گفتگوهایی پیرامون
کنگره اول حزب اتحاد کمونیسم کارگری

یک دنیای بهتر: کنگره اول حزب در راه است. برگزاری این کنگره چه جایگاه خاص و چه جایگاه عامی در سیر تحولات سیاسی - تشکیلاتی حزب اتحاد کمونیسم کارگری ایفا میکند؟
آذر ماجدی: روشن است که یکی از فعالیت های روتین سیاسی – تشکیلاتی احزاب سیاسی برگزاری منظم کنگره حزبی است. از این نظر برگزاری کنگره اول حزب فعالیتی است که اساسنامه حزب تصویب کرده است. اما موقعیت ویژه تشکیل حزب اتحاد کمونیسم کارگری و موقعیت ویژه سیاسی کنونی جامعه و جنبش کمونیسم کارگری جایگاه خاصی به این کنگره می دهد. اجازه دهید کمی به عقب برگردم و برای توضیح این موقعیت ویژه نگاهی به گذشته بیاندازم.
حزب اتحاد کمونیسم کارگری سه سال و نیم پیش توسط برخی از کادرهای قدیمی و سرشناس جنبش و حزب کمونیست کارگری بنیان گذاشته شد. حزب از همان بدو تاسیس و حتی باید گفت پیش از تاسیس یک وظیفه و رسالت بسیار مهم و خطیر را بر عهده خود گذاشت. وضعیت جنبش کمونیسم کارگری و حزب کمونیست کارگری در 8 – 9 سال اخیر شرایط کاملا متفاوت و پیچیده ای را در مقابل ما قرار داده بود. مرگ منصور حکمت حفره ای بزرگ در این جنبش و حزبی که خود ده سال پیش از مرگ بنیان گذاشته بود بوجود آورد.
بلافاصله پس از مرگ او تنش ها و اختلافات سیاسی، تشکیلاتی و بعضا فردی در میان ابتدا رهبری حزب و سپس در بدنه حزب شکل گرفت. این اختلافات به دو انشعاب درون حزب انجامید. ما تلاش بسیار کردیم که حزب کمونیست کارگری را روی خط کمونیسم کارگری منصور حکمت نگاه داریم. کوشیدیم با ارائه سیاست ها و پلاتفرم های تشکیلاتی حزب را از انشعاب دوم نجات دهیم. اما متاسفانه شرایط به یک نقطه برگشت ناپذیر رسیده بود. بالاخره ما پس از دو سال تلاش و مبارزه درون حزبی و چند ماه تلاش و مبارزه بشکلی علنی و فراکسیونی مجبور به جدایی و تشکیل حزب جدیدی روی خط کمونیسم کارگری منصور حکمت شدیم.
ما از همان زمانی که در فراکسیون فعالیت می کردیم، بر این نظر بودیم و بر این تلاش متمرکز شدیم تا ضربات وارده به جنبش کمونیسم کارگری ناشی از انشعاب سال 2004 و سیاست های خصمانه و فرقه ای که بدنبال انشعاب عرض اندام کرده بود راجبران کنیم. بکوشیم بر دلسردی و ناامیدی که بر بخش وسیعی از جنبش کمونیسم کارگری حاکم شده بود فایق بیائیم. بکوشیم اتحاد هر چه وسیعتری را درون این جنبش شکل دهیم. این تلاش نه تنها مستلزم یک بازبینی جدی و عمیق در رویدادها و رویکردهای چند سال پیش از آن، بلکه نیازمند تلاشی جدی و همه جانبه برای تحکیم کمونیسم کارگری منصور حکمت و برافراشته کردن پرچم آن نیز بود.
در متن چنین شرایطی بود که ما حزب اتحاد کمونیسم کارگری را بنیان گذاشتیم و با تلاش مجدانه ای در جهت این اهداف فعالیت کردیم. شرایط بسیار سخت و نامساعد بود. بویژه آنکه رفقای سابق ما از هیچ تلاشی برای سنگ اندازی در راه ما فرو گذار نمی کردند. ما با یک جو سرخورده که اعتمادش بشدت ضربه خورده و متزلزل شده بود، روبرو بودیم. باید بر این فضا و این بی اعتمادی قایق می آمدیم. این کار مستلزم یک فعالیت پیگیر، خستگی ناپذیر، صبورانه و از نظر سیاسی هشیارانه، رادیکال و انقلابی بود. بعلاوه، نیروی ما کافی نبود و از نظر مادی نیز بسیار زیر فشار بودیم. ما مصمم شدیم که چشم در چشم واقعیات بدوزیم و این رسالت و وظیفه خطیر را به سرانجام برسانیم.
اکنون که سه سال و نیم از آغاز فعالیت ما در ظرف جدید می گذرد، همه کادرهای حزب با شادی و شعف به فعالیت های خستگی ناپذیر خود در این سالها می نگرند. احساس رضایت و افتخار می کنند. ما موفق شدیم بسیاری از موانع را از پیشاروی خود کنار زنیم. ما موفق شدیم پرچم کمونیسم کارگری منصور حکمت را در شرایطی که دو حزبی که تحت این نام فعالیت می کردند از منصور حکمت کاملا عبور کرده بودند، بر زمین بکوبیم و در تمام این سالها، بویژه در جریان خیزش اخیر مردم به اهتزاز درآوریم.
تندپیچ های سیاسی بسیار تعیین کننده و خصلت نما هستند. همواره احزاب در تندپیچ ها توانایی واقعی و بضاعت سیاسی خود را به نمایش می گذارند. طی این دوره دو حزب فوق الذکر بشدت به راست چرخیدند، هر یک به یک سو و در ظاهر در مقابل یکدیگر، اما هر دو با یک بینش پوپولیستی راست. در چنین شرایطی بسیار حیاتی بود که خط کمونیسم کارگری منصور حکمت نمایندگی شود. و حزب اتحاد کمونیسم کارگری موفق به انجام این کار شد. حزب با افتخار از این تندپیچ سیاسی و این آزمون مهم سیاسی – اجتماعی عبور کرد. همین امر نقش بسیار مهمی در آب کردن یخ بی اعتمادی ها و دلسردی ها ایفاء کرد. روی آوری به حزب با شتاب بسیار افزایش یافت. در عین حال حزب موفق شد پای خود را تا حد زیادی درون جنبش کارگری محکم کند و بخش نستبا قابل توجهی از کارگران رادیکال سوسیالیست را به سمت خود جلب و جذب کند.
پس از سه سال حزب در موقعیت کاملا متفاوت و ویژه ای قرار داشت. این واقعیت ضرورت برگزاری کنگره حزب را صد چندان می کرد. حکم اساسنامه ای همراه با حکم موقعیت جدید، کنگره را در دستور رهبری قرار داد. لذا این کنگره، صرفا یک کنگره روتین حزبی نیست. این کنگره در عین حال اعلام موقعیت تازه بدست آمده حزب نیز هست. این یک کنگره خاص در شرایطی خاص است. کنگره باید مهر خود را بر سیاست ها و فعالیت های تاکنونی حزب بکوبد. کنگره باید به جامعه و جنبش کارگری اعلام کند که آماده است تا در جهت سازماندهی انقلاب کارگری مجدانه فعالیت کند. باید به جنبش کمونیسم کارگری اعتماد دهد که باید صفوف خود را محکم و متحد و منسجم سازد. حزب اتحاد کمونیسم کارگری، حزب کمونیسم کارگری منصور حکمت است. این یک واقعیت برسمیت شناخته شده است. کنگره نیز باید بر این واقعیت مهر تائید بکوبد. در عین حال کنگره باید از کادرهای حزب بخواهد که مستحکم تر و متعهد تر برای پیروزی انقلاب کارگری و سوسیالیسم در میدان حضور داشته باشند.

 

یک دنیای بهتر: حزب اتحاد کمونیسم کارگری حزبی نیست که چشم بر حقیقت ببندد٬ نقاط ضعف خود را بپوشاند و پیرامون نقاط قوت خود جنجال برپا کند. شما نقاط ضعف و قوت این حزب را کدامها میدانید؟ بطور مشخص حزب در زمینه نفوذ و ارتباط با جنبش کارگری و بخش رادیکال – سوسیالیست آن پیشرفتهای چشمگیری داشته است. این پیشرفتها بر مبنای کدام سیاستهایی بدست آمده است؟ چگونه باید فراتر رفت؟
آذر ماجدی: بخشی از نقاط قوت اصلی حزب را در بالا برشمردم. احاطه و پایفشاری حزب بر کمونیسم کارگری منصور حکمت، حزب را کاملا در جایگاه دیگری قرار داده است. این خصلت بویژه طی خیزش اخیر مردم علیه رژیم اسلامی برجسته و آشکار شد. حزب در حد توان خود، نقش انقلابی، کمونیستی و رهبری کننده خود را طی این خیزش به پیش برد و موانعی که جنبش های ارتجاعی در مقابل مبارزه مردم قرار می دادند را کنار زد. حزب توانست در این خیزش اعتبار بالایی برای خود کسب کند. مهر کمونیست افراطی، کمونیسم کارگری منصور حکمت کاملا بر پیشانی حزب کوبیده شد.
بعلاوه، طی سه سال و نیم گذشته حزب با یک فعالیت انقلابی- کمونیستی صبورانه درون جنبش کارگری موفق شد، اعتماد بخش قابل توجه ای از کارگران رادیکال سوسیالیست را بخود جلب کند. توانست بخشی از آنها را در خود جذب نماید. این موفقیت پیش از هر چیز ناشی از اتخاذ سیاست های کمونیستی و انقلابی بود. اتخاذ سیاست های سازماندهی و کارگری منصور حکمت برای ما کاملا راهگشا بود. مضافا اینکه ما با یک صبر انقلابی، بدون هیاهوی پوپولیستی توانستیم اعتماد این کارگران را جلب کنیم. رابطه ما با جنبش کارگری، رابطه خبرنگاری یا هیاهوی پوچ و دهان پرکن نبود. رابطه یک حزب کمونیستی پا روی زمین با سیاست های انقلابی و رهبران عملی کارگری بود که هر روزه در تلاش سازماندهی کارگران هستند. در این رابطه ما موفق شدیم بخشی از پلاتفرم حزب رهبر، حزب سازمانده خود را عملی کنیم.
یکی دیگر از علل پیشروی چشمگیر حزب، سرمست نشدن از موفقیت ها و در دست گرفتن دائمی سلاح نقد و به موقعیت موجود راضی نشدن بود. ما در تمام پلنوم ها ضمن برشمردن پیشروی ها با جدیت بر کمبودهای خود پای می فشردیم. شمردن ضعف هایمان ناامیدمان نمی کرد؛ مصمم ترمان می کرد. ما با اتکاء به سنت کمونیسم کارگری منصور حکمت و رد تجربه چند سال اخیر رهبری ح ک ک که با آژیتاسیون های پوچ و توخالی و اغراق های گزاف می کوشید حزب را سرحال نگاه دارد، با خود فریبی و سیاست تعریف از خود و غرق شدن در دستاوردهای ناچیز، مرز بندی جدی داریم. ارائه واقعیت و تلاش برای پیشروی، گم نکردن هدف بزرگی که در مقابل خود داریم، درک پیچیدگی وظیفه و دشواری راه، پای ما را همیشه روی زمین نگاه می دارد، بدون آنکه ما را دلسرد کند.
رفقا علی جوادی و نسرین رمضانعلی در مصاحبه های خویش پیرامون کنگره بروشنی و صراحت ضعف های حزب را برشمردند. من کاملا با این رفقا اشتراک نظر دارم. لذا در اینجا خلاصه این نکات را برمی شمارم. مساله نیروی کادری-انسانی و بضاعت مادی مهمترین مشکل ما است. وظیفه "هرکولی" که ما در مقابل خود داریم نیازمند یک نیروی وسیع کادر کمونیست است. ما باید سریعا رشد کنیم. باید بتوانیم کادرهای کمونیست بسیار بیشتری را به حزب جلب و جذب کنیم. باید بتوانیم کادرهای جوانی را که بسوی حزب جلب شده اند به کادرهای کمونیست جدی بدل کنیم. حزب باید سریعا رشد کند و امکانات مادی خود را گسترش دهد.
ما موفق شدیم که رادیوی بیست و چهار ساعته ستلایتی و اینترنتی حزب را راه اندازی کنیم. این باعث خوشحالی است. اکنون باید نه تنها ادامه کاری رادیو را تضمین کنیم، بلکه برنامه های تلویزیونی خود را گسترش دهیم. اینها از ابزار مهم حزب و جامعه ای است که حزب باید مهیا کند. رشد سایز و امکانات مادی حزب یک فاکتور مهم است. فاکتور دیگر استحکام حزبیت و تحزب است.
حزبیت بنوعی که ما در ده سال ابتدای فعالیت حزب کمونیست کارگری می شناختیم ضربات بسیاری خورده است. احیای ارج و غرب حزبیت کمونیستی یکی از تلاش های چند ساله اخیر ما بوده است. هنوز تا رسیدن به هدف، کارهای دیگری در پیش داریم. باید حزبیت کمونیستی-انقلابی را احیاء کنیم و در حزب تحکیم نماییم. این یک فاکتور مهم برای یک حزب کمونیستی – انقلابی است که در شرایط نامساعد، تحت دیکتاتوری و اختناق، زندان و شکنجه، اعدام و سرکوب می کوشد یک انقلاب کارگری را سازماندهی کند. اوضاع سال های اخیر، بعلاوه با "ویرچوالیسمی" که بر فعالیت های سیاسی حاکم شده است، موانعی است که باید شناخت و رفع کرد. توجه دادن حزب به این امر و تاکید بر تحکیم حزبیت و ساختارهای حزبی یکی دیگر از دستورهای کنگره باید باشد.

یک دنیای بهتر: موفقیت کنگره از نقطه نظر شما منوط به پاسخگویی به کدام مسائل و معضلات پیشاروی حزب است؟ چگونه میتوان به حزب سیاسی کارگران و حزب "رهبر- سازمانده" تبدیل شد؟
آذر ماجدی: بنظر من، موفقیت حزب بیش از آنکه در تصویب اسنادی محکم و کمونیستی در مورد اوضاع سیاسی و غیره باشد، در توجه دادن حزب به رفع نقطه ضعف هایی است که در بالا برشمردم. تاکید بر تمرکز بر رشد حزب، جلب نیرو و کادر کمونیست، افزایش بضاعت مادی حزب و همچنین تحکیم حزبیت و ساختارهای حزبی است.
حزب در این چند سال موفق شد که اوضاع سیاسی جامعه را بخوبی و درستی تحلیل کند و برای پاسخگویی به مسائل تعیین سیاست نماید. نقد جریانات بورژوایی و ارتجاعی و جریانات چپ سنتی و رادیکال یکی از فعالیت های دائمی حزب بود. حزب با اتکاء به گنجینه وسیع ادبیات تئوریک و سیاسی مارکس و منصور حکمت موفق شد که در تحلیل و تعیین سیاست و تئوری کاملا رادیکال و کمونیستی ظاهر شود. این وجه نقطه قوت فعالیت ما بود. لذا کنگره در این زمینه کار پیچیده ای در مقابل ندارد.
تمرکز برنقطه ضعف اما، کاری دشوار تر و پیچیده تر است. ما بارها در این موارد بحث کردیم و کوشیده ایم که بر نقاط ضعف خویش فایق بیاییم. تلاش هایی نیز انجام داده ایم. اما هنوز تا هدف راه زیادی در پیش داریم. کنگره باید بر این نکات تمرکز کند و توجه کادرهای حزب را به آنها و رفع نواقص جلب کند.
کنگره باید حیات جدید حزب را در قامت جدید اعلام کند. بنظر من کلید پیشروی در زمینه "حزب رهبر، حزب سازمانده" نیز در همینجا است. تحکیم حزبیت کمونیستی و تلاش برای پیاده کردن قطعنامه ها و سیاست های درست و کمونیستی که حزب تاکنون تصویب کرده است. ما در فعالیت سه سال و اندی خود تا حدودی موفق شده ایم که بخش هایی از این سیاست را پیاده کنیم. بعضا کمبود نیرو به مانعی بزرگ در این رابطه بدل می شود. تبدیل شدن به یک حزب بزرگ سیاسی که از امکانات مهمی در عرصه حزب و جامعه برخوردار است، کلید اصلی پیروزی ما در این مقطع است. مشکل ما سیاست های پا در هوا یا تحلیل های غلط و مواضع هپروتی نیست. مشکل ما نیروی پیاده کردن سیاست های کمونیستی است و حزبی که کاملا در درسترس جامعه است و بعنوان یک رهبر جدی و مسئول در میان مردم و در جامعه ظاهر می شود.