سرمقاله
رژیم اسلامی
حمله به زنان، تلاش برای بقا
آذر ماجدی

حمله اوباشان رژیم اسلامی به زنان اوج وحشیانه ای گرفته است. در محل کار و دانشگاه ها مقررات سخت حجاب و آپارتاید جنسی را اعمال می کنند. جریمه های سخت برای "بدحجابی" وضع کرده اند. دستگیر و زندانی می کنند. یک یورش وحشیانه را علیه مردم سازمان داده اند. این رژیم هر وقت اوضاع سیاسی اش خراب می شود، یاد حمله به زنان و سفت و سخت کردن حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی می افتد. سی سال است که وضعیت حجاب در جامعه به بارومتر سیاسی رژیم اسلامی بدل شده است. از همان روز نخست به قدرت رسیدن، این رژیم سیاه و زن ستیز، تثبیت خود را با کشیدن حجاب بر سر زنان و جامعه مترادف دید. از همان روز اول، تنش و جنگ و ستیز با زنان را آغاز کرد. به این خیال بود که با یک شعار "یا روسری یا توسری" زنان را در خانه خواهد کرد. اما سریعا دریافت که مصافی جان سخت تر را در مقابل دارد.


اولین تظاهرات اعتراضی توده ای به رژیم اسلامی توسط زنان و علیه حجاب و بیحقوقی زنان سازمان یافت. وجود این رژیم همچون یک ازدواج اجباری بر زنان تحمیل شد. جنبش آزادی زن از همان روز نخست به قدرت رسیدن این نظام اسلامی ضد زن، سر جنگ را با آن آغاز کرد. جمهوری اسلامی فقط پس از سازمان دادن یک کودتای خونین، پس از راه انداختن جوی خون در کشور، پس از سی خرداد شصت توانست حجاب را در جامعه اجباری کند. اما علیرغم اینکه نفس جامعه را در سینه حبس کرده و حجاب اختناق را بر سر آن کشیده بود، باز زنان کاملا تسلیم نشدند. مقاومت های فردی و سرپیچی های آنها همواره یک وجه زنده و بارز جامعه بوده است.
اگر رژیم جنایتکار اسلامی توانست با کشتار و نسل کشی جامعه را به خفقان کشد و آپارتاید جنسی و حجاب اسلامی را در جامعه حاکم کند، نسل جدید دیگر زیر بار نمی رود. رژیم را عاصی و بیچاره کرده است. جریمه می کند، کتک می زند، زندانی می کند و شلاق می زند، باز تاثیر ندارد. "بدحجابی" یک امر عادی و پیش و پا افتاده ایران امروز است. رژیم اسلامی قادر نیست که احکام عقب مانده و ارتجاعی اسلامی را به این نسل حقنه کند. آنها زیر بار نمی روند. جامعه دارد با تمام فشار این رژیم و تمام احکام عقب مانده و خرافات آنرا دفع می کند.
رژیم قادر نیست این نسل را شکست دهد. هر روز با آماده باش بیشتر حمله می کند، مردم آنرا عقب می نشانند. اکنون حتی میان مجلس و احمدی نژاد تیرخلاص زن نیز بر سر اعمال حجاب اسلامی دعوا است. حتی احمدی نژاد هم فهمیده است که این جنگی از پیش شکست خورده است. حالا دیگر اصلاح طلبان حکومتی که در دهه شصت با جان و دل در کشتار و قتل عام عرق ریخته اند و زمانی به خط امامی بودن خود افتخار می کردند، دارند می گویند قشری گری بس است. دخالت در زندگی خصوصی مردم بس است. نمی توان قوانین و احکام اسلامی را پیاده کرد. اینها همان دار و دسته ارازل و اوباشی هستند که بر سر زنان "بد حجاب" و بی حجاب پونز می کوبیدند.
دعوای جمهوری اسلامی با جامعه ایران قبل از هر چیز یک دعوای نسلی است. نسل جوان حکومت مذهبی، نظام ضد زن، خرافات کثیف اسلامی، حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی را نمی پذیرد. آزادی و برابری می خواهد. مدرن و سکولار است. خواهان یک نظام آزاد و برابر است که در آن زن و مرد آزاد و برابر زندگی کنند. جنبش آزادی زن، جنبش ضد مذهبی و جنبش خلاصی فرهنگی در ایران ریشه اجتماعی عمیق و قوی دارد. جمهوری اسلامی توانایی مقابله با این جنبش ها را ندارد.
رژیم علاوه بر بحران اقتصادی و سیاسی با یک بحران عمیق و گسترده فرهنگی نیز روبرو است. این جنبش ها بویژه از یک دهه و نیم اخیر رشد و عروج یافتند و هر روز عمیق تر و گسترده می شوند. از این رو است که رژیم اسلامی هر گاه با حملات مردم و فشار از پایین مواجه می شود، بلافاصله حمله به زنان را بر سر حجاب شدت می بخشد. حجاب اسلامی بیرق این نظام، هویت آن و پاشنه آشیل آنست. جمهوری اسلامی سی سال است که بر سر حجاب و آپارتاید جنسی با مردم جنگیده است؛ خشونت وحشیانه را در جامعه جاری کرده است؛ رجز خوانده و به جامعه تیغ کشیده است. اما هر روز مردم به آن عقب نشینی بیشتری را در این عرصه تحمیل کرده اند. عمر این نظام و حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی در ایران به سر آمده است. خیزش عظیم مردم، مبارزات آزادیخواهانه آنها و جنبش آزادی زن حجاب اسلامی، آپارتاید جنسی و تمام مظاهر اسلامی را از جامعه جارو خواهند کرد. روزهای رژیم اسلامی به سر آمده است.