بحران هویت چپ سنتی و فرقه گرا!
کامران پایدار- ایران

اگر امروز نظری گذرا بر سایتها و نشریات و ادبیات حزب کمونیست کارگری بیاندازیم،  تحرکات فوق عصبی و سرشار از جو تهمت رهبری سنتی این جریان را علیه حزب اتحاد کمونیسم کارگری خواهیم دید. چه چیزی اینچنین خشم رهبران سکتاریست این حزب را به اقدامات عجولانه و دشمنی با حزب اتحاد و حاملان اندیشه های منصور حکمت واداشته است! تا دیروز فراکسیون و حزب اتحاد آنچنان جریان "بی اهمیتی" بود که خبر جدائی اش را شرمگینانه منتشر کردند و رسمیتی نداشت!! امروز حزب اتحاد دشمنی خطرناک شده و در همه جا باید در مضراتش سازها را کوک کرد!! چرا این رفقای قدیمی و سابق بیشترین حملات خود را به جای آنکه نثار نیروها و طیف های راست و رنگارنگ بورژوازی کنند به بهترین رفقای سابق  کمونیست خود و همرزمان منصور حکمت پرداخته اند؟ چرا می کوشند آگاهانه بیشترین تبلیغات را متوجه نیروهای کمونیسم کارگری کنند! رهبران ح ک ک تا چه میزان از حساسیت اوضاع ملتهب جامعه و جنبش کارگری در ایران آگاهند و نسبت به چگونگی و آینده آن احساس مسولیت می کنند؟ تا چه میزان برای رهبری و هدایت انقلاب و به کرسی نشاندن آزادی، برابری و رفاه و سوسیالیسم گذشته از شعارهای دهان پرکن برنامه داشته و نقشه مند عمل می کنند؟
مسلما جواب این سوالات ریشه در بن بستهای چاره ناپذیر تفکری دارد که به این جریان دارد هر روز بیشتر حاکم میشود. جریانی که برنامه ای  برای کسب قدرت سیاسی ندارد و پایش بجای زمین واقعی در عالم عرفان و هپروت است! جریانی که اگر هرکس در آنچه او می گوید شک کند یکشبه شکست طلب و شیطان می شود! اگر بیاییم و بگوییم جمهوری اسلامی در بحران و نابودی است و دارد آخرین پرده های نمایشش را اجرامی کند، اوضاع و شرایط جامعه حساس است، اگر دیر بجنبیم انواع رنگارنگ نیروهای اپوزیسیون راست و پرو غرب که در هماهنگی با سرمایه داری جهانی به کمین نشسته اند، به قدرت خواهند رسید، آنروز دیگر کار ما و جنبش کارگری تمام است و فاتحه سوسیالیسم را می خوانند! امروز چکار کنیم تا آن روز پیش نیاید و این همه سخت کوشیها و مبارزات جنبش کارگری و انسانی باد هوا نشود؟ واقعا چه میزان قدرت واقعی و تحرک عملی برای رهبری و به کرسی نشاندن سوسیالیسم داریم!! وسایل و ابزار کارچیست!! چه باید کرد!!! مجامع عمومی و تشکلهای کارگری تاچه حد شکل گرفته؟ اصلا آیا شکل گرفته اند؟ نفوذ و اقتدار ما در قلب این جنبش برای هدایت و رهبریش چقدر است و غیره، فورا سیلی از شعارهای دهان پرکن و کوهی از تحلیلهای غیر واقعی که هیچ ارتباطی به واقعیت موجود ندارند سرهم بندی و ردیف می شود! فرد "شکاک و شکست طلب" نامیده می شود. باید هر ناحقی را به او نسبت داد و به هر روشی ساکتش کرد! نتیجه؟ در حال و هوای اوهام همه چیز امن و امان است و هر آن کس که شک کرده "نماینده بورژوازی" است و باید برود! این دنیا که در آن نقد کمونیستی، مسولانه و واقعی، روابط و ارزش و حرمت و آزادی انسان و همه بدیهیات و حتی مناسبات رفیقانه و کمونیستی در آن به سخره گرفته شده است، چقدر و تا کجا با دنیای انسانی، متمدن و مدرن منصور حکمت قابل قیاس است!؟ این دو دنیا همانقد ر به هم شبیهند که شب و روز!
جنبش کمونیسم کارگری امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند همدلی و اتحاد و کار مشترک است. ما اتحاد به هر قیمتی را نه مناسب میدانیم و نه ضروی. بحث به روشنی روی کمونیسم کارگری و سیاستهای منصور حکمت است. بایستی نقد بی رحم و رفیقانه، مسولانه و مطابق با پرنسیپهای انسانی را دامن زد، باید بر نکات اشتراک پافشاری و وحدت عمل داشت، برای کسب قدرت سیاسی می بایست برنامه های واقعی و قابل اجرا ارایه داد. رعایت احترام انسانها علیرغم اختلاف نظر و سلایق سیاسی اساس کمونسیم ماست. نباید فراموش کرد جنبش کمونیسم کارگری صرفا به افرادی که در اتاقها و دالانهای حزبی نشسته اند و بر تصورشان دنیا بر مدار آنان می چرخد محدود نمی شود. کمونیسم کارگری منصور حکمت جنبش شکست ناپذیریست به وسعت همه انسانیت و خوبیها، به وسعت تاریخ و مبارزه همه انسانها برای رفاه و رهایی از سرمایه و جامعه طبقاتی. خطاب ما به این دنیای عظیم و جوشان انسانی است برای اتحاد و کسب قدرت سیاسی. رفقای عزیز! به کار جدی کمونیستی بپردازید!