ما گفتیم مشاعی جدی جدی در نقش خر دجال است که قبل از ظهور امام (عج) سر و کله اش پیدا می شود. عده ای شاید این را شوخی فرض میکردند! مشایی کارش روی حساب و کتاب است. برنامه گذاشت و ″چشم فتنه″ را جلوی چشم همۀ جماعت سبز کور کرد. با احمدی نژاد دوتاییشان زدند توی دهن هر آنکه از جماعت سبز مدعی ملی- اسلامی بود. رهبران سبز یک وجه مهم تلاشهایشان این است تا به خلایق ثابت کنند که مجریان جناح حاکم ″مسلمان″ نیستند. غافل از اینکه مردم هر کدام در میان دو جناح اسلامی حاکمیت، پز ″نامسلمانی″ بگیرد را بیشتر تشویق میکنند.
طبق اصول اعتقادی اسلام ِ شیعه اثناعشری، امام عجل الله ایندفعه باید واقعاً عجله کند. دیگر دارد وقتش میگذرد. مملکت را کفر برداشته. دشمنان از هر طرف در کمین اسلامند. همین نشانۀ ظهور است. نیست؟ بدون اعتقاد به ظهور امام زمان که دیگر اسلام ِ اثناعشری اساساً مفت هم نمی ارزد. از پایه ویران است.
دست مایه کار خر دجال که قرار است مردم را هرچه بیشتر بفریبد و گمراه کند، ناسیونالیسم ایرانی است. ناسیونالیسم مثل لنگ حمام عمومیهای قدیم است و هر جناحی از آنها که در حکومت باشد و یا نباشد هر کجا که مقتضی بود و لازم شد آنرا دور کمرش میبندد. ناسیونالیسم ایرانی همیشه پیوند ناگسستنی با مذهب داشته است. برحسب ضرورت تنها دوز هر یک در بروز احساسات سیاسی ملی گرایان کم و زیاد میشود.
ناسیونالیسم اتفاقاً در همه جای دنیا اینچنین نقشی را برای نمایندگان سیاسی سرمایه در حاکمیت و یا در اپوزیسیون بودنشان داشته است. زمانی که میخواستند عراق را تسخیر کنند ″میهن پرست″ در آمریکا کسی بود که توی خیابان یک پرچم آمریکا روی ماشینش نصب کرده بود و حمله را تشویق میکرد. رفته رفته خبر کشتارهای وسیع مردم در آنجا و کشته شدن سربازان آمریکایی در انفجارهای مهیب و بالا رفتن آمار صدمات روحی در ارتش آمریکا، بخش عظیمی از مردم آمریکا را بشدت دل آزرده و خشمگین کرد. دیگر کسی در میان مردم حرفی از ″میهن پرستی آمریکایی″ نمیزد. به جز تعدادی از لیبرالهای حقه باز که در اپوزیسیون حکومت وقت بودند، بازگرداندن ارتش را به حساب ″میهن پرستی″ مردم آمریکا میگذاشتند. به همین سادگی هرجا که لازم شد و به هرشکلی که مقتضی باشد ″میهن پرستی″ در خدمت سیاست آنها حاضر و ناظر است.
حالا سبزهای پیرامونی ِ مملکت ایران ناامید از مرکز سبز، ببیشتر برایشان صرف میکند بروند پشت خر دجال حکومت اسلام ِ اثناعشری. اتوشهپر موسوی را نیز هرچه گازش میدهند بکسواد میکند. رئیس سبز دلشان را خون کرده. اینهمه اعلامیه داد، زهره اش را نداشت یک کلمه مثل رحیم مشاعی حرف بزند. کروبی هم که هنوز دارد پشت خیمۀ امام (ره) جیغ و داد ِ بی بو و خاصیت میکشد. حالا خر دجال بهترین انتخاب سبزهای پیرامونی است.
دارو دستۀ احمدی نژاد انگار اپوزیسیون سبز را دست انداخته اند. انواع دستجات ″دمکراتیکی″ در جبهه سبز نه روی ماندن با سبزهای حکومتی را دارند و نه سر ِ دل کندن از آنها را. منتها یکی دارد از جایی که اصلاً انتظارش را نداشتند ″جلوه های خاص و غیر مترقبه″ بروز میدهد. راستش کمی ذوق زدگی برایشان ایجاد میکند منتها باور کردنی نیست. اینهمه ″ایران دوست″ خارج نشین دعوت کرده است. به خارجی ″ایران دوست″ هم به قول خارجی ها ″ Persian Palace ″ جایزه میدهد. نه اینکه سخت فریبنده است بلکه تنها راه برون رفت از این سردرگمی است که مبتلا به زندگی سياسی شان شده. منتها دعوت شدگان هرچند که در اماکن امن و امانی در پهنه خاک اهورایی - اسلامی سفر میکنند و عکس یادگاری می اندازند هنوز جرئت آفتابی شدن داخل خیابانها را ندارند. تعدادی زیادی از بسیجیان هنوز هستند که در مورد کل قضیه توجیهات لازم در میانشان انجام نشده و احتمال چاقو خوردن ″خارج نشینهای میهن دوست″ میرود. قرار است همگی تحت الحفظ یک تور برای زیارت تخت جمشید داشته باشند و از آنجا همینطور دسته جمعی ببرندشان دیدن چاه جمکران و رفته رفته توهمات بیهوده که در میان بسیجیان نسبت به آنها وجود دارد را کمتر و کمتر کنند. اگر بتوانند شاخ مصباح یزدی را بشکنند کار تمام است. احمدی نژاد که خود رکابدار اسب مهدی در هنگام ظهور است در حال تنظیم نقشه برای یکسره کردن کار مصباح است. ریچارد فرای که عمری را لابلای آثار هخامنشی و ساسانی خاک و خل میخورد تازگیها قادر به کشف الواح زرینی در میان ویرانه ها شد که خبر از ظهور امام موعود در قرن بیست و یکم میلادی می دهد. منتها ایشان هنوز از اینکه امام در چاه جمکران جا خوش کرده باشد به مدارک محکمی دست پیدا نکرده و از این بابت با منتظران ظهور حضرت اختلاف نظر جدی دارد.
اینطور که پیداست، بارگاه سیاست مرکزی جمهوری اسلامی هرروز بیشتر شکل و شمایل یک خوکدانی را به خودش می گیرد. دستگاه سیاسی جمهوری اسلامی ناگزیر در جریان روندی قرار گرفته که هر دم امکان آوار شدن سقف بارگاه بر روی خود را بیشتر میکند. مارهای غاشیه قم انگار یخ کرده به ته ِ دخمه هایشان خزیده اند. مشاعی هم که دارد آن بالا برایشان بز میرقصاند. دیگر حساب اینجاهایش را نمیکردند. مهدی اگر بیشتر از این معطل کند کارشان تمام است. *