در دفاع از حقيقت
توضيحاتى پيرامون اطلاعيه حزب کمونيست کارگرى در باره جدائى ما

حزب کمونیست کارگری طی اطلاعیه ای درباره جدایی ما از حزب اعلام موضع کرده است. این اطلاعیه حاوی نکته جدیدی نیست و تکرار همان مواضع تاکنون اعلام شده  در قبال فراکسیون اتحاد کمونیسم کارگری است. پاسخ ما به این مواضع در نشریه برای یک دنیای بهتر به تفصیل منتشر شده است. با این وجود موظفيم از حقيقت دفاع کنيم و برای روشن شدن اذهان و ثبت در تاریخ به برخی نکات مطروحه در این اطلاعیه میپردازیم.

١- در این اطلاعیه ادعا شده است که فراکسیون اتحاد کمونیسم کارگری در ابتدا اعلام کرده است "هیچ اختلافی" با رهبری حزب ندارد. این تلاشى برای قلب واقعیت است. عبارت "هیچ اختلافی نداریم" شاه بیت و تکيه کلام رفقای رهبری حزب در طول حیات فراکسیون اتحاد کمونیسم کارگری و اکنون پس از جدایی و تشکیل حزب اتحاد کمونیسم کارگری است. جامعه پلاتفرم و سخنرانيهاى ما را در همان بدو تشکيل فراکسيون ديده و شنيده و اينها موجود اند. انکار حقايق کمکى نميکند. ما هیچگاه نگفته ایم که "هیچ اختلافی نداریم." بعنوان کمونیست های جدی که از ابتدای تشکیل این حزب در صفوف آن مبارزه کرده ایم، روشن است که اگر "هیچ اختلافی نداشتیم" فراکسیون تشکیل نمیدادیم. توجه به گوشه اى از بيانيه اعلام موجودیت فراکسیون تماما تکليف ادعاى "هیچ اختلافی نداریم" را روشن ميکند:

"فراکسيون هيچ اختلاف سياسى اصولی، برنامه اى و استراتژيک با اهداف اعلام شده کمونيسم کارگرى مبنى بر سرنگونى جمهورى اسلامى و برقرارى فورى سوسياليسم و جمهورى سوسياليستى ندارد. فراکسيون به کليه قطعنامه هاى سیاسی مصوب تاکنونى حزب پايبند است. در عين حال تدقيق سياستهاى اعلام شده حزب را در شرايط متحول امروز و ترجمه پراتيکى آن را امر و وظيفه خود ميداند." (بیانیه اعلام موجودیت فراکسیون اتحاد کمونیسم کارگری)

ما اعلام کردیم که "هیچ اختلاف سیاسی اصولی، برنامه ای و استراتژیک با اهداف اعلام شده کمونیسم کارگری..." نداریم، رهبری حزب اعلام میکند که فراکسیون اعلام کرد "هیچ اختلافی" ندارد! ما از رخوت و ركود و بی برنامگی رهبرى حزب در قبال وظایف تاریخی كمونیسم، و از دنباله روى حزب از سير رويدادها حرف زديم. ما به روش رهبرى و سبک کار و بينش رهبرى نقد جدى داشتيم. ما در مورد مباحث مختلف سياسى و جارى در حزب و از جمله در باره تلقى از تحزب کمونيستى اختلاف جدى داشتيم. ٢٣ شماره نشريه "يک دنياى بهتر" اين رئوس را تا حدى توضيح داده است. کدام ناظر منصفى از این متن "هیچ اختلافی نداریم" را استنتاج میکند؟ متاسفانه رهبری حزب در هیجان "درافزوده های خود" و بخود مشغولى فراموش کرده است این حزب را منصور حکمت پایه گذاری کرده است، برنامه و اصول سازمانی حزب و کلیه مبانی و مختصات این حزب را وی تدوین کرده است. فراموش کرده است که ما از همان ابتدا در این حزب فعالیت میکردیم و بعضا از همان ابتدا در رهبری آن بوده ایم. در تدوین سیاست های آن نقش داشته ایم و در کنگره ها، پلنوم ها و نشست های دفتر سیاسی آن به سیاست ها و مصوبات آن رای داده ایم. ما با منصور حکمت "هیچ اختلافی نداریم،" با رهبری کنونی حزب، اما، اختلافات اساسی داریم. ما با سنت های حزبیتی که منصور حکمت در حزب جاری کرده بود هیچ اختلافی نداریم و با تمام قوا از آنها دفاع میکنیم. اما با اصول حزبی و سنت هایی که اکنون دارد در حزب جاری میشود اختلافات جدی داریم. ما به کلیه مصوبات و سیاست های حزب تا پلنوم ۱۴ کاملا پایبندیم و تلاش میکنیم که این سیاست ها و مصوبات را پیاده کنیم. اما با بسیاری از سیاست های رسمی و پراتیک تشکیلاتی – سازمانی رهبری حزب ظرف دو سال اخیر اختلافات اساسی داریم. آیا درک این مساله مشکل است؟ ما تا زمانی که در  حزب و رهبری آن بودیم، تلاش کردیم سیاست ها و سنت های منصور حکمت را پیاده و حفظ کنیم. یکی از اختلافات اساسی ما با رهبری کنونی حزب نیز در همین جا بود.

ما بارها در نشست های رهبری حزب اختلافات و نگرانی های خود را ابراز کرده بودیم. ابتدا به ساکن نیز فراکسیون تشکیل ندادیم. پس از بحث های "کشاف" تلاش کردیم راهی در مقابل رهبری حزب بگذاریم و به این منظور طرح رهبری جمعی و پلاتفرم "حزب رهبر، حزب سازمانده" را به  پلنوم ۲۶ ارائه دادیم. زمانی که به این نتیجه رسیدیم که رهبری حاکم بر حزب بر ادامه وضعیت موجود اصرار دارد و هر نقدى را حمله به موقعيت خود ترجمه ميکند، فراکسیون تشکیل دادیم تا در عین فعالیت در چهارچوب حزبی که خود ساخته بودیم، بتوانیم به شیوه ای اصولی و حزبی نقد خود و آلترناتیو خود را برای تغییر سیاست ها و روش های رهبری حزب به پیش ببریم. فعالیت ۶ ماه اخیر ما گواه این مساله است. "هیچ اختلافی نداریم" ممکن است بخشی از اعضای حزب را که چشم شان را بسته اند و گوش شان را گرفته اند و به شایعاتی چون "اینها سوسیالیسم را قبول ندارند" و "برنامه یک دنیای بهتر را رد کرده اند!" باور آورده اند، قانع کند و مشغول نگاه دارد، اما هر کمونیست جدی در مقابل چنین روش هایی فقط میتواند تاسف خود را بیان کند.

۲- در اطلاعيه حزب اعلام شده است که "این در واقع یک "فراکسیون پروسه" با مواضعی سیال و متغییر بود. در هر مقطع بعد از اینکه نظرات فراکسیون  مورد نقد رهبری و کادرهای حزب قرار میگرفت، فراکسیون نظرات و مباحث تازه ای را مطرح میکرد." این ادعای دیگر رهبری حزب است. اما آیا فراکسیون اتحاد کمونیسم کارگری طی حیات ۵ ماهه خود مواضع اش را تغییر داد؟ بهیچ وجه. ما طی مباحث مختلف و متنوع تلاش کردیم عمق اختلافات خود با نظرات، سیاست ها و روش های رهبری حزب را مطرح و این سیاست ها و روش ها را نقد کنیم. روشن است کسی که با "هیچ اختلافی نداریم" میخواهد خود را قانع کند و دیگران را تحت تاٽیر تبلیغات وارونه خویش قرار دهد، نقدهای ما را "فراکسیون پروسه" می نامد!

این رفقا از اختلافات ما و نقد ما به سیاست ها و روش و سبک کار خود مطلع بودند. جدایی و انشقاقی که در میان رهبری حزب بسیار پیش از تشکیل فراکسیون بوجود آمده بود به همین دلیل بود. لذا تظاهر به اینکه آنها از اختلافات بی خبر بودند و خود به تز خود ساخته خویش که "ما هیچ اختلافی نداریم" باور کرده بودند، کمی مضحک است. چگونه باید باور کرد که این رفقا واقعا تصور میکردند ما "هیچ اختلافی نداریم" وقتی رفیق حمید تقوایی در آخر پلنوم ۲۶ اعلام میکند، که انتظار پایان بدتری برای پلنوم داشته اند؟ وی گفت: ما انتظار داشتیم که انشعاب شود، رفقایی بروند و پلنوم خودشان را بگیرند. ادعای "هیچ اختلافی نداریم" بر پایه بی اطلاعی اعضاء و مردم از وقایع درونی حزب استوار است. حقایق و فاکت ها را روشن کنید آنگاه تمام این عمارت فرو میریزد.

٣- يک ادعاى ديگر اطلاعيه حزب در مورد ديدگاه ما در باره انشعاب سال ٢٠٠٤ است. گفته اند: "در مراحل پايانی بنیانگذاران فراکسیون بر اشتباه خود در دوره انشعاب و  ضرورت اتحاد کمونيسم کارگری، تاکيد میکردند."

برای پاسخ به این ادعا کافی است که نام فراکسیون را به این رفقا یادآوری کنیم: "اتحاد کمونیسم کارگری." بازبینی شرایط و دلایل انشعاب از مدتی پیش از تشکیل فراکسیون برای رفقای تشکیل دهنده فراکسیون مطرح شده بود. تلاش برای اتحاد صفوف جنبش کمونیسم کارگری امری مهم و مطلوب برای ما بود و از همین رو نام فراکسیون را اتحاد کمونیسم کارگری نهادیم. اين بحث را ما در اين دوره طرح کرديم و البته ترديد و توهمى نداشتيم که با مقاومت خط چپ راديکال و مکتبى از هر دو سو روبرو ميشود. پس از مرگ منصور حکمت رهبری حزب نتوانست به مساله رهبری پس از منصور حکمت پاسخی درست دهد و به توصيه منصور حکمت، يعنى حفظ وحدت حزب، توجه نکرد. در متن این شرایط بود که زمینه های انشعاب فراهم گردید.

ما نیز در این شرایط سهم داشتيم و مسئوليت آن را ميپذيريم. تفاوت ما اينست که شهامت تاريخى داريم و منافع جنبش مان و ضرورت سازمان واحد کمونيسم کارگرى را مطرح ميکنيم. به ماتريال انسانى و کادرى اين جنبش توجه داريم و نقد و بازبينى را کفر نمي بينيم. اما سنت چپ راديکال اين متد را عليه موقعيت خود ارزيابى ميکند و ناچار است با ادعاهاى دلبخواهى و پرتاب مارک به یکديگر، و امروز هر دو طرف به ما، حفظ وضع موجود و موقعيت ها و منافع سکتاريستی را به منافع جنبش گسترده کمونيسم کارگرى ترجيح دهد. در اين زمينه و با کمال تاسف تا آنجا پيش رفتند که حرکت انتقادى ما را با لفظ زشت "رهبران نادم" در رسانه ها مخدوش کنند.

۴- "تصوير سازی جنگ سردی از حزب جزء ثابت فعالیت فراکسیون در تمام مدت موجودیتش بود." پرتاب لقب جنگ سردی به ما شاه بیت تبلیغات رهبری حزب از پیش از پلنوم ۲۶ است. این عبارت متاسفانه آنقدر در ادبیات و تبلیغات حزب تکرار شده است که دیگر از مفهوم واقعی و تاریخی خود تهی شده است. هر نقدی به رهبری حزب با یک مهر جنگ سردی روبرو میشود. ظاهرا این رهبری از هر نقدی مبرا است. همین روش ها است که مورد نقد ما بوده است. اینها روش های چپ سنتی و فرقه ای است. نقد سیاسی را باید با بحث و استدلال سیاسی جواب داد.

این سیاست حزب توده بود که هر مخالف خود را مدافع بلوک رقیب و آمريکائى و مدافع سیستم جهانی سرمایه داری تلقى ميکرد. در دنياى دو قطبى کمونيسم اردوگاهى حقيقت از پيش روشن بود. حرف سومى معنى نداشت و اگر کسى طرح ميکرد يا دنبالچه همين سيستم جهانى بود و يا "تربچه پوک"! این متدولوژى اساس اش اينست که نقد را نميپذيرد و براى فرار از آن تلاش دارد هويت سياسى و اجتماعى منتقد را تخطئه کند. جنگ سرد دو رو داشت. یک روی آن تبلیغات غرب بود و روی دیگر آن تبلیغات بلوک شرق. در تبلیغات غرب هر اقدام شوروی به پای کمونیستها گذاشته میشد، و در تبلیغات بلوک شرق هم هر نقدی به نظام شوروی و نفی سوسیالیسم کاذب در این بلوک به پای جنگ سرد گذاشته میشد. آنتى کمونيسم جنگ سردى سياستى معرفه در متن رقابت جهانى و تلاشى براى حفظ منطقه نفوذ و سرکوب کمونيسم در خود غرب و کشورهاى اردوى سرمايه جهانى بود. ما هنوز بازمانده های تبلیغات ضد کمونیستی جنگ سردی را در تبلیغات بورژوازی جهانی شاهد ایم. اما اکنون دیگر اینگونه تبلیغات رنگ باخته و برد چندانی ندارد، توجه زیادی را بخود جلب نمیکند و بورژوازی جهانی نیز به روش های دیگری متوسل میشود.

اما متاسفانه اکنون شاهدیم که در حزب کمونیست کارگری هر گونه نقدی به این رهبری با پرتاب یک لقب جنگ سردی مواجه میشود و بدین ترتیب نفس نقد لوث میشود. این دیگر روش بدیعی است که توسط رهبری حزب کمونیست کارگری رایج شده است. این استاندارد دوگانه از کجا آمده است که میتوان اعضایی از رهبری حزب را به انواع و اقسام القاب و توهین ها مزین کرد، اما اگر همان اعضاى رهبرى نقدى سياسى به ليدر حزب داشتند "تبليغات جنگ سردى" سازمان داده اند؟ آيا این عملا طلب مصنونيت سياسى نیست؟

٥- ادعا شده است که "فراکسيون يک حرکت بيسابقه حزب شکني را با ظاهر دفاع از "سنت فراکسيون" بنام خود ثبت کرد که بيادماندني است." اين فقط يک ادعا است و هيچ پشتوانه اى ندارد. ما در تمام طول فعالیت مان در حزب کمونیست کارگری از اصول حزبی و از حزبیت دفاع کردیم. حق تشکیل فراکسیون یکی از اصول حزب ما و سنت کمونیسم کارگری است. ما این حق را بارها و بارها به رهبری حزب یادآور شدیم، ولی رفقا ترجیح دادند آن را نادیده بگیرند و با توسل به بهانه های مختلف از برسمیت شناسی فراکسیون سرباز زدند.

بگذاريد بپرسيم اعلام جرائم خود ساخته توسط لیدر حزب بر علیه فراکسیون و اعضای آن در یک سخنرانى علنی، بدون اينکه حتى طى دو خط نامه "متهمین" از آن مطلع شده باشند و يا این جرائم در يک مرجع حزبى به اثبات رسيده باشد حزب شکنى است يا تشکيل فراکسيون؟

این رفقا مغایر با ابتدائى ترين اصول حزبی که پلنوم را نشست رسمی کمیته مرکزی میداند، از طریق اینترنت، و بدون اجازه دادن به اینکه حداقل یک مخالف، در مخالفت با قرار انحلال فراکسیون در مقابل کمیته مرکزی صحبت کند، فراکسیون اتحاد کمونیسم کارگری را غیررسمی اعلام کردند و خواهان انحلال آن شدند. ما میپرسیم: آيا دور زدن اصول و موازين تصويب قرار و اختيارات کميته مرکزى حزب شکنى است يا تشکيل فراکسيون؟ آيا کنار گذاشتن اعضاى فراکسيون از کلیه رسانه های حزبی، صرفا بخاطر اينکه عضو فراکسيون اند، حزب شکنى است يا اقدام به تشکيل فراکسيون؟ اين ليست طولانى است. اما ما قصد وارد شدن به این مجادلات را نداریم.

تا آنجا که به نقض اصول حزبى مربوط میشود، کافیست کسی قرارهای مصوب پلنوم ۱۰ را بخواند، سنن این حزب را از نزدیک دنبال کرده باشد، اصول سازمانی آن را بشناسد و با سنت کمونیسم کارگری منصور حکمت آشنا باشد تا بتواند قضاوت کند که چه کسی اصول حزبی را زیر پا گذاشته است. این روش رهبری حزب مانند سياستهاى جديدش متاسفانه هر روز دارد از کمونيسم و اصول حزبی منصور حکمت دورتر ميشود.

در خاتمه. رفقا میگویند "دو بار به ما شانس ماندن در حزب را دادند". باید گفت اينهم حقيقت ندارد. فراکسیون از همان ابتدای تشکیل با مخالفت سرسختانه رهبری حزب روبرو شد. عدم برسمیت شناسی آن، حملات تند مداوم بهمراه اتهام روشی بود که رهبری حزب در قبال فراکسیون اتحاد کمونیسم کارگری اتخاذ کرد و سپس به بدنه حزب نیز سرایت کرد. جدل آنلاین صحنه های بسیار زشتی از این شیوه برخورد را به نمایش گذاشت. اعضای رهبری یکی پس از دیگری در خروجی را به ما نشان دادند. تنها راهی که در مقابل ما گذاشته شد انحلال فراکسیون، پس گرفتن تمام نقدهایمان و تاسی به رهبری و سیاست های موجود بود. سابقه و تاریخ این چند ماه موجود است. کافیست به سایت برای یک دنیای بهتر و جدل آنلاین رجوع شود و بدعت گذاری رهبری حزب در قبال موجودیت و فعالیت فراکسیون اتحاد کمونیسم کارگری را از نزدیک مطالعه کرد.

این ما بودیم که بیش از دو بار برای حفظ وحدت حزب پیشقدم شدیم. رفقا، بويژه رفيق حميد تقوائى، حتما يادشان نرفته و فراموش نکرده اند که در پلنوم ٢٦ چگونه ما تلاش کرديم حزب را نجات دهيم. و این تلاش ما برای حفظ حزب، در تبليغات بعدى با واژه هاى غير رفيقانه "پس گرفتند" و امثالهم مواجه شد. پیش از جدایی نیز یک بار دیگر برای ممانعت از جدایی تلاش کردیم. پلاتفرم جدیدی به رهبری حزب ارائه دادیم تا شاید با برسمیت شناسی فراکسیون، تنش درون حزبی را کاهش دهیم و امکان فعالیت در فضایی سالم و رفیقانه را در درون حزب برای فراکسیون مهیا کنیم. این تلاش ما نیز با شانه بالا انداختن لیدر حزب و دفتر سیاسی روبرو شد. باز از ما خواسته شد که فراکسیون را منحل کنیم. رهبری حزب حتى حاضر به تشکيل جلسه با اعضاى رهبرى فراکسيون براى طرح پيشنهادات و يافتن يک راه برون رفت به نفع اتحاد حزب نشد و تشکيل جلسه را مشروط به انحلال فراکسيون نمود.

رهبری حزب خواهان خروج ما بود. این را با هزار و یک زبان بیان کرد. روش ها و سیاست های رهبری چه پیش از تشکیل فراکسیون اتحاد کمونیسم کارگری، چه پس از آن و اکنون نیز در فبال تشکیل حزب اتحاد کمونیسم کارگری بیانگر این واقعیت است که رهبری حزب روز به روز بیشتر به مواضع چپ رادیکال عقب نشینی میکند. ما از اين عقب نشينى نه خوشحاليم و نه مايليم حزب کمونيست کارگرى اين راه را تا آخر برود. ما همچنان تلاش خواهیم کرد که مناسبات دو حزب بر مبنایی متمدنانه و رفیقانه پایه گذاری شود. این بنفع جنبش کمونیسم کارگری است. امیدواریم که حزب کمونیست کارگری نیز چنین کند.

حزب اتحاد کمونيسم کارگرى
١٠ ژوئن ٢٠٠٧