ویژگیهای این دوره از اعتراضات ١٦ آذر
نسرین رمضانعلی، آذر ماجدی
یك دنیای بهتر: امسال شاهد اعتراضات گسترده دانشجویان به مناسبت ١٦ آذر بودیم. ابعاد آن حتی نسبت به سال گذشته گسترده تر و از درجه سازمانیابی بالاتری برخوردار بود. تهدیدها و دستگیری های رژیم و تحریم جریان دوم خردادی تحكیم تاثیری بر دامنه این اعتراضات نداشت. كلا چه فاكتورهایی در شكل دادن به این اعتراضات دخیل بودند؟ ویژگی های اعتراضات ١٦ آذر امسال از نقطه نظر شما چه بود؟ چه عواملی این اعتراضات را از دوره قبل متفاوت كرد؟
آذر ماجدی: امسال بیش از هر سال دیگری 16 آذر یک نمایش قدرت بود. بویژه با دستگیری های فعالین دانشجو در هفته قبل از اجتماعات 16 آذر و با برقراری حکومت نظامی اطراف دانشگاه تهران روز دوشنبه و سه شنبه، رژیم در این تصور بود که جنبش دانشجویی را به سکوت میکشاند یا حداقل جمعیت محدودی و بشکلی پراکنده در اجتماعات شرکت خواهند کرد. اما دانشجویان به رژیم اسلامی نشان دادند که به تشکل، سازماندهی، انسجام و اتحاد بسیار بیشتری دست یافته اند. بمعنای واقعی کلمه روز سه شنبه در دانشگاه تهران ما شاهد یک نمایش قدرت از جانب دانشجویان چپ بودیم. صدها نفر، به گفته ای 600 نفر، در صف های منظم و با پلاکاردهای یکسان حاوی شعارهای رادیکال به تظاهرات دست زدند.
جنبش دانشجویی با این اقدام خود اعلام کرد که ساکت نمی نشیند، برای آزادی رفقای خود مبارزه میکند و از خواست های خود کوتاه نمیاید. شعارهای رادیکالی چون آزادی برابری، سوسیالیسم یا بربریت، دانشگاه پادگان نیست، دانشگاه زندان نیست، رهایی زنان رهایی جامعه است و نه به جنگ به این صفوف منظم و مصمم شکوه خاصی می بخشید. شعارها خیلی روشن خواست ها و امیال دانشجویان را بیان میکرد. یک شعار بسیار جالب که طنز بسیار جالبی دارد، "اوین دانشجو می پذیرد!" نشانگر به سخره گرفتن رژیم از جانب دانشجویان است. چنین شعاری تصویر هولناکی که رژیم میخواهد در جامعه ایجاد کند را کاملا خدشه دار میسازد.
این واقعیت که در شرایط حکومت نظامی دو فاکتو صدها دانشجو با پلاکاردهایی که از پیش با دقت تهیه شده بود در صفوف منظم به تظاهرات پرداختند، بیانگر آمادگی، سازماندهی و انسجام و تشکل بالایی است. بنظر من این واقعیت برای همه ناظرین جالب توجه و و بیانگر یک تحول بود. از همین رو است که شاهدیم این اجتماعات وسیعا توسط رسانه های بین المللی منعکس شد. تبلیغات رژیم اسلامی نیز جالب توجه است. وزارت اطلاعات اعلام کرده که عده ای اخلالگر با کارت های جعلی به دانشگاه وارد شده اند. بنظر من این تبلیغات بیانگر غافلگیر شدن رژیم است.
یک تفاوت مهم جدا شدن صف تشکلات مختلف دانشجویی بود. امسال دانشجویان چپ صف خود را از جریانات ملی – اسلامی جدا کردند. دانشجویان دستگیر شده معروف به چپ هستند. تلاش وسیع و متشکل دانشجویان چپ و سکوت نسبی جریانات تحکیم وحدت برای آزادی دانشجویان بیانگر صف بندی های شکل گرفته و مشخص میان دانشجویان است. این نمایش قدرت، بیانگر قدرت چپ در دانشگاه است. علاوه بر شعارهای رادیکال و آزادیخواهانه یک واقعیت دیگر این تجمع چپ را متمایز میکرد. حضور وسیع دختران دانشجو در پیشاپیش صف تظاهرات یک نقطه تمایز مهم این تجمع نسبت به تحمعات دیگر بود.
یک سوال اما به ذهن خطور میکند، آیا این شرایط بیانگر توازن قوای عمومی در جامعه است، یا اینکه شتاب زدگی در این تمایز صفوف وجود داشته است؟ باید با هوشیاری و درایت قابل توجه ای اوضاع را تعقیب کرد.
نسرین رمضانعلی: باید بر این نکته تاکید داشت که اوضاع سیاسی در ایران یکی از فاکتورهای مهم در برگذاری 16 آذر بود. مسئله تهدیدات جنگی، مسئله ایجاد فضای پادکانی در دانشگاه، طرح جدا سازی و سهمیه بندی، نگرانی در کل از آینده آن فاکتورهای اصلی در جنبش دانشجوئی بود. اما اگر بخواهیم با جزئیات بیشتری به آن بپردازیم باید به یکسری مسائل دیگر نیز اشاره کنیم که چگونه این شرایط آماده شد. کدام فاکتورها تعیین کننده بود و توانست روز دانشجو امسال سازمان یافته تر باشد؟ بنظرم باید تاکید داشت این یک جنبش است، فعالینی دارد، رهبرانی دارد و همین فعالین و رهبری تلاش می کنند با ارزیابی از جنبششان و بازتعریف کردن خود، راهها و تاکتیکهای تازه و سیاستهای لازم برای سازماندهی خود تعریف کنند. همینجا اجازه بدهید به یکی دو گرایش اشاره کنم: یکی فکر می کند جنبش دانشجوئی دست و پا چلفتی است و توان سازماندهی ندارد و باید از بالا دستور بگیرد. دیگری گرایشی است که راست نمایندگی می کند و می خواهند این تصویر را به جامعه و مردم بدهند که این اعتراضات فقط حرکتهای خودجوشی هستند برسر احساست جوانی و غیره که دانشجویان از خود بروز می دهد. اولا هر دو تحلیل از جنبش دانشجوی غلط است. در ثانی این ما داریم از یک جنبش واقعی صحبت می کنیم با تمامی نقاط قوت و ضعفش. این جنبش فعالین و رهبرانی دارد. بدون تردید از هر حرکت و اقدام خود سعی می کنند ارزیابی کنند و راه را برای پیشروی آماده کنند.
اما چرا 16 آذر امسال خیلی گسترده تر برگذار شد، باید به تجربه سال پیش روز دانشجو، که برای اولین بار بیانیه برگزاری مراسم روز دانشجو را با خواستهای خود به امضای بیش از پانزده دانشگاه رساندند توجه داشت. این اولین اقدام برای حرکتی سراسری بود. بنابرین طبیعی است امسال با پتانسیل بالاتری و با درجه آمادگی بیشتری به استقبال این روز رفت. حداقل اگر آمار اعتراضات یکسال گذشته دانشجویان در دانشگاهها را نگاه کنیم، بطور ثابت می شود گفت هر روز در دانشگاهی اعتراضی سازمان دهی شده بود و خواستهای دانشجویان از علیه آپارتاید جنسی تا آزادی زندانیان تا بهبود بهداشت و امکانات رفاهی در سلف سرویس و خوابگاهها بود. در یکسال گذشته بارها احمدی نژاد هو شد وعکس او به آتش کشیده شد. بنابراین این خود یک فاکتور مهمی بود. در یکسال گذشته ارتباطات دانشجویان دانشگاههای مختلف که با هم ایجاد کردند بی نظیر بود و بازتاب این اقدامات را می شود در این حرکتهای گسترده دید.
اما کدام عوامل مراسم امسال را متفاوت کرد؟ ممکن است یکی بر سراسری بودن و ابعاد گسترده مراسمها را تاکید کند و این بعد قضیه را بگیرد و دیگری بر امر سازماندهی. بجز اینها اما تاکید خود من بر رادیکال بودن این مبارزات است که به درجات زیادی از سایر اعتراضات سال جاری متفاوت تر بود. "خطر" چپ و رادیکالیسم در جنبش دانشجوئی خیلی ها را به هراس انداخته بود. بازتاب این ترسس و نگرانی راست را می شود بعد از برگذاری 30 مهر شاهد بود که راست در دانشگاه چپ و رادیکالیسم را هدف گرفت. عملا با شعار لیبرایسم در کنار رژیم قرار گرفتند و انگشت را به طرف نیروی چپ در دانشگاه نشانه رفتند. در حالی همین نیرو در دانشگاه اعلام کرد چند نفری چپ هستند و با پلاکارد قرمز می آیند و اعتراضات را از آن خود می خواهند بکنند!؟ چپ دانشگاه با جسارت تمام امسال با بیانیه و پلاتفرم خود به میدان آمد. با پلاکاردهای سرخش به میدان امد. علی رغم اینکه تعداد زیادی از فعالین و رهبران جنبش دانشجوئی را قبل از مراسم دستگیر کردند، علی رغم اینکه دانشگاه را به یک پادگان نظامی تبدیل کردند، علی رغم اینکه 48 ساعت قبل از روز 13 آذر دانشگاه محاصره بود، اما چپ در دانشگاه حضور پر قدرت خود را نشان داد. راست تحکیمی شکست خورد. به همان اندازه رژیم جمهوری اسلامی شکست خورد. این آن تفاوت اساسی و اصلی بود در روز دانشجوی امسال در قیاس با سال گذشته.
یك دنیای بهتر: چه ارزیابی ای از جایگاه و نقش این اعتراضات در تحولات سیاسی جامعه دارید؟ این اعتراضات را در متن تهاجم رژیم اسلامی و قطب بندیهای درون دانشگاه چگونه ارزیابی میكنید؟ تاثیر این اعتراضات بر اعتراضات دیگر جاری در جامعه را چگونه می بینید؟
آذر ماجدی: باید توجه داشت که آنچه به جنبش دانشجویی معروف شده است، و به شکل اعتراضات توسط دانشجویان و در محیط دانشگاه بروز میابد، یک جنبش دانشجویی با تعریف محدود و سنتی آن نیست. دانشجویان و دانشگاه در واقع "نوک کوه یخ" اعتراضات اجتماعی و مود و فضای جامعه است. دانشجو و دانشگاه تاریخا و سنتا امکانات بهتری برای ابراز اعتراض دارد. آنچه ما در دانشگاه شاهد بودیم، بیانگر خواست و امیال اکثریت جوانان جامعه بالاخص و جامعه بطور کلی است.
آنچه ما در تجمعات 16 آذر شاهد بودیم، یک واقعه ایزوله از جانب یک مشت جوان ماجراجو نبود. این تجمات، مردم و جامعه و خواست های آنها را نمایندگی میکرد. اتفاقات دانشگاه بدقت از جانب مردم دنبال میشود. تاثیر آن بر کل فضای جامعه بلافاصله و عمیق خواهد بود. بنظر من تجمعات 16 آذر توانست فضای ارعابی را که رژیم کوشید بوجود آورد، سقط کند. حجاب خفقانی را که رژیم با تمهیدات متفاوت بر جامعه کشیده، بدرد. بلافاصله پس از این تجمعات اخبار متنوع از تحرکات پدر و مادران دانشجویان دستگیر شده بگوش میرسد.
ضمنا این تجمعات در یک خلاء و فضای سکون و سکوت شکل نگرفت. مبارزات کارگری، دستگیری فعالین کارگری، مبارزات جنبش حقوق زن و دستگیری فعالین زن و تلاش بین المللی برای آزادی کلیه دستگیر شدگان یک روند دائمی بوده است. 16 آذر بنظر من این فضا را رادیکالیزه خواهد کرد. فضای جامعه را متحول میکند و وارد فاز جدیدی میسازد. از این پس نوشتن نامه های ملتمسانه برای آزادی فعالین بسیار حاشیه ای خواهد شد.
همانگونه که در پاسخ به سوال قبل اشاره کردم، اکنون صفوف و قطب بندی های سیاسی متفاوت در دانشگاه شکل گرفته است. برای اولین بار اعلام میشود که دانشجویان چپ دستگیر شده اند. تشکلات دانشجویان چپ اعلام موجودیت میکنند. این مساله تاثیر دوگانه دارد. از یکسو بیانگر یک توازن قوای متفاوت و قوی شدن چپ در دانشگاه و جامعه است. به دنیا اعلام میشود که این چپ است که خواهان آزادی وبرابری و آزادی زن است. این چپ است که با جنبش کارگری و جنبش حقوق زن پیوند محکم دارد و آن را علنا و صریحا اعلام میدارد. پیشرو بودن چپ در مبارزه برای آزادی و برابری را به کودن ترین و مغرض ترین ناظران سیاسی نشان میدهد. از سوی دیگر این صف بندی میتواند چپ را در خطر امنیتی بیشتر قرار دهد. فی الحال دفاع بسیار ولرم جریانات دیگر دانشجویی، تحکیم وحدت و غیره از دانشجویان چپ زندانی را شاهدیم. افشای این جریانات و همراهی شان با رژیم اسلامی باید در دستور کار ما قرار گیرد.
نسرین رمضانعلی: جنبش دانشجوئی بعنوان یکی از جنبشهای اصلی سعی کرده است در تحولات جامعه نقش داشته باشد و نقش هم ایفا کرده است. شخصا فکر می کنم اگر گسترش ان اعتراضات را در دانشگاهای سراسر ایران نگاه کنیم، اگر به شعارها و پلاکارتها نگاه کنیم، اگر ابعاد دستگیری فعالین دانشجوی قبل از 16 اذر و بعد از آن را نگاه کنیم، اگر قطعنامه ها و بیانیه های که تصویب شده اند را ببینیم، و در عین حال بازتاب پیامهای حمایتی و محکوم کردن جمهوری اسلامی را در تعرض به این جنبش نگاه کنیم، متوجه می شویم که جنبش دانشجوئی دارد نسل جوان امروز در ایران را نمایندگی می کند. یکی از شعارهای که توجه بسیاری را به خودش جلب می کرد شعار نه به جنگ دولتهای جنگ طلب بود. بنابراین یعنی نه به سربازی رفتن، نه به کشتار مردم، نه به جنگی دیگر که قرار است نسلی دیگر از جوانان را روی میدان مین بفرستد. این نه نسل جوان به گوشت دم توپ دو قطب تروریستی بود. اما این یک بخش از این حرکت بود. در کنار این خواست ازادی و برابری و رفاه و زندگی انسانی این کیفر خواست مردم ایران علیه کل نظام ارتجاع اسلامی و سرمایه داری مطرح شد و جنبش دانشجوئی آن را نمایندگی کرد.
اینجا لازم می بینم بر این تاکید کنم جناحهائی که تا دیروز در درون حاکمیت بودند، وامروز با کلمه رمز لیبرالیسم در مقابل جنبشی رادیکال اعلام میکنند: "چپ حضور ندارد، شکست خورده است، نیروئی ندارد، قدرت بسیج ندارد، قدرت تحرک ندارد" و غیره، جوابشان را گرفتند. همین چپ نشان داد قدرت سازماندهی او چقدر قوی است و تا چه حدی چپ دراین جنبش قوی است. 16 اذر که اولین مراسم ان در تهران در روز 13 اذر برگذار شد، شکستی برای گرایش راست در دانشگاه بود. چپ خودش را تثبیت کرد. بنظر من نکته مهم این بود علی رغم بحثهای که در میان خود چپ در جنبش دانشجوئی مطرح بود، اما یک دست و متحد در مقابل راست تحکیم و در مقابل جمهوری اسلامی به میدان آمدند.
تردیدی نیست که روحیه اعتراضی تا همین امروز نه تنها پایین نیامده است بلکه بیشتر شده است. از ایجاد کمیته های مختلف در حمایت از دانشجویان دستگیر شده تا شعار "هر روز ما 13 آذر است" نشان از آن دارد که چپ قویتر و سازمانیافته تر و دور اندیش تر از همیشه اقدام کرده است. ما شاهد حمایتهای بخشهای کارگری و زنان و تشکلهای مدافع حقوق مدنی و انسان دوست هستیم. این ابعاد قضیه در داخل کشور است. اما بنظر من یک حرکت بسیار جالبتر در جنبش دانشجوئی در این دوره حمایتهای بین المللی بود. جنبشها بر روی هم تاثیر می گذارند. نمی شود گفت این مجمع از اعتراضات تاثیری بر جنبش کارگری یا زنان ندارد. نمی شود گفت بر جنبش سرنگونی بی تاثیر بوده است. بنظر من این حرکت بر جنبش سرنگونی و اعتراضات آتی در جامعه ایران تاثیر خواهد داشت. البته باید این را نیز تاکید کنم که این قوی بودن به معنای کافی بودن نیست. هنوز مسائل کلیدی باید پاسخ بگیرند.
یك دنیای بهتر: لطفا گزارشی از ابعاد، دامنه، شعارها و قطعنامه های صادر شده در ١٦ آذر در مراكز مختلف دانشگاهی برای خوانندگان نشریه ارائه دهید. چه ابتكارات و ویژگی هایی در این دوره مشاهده شد؟
نسرین رمضانعلی: خیلی خلاصه اگر امروز نگاهی به اخبار دانشجوئی داشته باشیم، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب در دانشگاههای ایران به مناسبت روز دانشجو اعتراضات و تظاهراتها و اعتصاباتی آغاز شده است. از روز 13 آذر چپ دانشگاه فراخوان گرامی داشت روز دانشجو را داد تاکنون که 21 آذر است، هر روز شاهد اعتراضات متعدد در دانشگاهای مختلف ایران بودیم . رژیم با تدابیر شدید امنیتی در محیط دانشگاه و با احضار دانشجویان، با دستگیری تعدادی از فعالین دانشجوئی و با تهدید خانواده های دانشجویان می خواست این روز برگذار نشود. از طرف دیگر راست تحکیم وحدت بعد از 30 مهر که اعتراضی در پلی تکنیک بود، برای چپ خط و نشان کشیدند و بشدت از حضور قوی چپ در دانشگاه در هراس بودند. اینها اهرم فشاری برای برگزار نشدن این مراسمها بودند. امسال کشمکش از یک طرف در درون جنبش دانشجوئی بود و از یک طرف جمهوری اسلامی ماشین سرکوبش و کشتارش علیه چپها و کمونیستها را فعالتر کرد. اما با تمامی این موانع مراسم ابعاد گسترده ای داشت و هم اکنون نیز هر روز ابعاد تازه تری به خود می گیرد.
اکثر این قطعنامه ها کاملا رادیکال بودند و از نظر من این قطعنامه ها کیفر خواست این جنبش بود علیه جمهوری اسلامی. اتفاقا در نوع خودش بی سابقه بود. چپ طوری عمل کرد که راست و همان لیبرالها و به اصلاح دمکراسی خواهان را بخشا دنبال خود کشید. نقطه قوت و ابتکار امسال اینبود که 16 آذر ابعادی سراسری و هماهنگ داشته باشد و عنصر سازماندهی در آن قوی بود. همین خط راست را شکست داد. شعارهائی که در خیلی از مراسمها نوشته شده است، می بینید که این شعارها نیز سراسری است. و بنظرم نکته قابل توجه امر سازماندهی بود. تقریبا 20 ساعت قبل از اینکه مراسم برگذار شود اولین فعال را دستگیر کردند. تا صبح روز 13 آذر آمار دستگیریها به بیش از 30 نفر رسید. اما مراسم با همان قدرت و با همان سطح از سازماندهی با کمی تاخیر زمانی برگزار شد. و این پاسخ محکمی بود به رژیم جمهوری اسلامی و در عین حال راست دانشگاه که "اگر دانشگاه زنده است"، دلیلش اینست چون چپ زنده است. اگر دانشگاه زنده است چون کمونیستها مارکسیستها زنده هستند. اگر دانشگاه زنده هست چون جنبش سرنگونی زنده است. اگر دانشگاه زنده است چون جنبشی که برای یک دنیای بهتر مبارزه می کند زنده است. این بود پیام امسال دانشگاه و جنبش دانشجوئی به رژیم و سایرین. همه این پیام را گرفتند. با دستگیری فعالین هم نمی توانند این وزنه اصلی در تغییر و تحولات جامعه ایران را با زندان نادیده بگیرند.
یك دنیای بهتر: امسال شاهد ابراز وجود علنی تر جریانات چپ و كمونیست در دانشگاه بودیم. چقدر این شكل از ابراز وجود بازتاب تغییر توازن قوای واقعی در جامعه است؟ از چه باید برحذر بود؟
نسرین رمضانعلی: ببینید اگر بگوئیم بیش از 90 درصد مردم در ایران مخالف این حکومت و قوانین ارتجاعی آن هستند و تنها به سرنگونی این رژیم رضایت خواهند داد اغراق نکردیم. بنابراین ابراز وجود چپ در جامعه نیز از این واقعیت اجتماعی نتیجه می شود. امروز در ایران، شاید بیشتر از هر جامعه و کشور دیگری، بازگشت به مارکس و کمونیسم را شاهد هستیم. بنابراین فکر می کنم چپی که با سرکار آمدن جمهوری اسلامی سرکوب شد و به نابودی کشاندنش، امروز دارد ابراز وجود علنی می کند. بدون تردید این ابراز وجود چپ در ایران تازه نیست. بلکه ابعاد جدیدی به خود گرفته است. علنا به میدان می آید، آنهم نه در یک دانشگاه با تعدادی محدود بلکه حداقل بیش از 20 دانشگاه با شعارهای رادیکال و چپ به مناسبت روز دانشجو، با این پلاکاردها و شعارها. ناگفته نماند جنبش دانشجوئی نیز علی رغم اینکه جنبشی است و تاریخی دارد، اما نیرویش را از یک جنبش اصلی تر جامعه می گیرد و آن جنبش کارگری است. جنبش کارگری در چند ساله اخیرا به شکل وسیعتری به میدان آمده است. این جنبشی علیه سرمایه داری و مشقاتش است و همین سیمای اعتراض در جامعه را تغییر میدهد. ابزارهائی که جنبش کارگری برای حمایت از مبارزات خود بکار بست بنظر من امروز و امسال جنبش دانشجوئی از این ابزارها بطور جدی تری استفاده کرد. این را باید تاکید کرد که ابراز وجود در این ابعاد دلیل دیگری هم داشت. راست در دانشگاه می خواست اعلام کند "دانشگاه مال من است"! و در پاسخ چپ نشان داد این ها خواب و خیال است. آیا توازن قوا تعییر کرده است؟ بنظر من توازن قوا با توجه فاکتورهای اصلی در جامعه، یعنی نارضایتی گسترده، سرکوبها در ابعاد مختلف در سراسر ایران، و در عین عین حال کشمکش بین راست و چپ در جامعه، همه اینها در جنبش دانشجوئی بازتاب داشته است. چپ می خواست اعلام کند در انقلاب و تغییر و تحولات آتی نقش محوری را بازی خواهد کرد. بنظرم موفق بود. و بالاخره برای اینکه جمهوری اسلامی نتواند از دانشجویان قربانی بگیرد و سرکوب را گسترش دهد، باید ابعاد این اعتراضات را هر چه بیشتر گسترش داد. در عین حال جنبشهای دیگر بخصوص جنبش کارگری و جنبش زنان بیش از پیش با ماهیت چپ خود وارد عمل شوند.
آذر ماجدی: این تمایز و صف بندی قطعا بیانگر تغییر توازن قوا در جامعه بطور کلی و دانشگاه بطور اخص است. لیکن آیا صرفا توازن قوا این شرایط را موجب شده یا شتابزدگی در ارزیابی شرایط و حتی عنصر اجبار نیز در آن نقش داشته است، هنوز سوال بازی است. روشن است که نمایش قدرت چپ در جامعه باعث شادی و هیجان تمام انسان های آزادیخواه است. همه ما از دیدن این صفوف منظم و متحد و رادیکال و رزمنده شدیدا به هیجان آمدیم. منتهی باید کاملا هوشیار باشیم که این یک هیجان ماجراجویانه نباشد.
مساله حفظ امنیت این جوانان چپ اکنون به یک وظیفه مهم ما بدل میشود. تاکتیک رژیم اسلامی میتواند بر تلاش در ایزوله کردن صفوف چپ از سایر دانشجویان و سرکوب چپ تمرکز یابد. باید هوشیارانه با این تاکتیک رژیم مقابله کنیم. دانشجویان و فعالین چپ باید کاملا مواظب حفظ امنیت خود باشند. از ماجراجویی که بعضا در مبارزه سیاسی، بویژه در میان جوانان بچشم میخورد، شدیدا پرهیز کنند. مساله حفظ اتحاد کل دانشجویان چپ بنظر من حائز اهمیت است.
ضمنا باید اکنون تلاش کرد که توده دانشجو را به میدان کشید. با تشکیل مجامع عمومی دانشجویی در دانشکده ها یا دانشگاه های مختلف باید کوشید که توده دانشجو را در زندگی سیاسی – اجتماعی دانشگاه دخالت داد. مجامع عمومی دانشجویان باید خواهان آزادی دانشجویان شود و نه فقط یک بخشی از دانشجویان. تاکتیک های دخالت دادن توده دانشجو و یافتن راهی برای تشکل عمومی دانشجویی اکنون اهمیت صد چندان دارد.
یك دنیای بهتر: تعداد زیادی از دانشجویان دستگیر شده اند. برای آزادی این دستگیر شدگان چه باید كرد؟ چه كارهای دیگری را باید در دستور گذاشت؟
نسرین رمضانعلی: هم اکنون کمیته های مختلفی برای آزادی دستگیر شده ها تشکیل شده است. اساسا کمیته ها از فعالین همین جنبش هستند و موفقیتهائی هم بدست آوردند. اما نکته مهم و حیاتی بنظرم نامه خانوادهای دانشجویان دستگیر شده است که اعلام کردند تا آزادی فرزندانمان از پای نخواهیم نشست. خانواده های دستگیر شده ها تاکنون دو تجمع در مقابل زندان اوین داشتند و مورد حمایت قرارگرفته است. این تجمعات گامهای مثبتی بوده است. اما کافی نیست. برای آزادی فعالین دانشجوئی و آزادی کلیه زندانیان سیاسی باید ابعاد کار را گسترش داد و این شعار و مطالبه را به صدر راند و عموم جامعه را در بربگیرد. همه ما از متحد شدن جنبشهای کارگری، زنان دانشجوئی و غیره صحبت می کنیم. هم اکنون تعدادی از فعالین کارگری در زندان هستند. تعدادی از فعالین زنان در زنان هستند. تعدادی از فعالین دفاع از حقوق بشر در زندان هستند. بخشی از فعالین حقوق مدنی در زندان هستند. دانشجویان در زندان هستند. دستگیری و زندانی کردن نه تنها به فعالین دانشجوئی محدود است و نه فقط تلاش دانشجویان برای آزادی دوستانشان کافی است. امر آزادی زندانیان سیاسی باید امر جنبشهای رادیکال و برابری طلب و آزادیخواهان در ایران باشد. هنوز گامهائی مانده است به این هدف برسیم. بنابراین وظیفه ماست که بتوانیم در ابعادی به وسعت جنبش سرنگونی در ایران، برای آزادی زندانیان سیاسی تلاش کنیم و دست همه را در دست هم بگذاریم. این آن کار مهم است که باید در اولویت اقدامات ما بعنوان حزب باشد.
آذر ماجدی: علاوه بر تلاش ها و کمیته های مختلفی که در ایران برای آزادی این دانشجویان تشکیل شده است. باید، همانگونه که در بالا اشاره کردم، کوشید مجامع عمومی دانشجویی را تشکیل داد و از طریق آنها خواست آزادی دانشجویان را مطرح کرد. این مساله را از مساله یک دسته از دانشجویان به مساله کل دانشگاه بدل کرد. حمایت فعال از خانواده های این زندانیان سیاسی و تلاش برای بسیج جامعه برای آزادی آنها یک قدم مهم دیگر است.
در سطح بین المللی باید به یک کمپین گسترده برای آزادی این جوانان دامن زد. هم اکنون تلاش های بسیاری در گوشه و کنار در این جهت انجام میشود. باید دنیا را روی سرمان بگذاریم. باید یک ثانیه رژیم اسلامی از دست تبلیغات و تلاش های ما خلاصی نداشته باشد. مساله آزادی دانشجویان زندانی، کارگران و فعالین زن زندانی و کلا کلیه زندانیان سیاسی را باید به یک مساله مهم بین المللی و مطرح در سازمان های آزادیخواه، کارگری، مدافع حقوق زن و بشردوست، و همچنین در رسانه های بین المللی بدل کنیم. خوشبختانه تجمعات 16 آذر این مساله را به رسانه های بین المللی کشاند و مومنتوم بسیار خوبی به این کمپین داد. *