گفتگو با آذر ماجدی در ارتباط با روز جهانی نفی خشونت علیه زنان
برای امحای خشونت علیه زنان باید رژیم زن ستیز اسلامی را سرنگون کرد!

یک دنیای بهتر: روز جهانی نفی خشونت علیه زنان چه جایگاهی در مبارزات زنان دارد؟ برای نابودی ریشه ای خشونت علیه زنان چه باید کرد؟ اشکال زمخت و خشن خشونت و اشکال ظریف تر خشونت را چگونه باید برانداخت؟ آیا این مبارزه ای فرهنگی است؟ چه مدت زمان میبرد؟ برخی از چند نسل صحبت میکنند؟ زمانیکه یک جمهوری سوسیالیستی مستقر شود چه پروژه هایی در این زمینه بنظر شما باید اجرا شود؟ 
آذر ماجدی:  تعیین روزهای معین برای مبارزه علیه معضلات اجتماعی از این نظر مهم است که توجه دنیا را نسبت به وجود این معضل و لزوم مبارزه با آن و ریشه کن کردن آن جلب میکند. بطور مثال روز جهانی زن، که اکنون به یک سنت پایدار جهانی بدل شده است دنیا را متوجه وجود پدیده نابرابری زن و لزوم مبارزه با آن میسازد. جنبش آزادی زن مبارزات بسیاری برای امحاء خشونت علیه زنان انجام داده است. حاصل سال ها مبارزه برسیمت شناسی یک روز جهانی به این عنوان شده است. این مساله بنظر من حائز اهمیت است. حتی در کشورهای تحت سلطه دیکتاتوری های زن ستیز، مانند ایران، در این روز مراسم برگزار میشود و علیه این پدیده شرمناک صحبت میشود. امسال تاکنون دو مراسم در تهران در این روز گزارش شده است. یکی در دانشگاه شریف و دیگری مراسمی به ابتکار کانون دفاع از حقوق زنان و کودکان.
وجود خشونت علیه زنان یکی از بروزات ستمکشی زن در جامعه و ارزش های مردسالارانه و زن ستیز است. برای ریشه کن کردن این پدیده باید ستمکشی زن بکلی ریشه کن شود. تا زمانیکه ایدئولوژی زن ستیز و مردسالار در جامعه حاکم است، خشونت نیز بعنوان یکی از تبعات آن به حیات خود ادامه میدهد. لذا مبارزه علیه خشونت و اشکال کنکرت آن صرفا یک فعالیت ضروری ولی ناکافی است. بطور مثال در ایران وجود یک نظام بشدت زن ستیز، حاکمیت اسلام سیاسی و ایدئولوژی تا مغز و استخوان زن ستیز آن و قوانین اسلامی خشونت علیه زن را پاسداری، تشویق و بازتولید میکند. تا زمانیکه رژیم اسلامی در ایران بر سر کار است، نمیتوان خشونت علیه زنان را ریشه کن کرد و یا حتی بطور چشمگیری تخفیف داد. سرنگونی رژیم اسلامی یکی از ملزومات مبارزه علیه خشونت نسبت به زنان در ایران است.
ستمکشی زن ریشه در پدیده ای پایه ای تر دارد. وجود نظام طبقاتی سرمایه داری ستمکشی زن را بازتولید میکند. نظامی که به تفرقه و رقابت میان ارتش کار نیازمند است. به همین دلیل شاهدیم که در پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری، که شاهد مبارزات طولانی مدت جنبش آزادی زن، سوسیالیستی و برابری طلبانه است، هنوز پدیده ستمکشی زن و خشونت علیه زنان با سرسختی به حیات خود ادامه میدهد. نرخ تجاوز جنسی به زن، قتل زنان توسط همسران یا پارتنر هایشان، ضرب و جرح زنان در چهارچوب خانواده بسیار بالا است. در تحلیل نهایی باید سرمایه داری را سرنگون کرد. آزادی بی قید و شرط و برابری کامل زنان تنها در این شرایط قابل تحقق است. البته باید تاکید کنم که این مساله اصلا بمعنای موکول کردن مبارزه علیه ستمکشی زن و یا خشونت نسبت به زنان تا سوسیالیسم نیست. مبارزه کنونی و جاری ما علیه این دو پدیده عملا بخشی از مبارزه ما برای رسیدن به یک جامعه آزاد و برابر هم هست.
مبارزه برای تغییر قانون، برای به مجازات رساندن متجاوز و متعرض به زنان، ایجاد شبکه های خانه های امن برای زنان و کودکان، آموزش و ارتقاء فرهنگ برابری طلبانه، همه اینها بخشی از مبارزه ما باید باشد. در کشورهای غربی بخش کوچکی از این مطالبات متحقق شده است و تاثیر تعیین کننده ای در وضعیت زنان داشته است. قتل ناموسی یکی از پدیده های شوم در جوامع باصطلاح عقب مانده، بخصوص جوامع مذهب زده و اسلام زده است. برای ریشه کن کردن قتل ناموسی ما همین امروز باید دست بکار شویم و میتوانیم در چهارچوب سرمایه داری نیز آن را ریشه کن کنیم، بشرط آنکه مذهب را حاشیه ای کنیم و از طریق سیاست مذهب زدایی، استقرار سکولاریسم و آموزش این پدیده را کاملا از بین ببریم. همانطور که اشاره کردم یک مبارزه پیچیده و چند وجهی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برای ریشه کن کردن خشونت علیه زنان ضروری است.
یک دنیای بهتر: امسال مراسمی در تهران توسط "کانون دفاع از حقوق زنان و کودکان" برگزار شد. ارزیابی شما از این حرکت چیست؟ قطعنامه این مراسم را چگونه می بینید؟ چه پیامی برای این دوستان دارید؟ چگونه میتوان این حرکت را اجتماعی و همگانی کرد؟ سازمان آزادی زن در این زمینه چه برنامه ای دارد؟
آذر ماجدی:  این حرکتی بسیار مهم و پیشرو است. این واقعیت که کانون ها و سازمان هایی تحت فشارهای طاقت فرسای موجود در جامعه چنین مراسم و گرد هم آیی هایی را سازمان میدهند، قابل تحسین و باعث خوشحالی است. باعث امید است. باید به این فعالین و سازمان ها کمک رساند تا بتوانند این فعالیت ها را گسترش دهند.
جامعه ایران یک جامعه خشونت زده است. خشونت رسمی – دولتی تمام جامعه را تحت انقیاد خود گرفته است. سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام و سنگسار نمودهای بارز یک جامعه اسیر در خشونت است. بعلاوه فقر گسترده یک خشونت پایه ای است که بیش از نیمی از جامعه در چنگال آن اسیرند. اعتیاد وسیع به مواد مخدر و تن فروشی گسترده که کودکان 9 – 10 ساله را نیز در بر میگیرد سیمای یک جامعه تحت انقیاد و خشونت را کامل میکند. ارزش ها و سنن حاکم در جامعه که از اسلام نشات گرفته فرهنگ خشونت را تقویت و بازتولید میکند.
تمام جامعه در خشونت گرفتار است، اما موقعیت زنان بسیار وخیم تر است. نه تنها نظام حاکم خشونت و سرکوب بیشتری را بر مبنای ایدئولوژی زن ستیزش بر زنان تحمیل میکند، نیمه دیگر جامعه را نیر به سرکوب و اعمال خشونت به زنان ترغیب میکند. خودکشی در میان زنان و دختران جوان نرخ بالایی دارد. تن فروشی که بعنوان یک نهاد تحقیر و خشونت علیه زنان عمل میکند، در ایران ابعادش بسیار فجیع تر است. قاچاق و حراج دختران در کشورهای مرزی بطور رسمی و علنی انجام میگیرد. ضرب و جرح وحشیانه زنان و دختران یک امر عادی و بعضا پیش و پاافتاده است. حجاب اجباری و آپارتاید جنسی یک وجه مهم خشونت دولتی و سمبل یک نظام زن ستیز در ایران است. سرکوب زنان بخاطر عدم رعایت حجاب و کد لباس دولتی بویژه در یکی دو سال اخیر ابعاد بسیار خشن و دلخراشی بخود گرفته است. بنظر من مورد قتل زهرا بنی یعقوب پزشک جوان در بازداشتگاه منکرات همدان، که گفته میشود مورد تجاوز دستجمعی قرار گرفته است کافیست تا ابعاد خشونت بر زنان را در ایران درک کنیم. اما این فقط یک روی سکه است.
در دهه اخیر جنبش دفاع از حقوق زن ابعاد وسیع اجتماعی یافته است. این جنبش از هر فرصتی برای دفاع از حقوق و شان زن استفاده میکند. با تحمل سرکوب و تهدید دائم میکوشد که این جنبش را گسترش دهد و با جامعه مدرن هم صدا شود. بزرگداشت روز جهانی زن، روز جهانی نفی خشونت علیه زنان و روز جهانی کودک اکنون به یک سنت جاافتاده در ایران بدل شده است. حتی سرکوب و دستگیری فعالین این عرصه تجمعات و تحرکات فعالین دیگر را متوقف نمیکند. هم اکنون تعدادی از فعالین زن در زندان هستند. شاید انتظار میرفت که جنبش حقوق زن عقب بنشیند و روز 4 آذر تجمعی شکل نگیرد. اما چنین نشد و تاکنون گزارش دو مراسم را دریافت کرده ایم.
این تحرکات بنظر من جای خوشحالی بسیار و امیدبخش است. قطعنامه ای که این دوستان به تصویب رساندند، قطعنامه ای پیشرو است. سازمان آزادی زن به سهم خود تلاش میکند که صدای این جنبش را در سطحی بین المللی منعکس کند و همبستگی و حمایت بین المللی را نسبت به این جنبش وسیع اجتماعی جلب کند. در حال حاضر سازمان آزادی زن کمپینی را برای آزادی فعالین دستگیر شده حقوق زن سازمان داده است. پتیشن ما را تاکنون بیش از 400 نفر از گوشه و کنار دنیا امضاء کرده اند. نشریه انگلیسی زبان سازمان و خبرنامه که جدیدا به سردبیری مریم کوشا منتشر شده است به یک لیست وسیعی در جهان ارسال میشود. سازمان آزادی زن ضمنا میکوشد که با فعالین جنبش آزادی زن تماس نزدیکی داشته باشد و مبارزه ای ریشه ای را علیه ستمکشی زن و بروزات آن سازمان دهد. ما امیدواریم که شرایطی فراهم شود که بتوانیم علنا با این دوستان فعالیت گسترده ای را برای امحاء ستمکشی زن و خشونت علیه زنان به پیش ببریم. سازمان آزادی زن متعهد به مبارزه ای همه جانبه و رادیکال علیه ستمکشی و سرکوب زنان است. *