاطعانه در مقابل این فضا خواهیم ایستاد! نابودی چنین فضایی یک شرط پیشبرد مبارزه سالم سیاسی علیه رژیم اسلامی و خنثی کردن توطئه های امنیتی آن است!
حزب اتحاد کمونیسم کارگری
۳ جون ۲۰۰۸ – ۱۳ خرداد ۱۳۸۷