در حاشیه موضع حزب "حکمتیست" در قبال اعتراض توده ای ۱۳ آبان
پز انقلابی، سیاست ارتجاعی!
آذر ماجدی
بار دیگر حزب موسوم به "حکمتیست" در رابطه با خیزش عظیم سرنگونی طلبانه مردم درافشانی کرده است. پس از اعلام شکست "رسمی" جنبش آزادیخواهانه مردم، این حزب اعتراض توده ای و رادیکال روز ۱۳ آبان را حرکتی در حمایت از دو جناح رژیم توصیف کرده است. گویی این حزب کاری بجز تحریف و تخریب مبارزات آزادیخواهانه مردم ندارد. کارشان شده "فول گرفتن" از مردم و نشان دادن کارت زرد و قرمز به آنها. فعالیت شان خلاصه شده به اعلام "نکنیدها" و "نرویدها" به مردم. اگر دست اینها بود تا الان مردم را خانه نشین کرده بودند و جامعه را امن و امان.
اعتراضات وسیع مردم علیه رژیم اسلامی در ۱۳ آبان چشمان همه را خیره کرد. موج اعتراضی تمام جامعه ایران را به تلاطم انداخت. اعتراضات وسیع در شهرهای مختلف٬ تهران٬ اصفهان، شیراز، تبریز، رشت، قزوین، اراک، شهر کرد و چند شهر دیگر رعشه مرگ به جان جمهوری اسلامی انداخت. مردم در همه جا با اوباش اسلامی درگیر شدند. جنگ و گریز و زد و خورد مردم با نیروهای سرکوب صحنه های پرشوری از استقامت و مبارزه آزادیخواهانه آفرید. شعارهای بسیار رادیکال علیه رژیم و سران جنایتکار آن در سراسر کشور طنین انداز شد. این اعتراضات آنچنان رادیکال بود که صدای فغان جناح اصلاح طلب دولتی به هوا بلند شد. سران و فعالین این جناح از ریز و درشت به صف شدند تا به جناح هار حاکم گوشزد کنند که اگر کوتاه نیاید، نظام از دست خواهد رفت. به صراحت کامل به جناح حاکم در مورد "فروریختن تدریجی هیبت حکومت" هشدار دادند. جریانات همیشه جیره خوار رژیم از شعارهای "ساختار شکن" (بخوان سرنگونی طلب) گله کردند و به جناح حاکم هشدار دادند تا هر چه سریعتر برای برون رفت از این بحران یک راه حل سیاسی بیابد.
وب سایت ها مملو است از روایت های هیجان انگیز از احساسات پرشور مردمی که از شکستن دیوار ارعاب سخن میگویند، از یافتن اعتماد به نفسی بی سابقه برای مقابله با این رژیم وحشی و جنایتکار و از احساس همبستگی بالا میان مردم. همه، از هر دوجناح رژیم تا مردمی که در مقابلشان صف آرایی کرده اند، از اپوزیسیون پرو رژیم تا دولت ها و رسانه های کاسه لیس شان بر متحول شدن مبارزات مردم و خواست و عزم آنها برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی سخن میگویند. یکی نگرانی و هراس خود و دیگری شادی و هیجان خود را ابراز میکند. اما در این میان این حزب که خود را کمونیست هم میداند سرش را مانند کبک زیر برف کرده است و چشمانش را با لجاجتی کودکانه بر تمام این واقعیات بسته است. یک موضع ارتجاعی در قبال خیزش مردم اتخاذ کرده است و بهیچ صراطی مستقیم نمیشود. عملا خود را به مضحکه خاص و عام بدل کرده است.
انسان حیران میماند که این لجاجت حزب موسوم به "حکمتیست" در قبال خیزش مردم، از کجا ناشی میشود. نابخردی سیاسی است یا تلاشی برای سرخ نگاه داشتن صورت. دلیل آن هر چه باشد، آنها با این مواضع ارتجاعی، خود را نسبت به هر نوع تلاش، خواست و مبارزه مردم برای آزادی و خلاصی از شر این رژیم جنایتکار نامربوط اعلام کرده اند. دیگر کسی حتی آنها را جدی نمیگیرد. اخیرا خالد حاج محمدی از رهبری این حزب، بار دیگر، اما این بار به شیوه ای "حماسی" مبارزات مردم را غلفتی تقدیم دو جناح رژیم کرده است. شعارهای "مرگ بر خامنه ای"، "مرگ بر دیکتاتور"، "توپ، تانک، کهریزک دیگر اثر ندارد"، شعارهایی که رعشه مرگ بر اندام نه فقط جناح حاکم، بلکه همچنین جناح اصلاح طلب دولتی انداخته است را به جناح موسوی – کروبی – خاتمی نسبت داده است. بعلاوه، اوباش بسیجی مزدور را بخشی از مردم قلمداد کرده و آنها را بعنوان بخش فریب خورده ای که بدنبال جناح هار حاکم افتاده اند به تصویر کشیده است. ایشان با "صلابت" خاص این حزب اعلام کرده است: "۱۳ آبان امسال میدان نبرد دو جناح بود."
"جناح حاکم ... سرداران خود را به میدان فرستاد تا توده مردم که به خیابان ها آمده بودند را به دفاع از حکومت جلب کند... . جناح مقابل نیز کروبی و تعداد دیگری را به صحنه آورد تا میدان را به حریف خود تنگ کند. مردم متنفر از جمهوری اسلامی را در خدمت اهداف جناح سبز جمع کند. در این میان بسیاری از مردم نقش سربازان جنگی را داشتند که اهداف، شکست و پیروزی جنگ به آنان مربوط نبود. جنگ میان دو جناح از سرمایه داران بود و مردم انقلابی که در هر طرف این ماجرا درگیر شدند خارج از نیت خیر و شر خود، پشت این رهبران به صف شده بودند... . آزادیخواهی در این روز هیچ جایی نمایندگی نشد و قرار هم نبود بشود."
این تحلیل این حزب از موج اعتراضی ۱۳ آبان است. این تحلیل را در مقابل آن هزاران هزار نفری بگذارید که با اوباش اسلامی درگیر شدند، علیه رژیم شعار دادند و بی اعتناء به سران جنبش اصلاح طلب دولتی، به رژیم حمله ور شدند. چه واکنشی نشان خواهند داد؟ با خشم این تحلیل را پاره خواهند کرد و درون سطل زباله خواهند ریخت.
خالد حاج محمدی احزاب و جریانات سیاسی را به "خیانت به اهداف و منافع مردم" متهم کرده است. کمی این اتهام "عمیق و پربار" را بشکافیم. این اتهام، یک اتهام خود خدمت کن و پوچ است. هدف اصلی آن توجیه سیاست شکست طلبانه و ارتجاعی این حزب در قبال خیزش مردم است. گذشته از نیت آن، این اتهام تناقضات پایه ای و گیج سری های سیاسی این حزب را برملا میکند. از یک سو اینها احزاب چپ و کمونیستی را که از خیزش اخیر مردم دفاع کرده و آن را جنبشی برای سرنگونی رژیم توصیف کرده اند، تمسخر کرده اند و مدعی شده اند که این احزاب از مبارزه طبقاتی هیچ نفهمیده اند. چرا که به مقوله مبارزه سرنگونی طلبانه مردم قائل هستند. کلی بالای منبر رفته اند تا به دیگران درس مبارزه طبقاتی بدهند. اعلام کرده اند که مبارزه "مردم" معنایی ندارد و آنها در انتظار مبارزه "مستقل طبقه کارگر" هستند. اما در اینجا تمام این فخر فروشی های طبقاتی را از خاطر برده اند و آن احزاب را به "خیانت" به منافع "مردم" این مقوله "ماورای طبقاتی"، متهم کرده اند.
بعلاوه، از "مردم انقلابی" سخن گفته اند و بلافاصله اعلام کرده اند که این "مردم انقلابی" پشت دو قطب ارتجاع به صف شده اند. آخر این چگونه "مردم انقلابی" هستند که منافع انقلابی خود را تشخیص نمیدهند و در خدمت ارتجاع می جنگند؟ این مردم هم "انقلابی" اند و هم از رژیم "متنفر"، اما تا این حد مسخ شده و ناآگاهند که علیه منافع انقلابی خود به پای خود تیر میزنند و پشت جناح های رژیم شمشیر می زنند؟ این تناقضات را چگونه توضیح میدهید؟ آیا میدانید چه میگویید یا زیر فشار انتقادات کوبنده ما به هذیان گویی افتاده اید؟
ثانیا، معلوم نیست ایشان در مورد کدام احزاب صحبت میکند. احزاب ملی – اسلامی؟ احزاب متعلق به جنبش ناسیونالیسم پرو غرب؟ اگر اشاره به اینها است که خیانت آنها به منافع مردم مقوله ای پوچ و مسخره است. لاجرم باید نتیجه گرفت که منظور شان احزاب کمونیستی است. دلیل دارد که اینها احزاب مورد اتهام شان را با نام و نشان معرفی نمی کنند. کلی گویی در شرایطی که قرار است اتهامی در هوا پرتاب شود، روش مطمئن تری است.
مساله اینجاست که هر انتقادی نیز به موضع عمیقا پوپولیستی "حزب کمونیست کارگری" وارد باشد، (موضعی که مورد نقد مکرر و قاطع ما قرار گرفته است) مشکل خالد حاج محمدی و حزب متبوعش این نکته نیست. به این دلیل ساده که اینها بکلی جنبش سرنگونی طلبانه مردم را منکر شده اند. اینها مبارزه مردم برای سرنگونی را قبول ندارند. اینها با خیزش آزادیخواهانه مردم و برای سرنگونی رژیم جنایتکار اسلامی سر جنگ دارند. باید صریحا به این حزب گفت: مردم حق دارند که در قرن بیست و یک دیکتاتوری خشن مذهبی نخواهند؛ مردم حق دارند که برای سرنگونی یک رژیم سرکوبگر و جنایتکار که آنها را به فقر و فلاکت محکوم کرده است، مبارزه کنند؛ زنان حق دارند که برای به زیر کشیدن یک رژیم زن ستیز که آپارتاید جنسی و حجاب اسلامی را به آنها تحمیل کرده است، خیز بردارند. جوانان حق دارند که علیه اختناق فرهنگی، اخلاقی و سیاسی به میدان بیایند و برای خلاصی فرهنگی، آزادی سیاسی و سکولاریسم مبارزه کنند. مردم همین ها هستند و وقتی از جنبش سرنگونی طلبانه مردم سخن میگوییم، همین جنبش ها را مد نظر داریم.
لذا اگر بخواهیم مقوله پوپولیستی "خیانت به منافع مردم" را بعنوان یک مقوله معتبر و مربوط در نظر بگیریم، این اتهام در خانه خود این حزب می خوابد. زیرا این حزب است که مبارزات آزادیخواهانه و سرنگونی طلبانه مردم را دو دستی و با سخاوتمندی خاصی تقدیم دو جناح رژیم کرده است. بخشی از کارگران و مردم زحمتکش را به پیروی از ژورنال های سطحی بین المللی دنباله رو احمدی نژاد نامیده و اکثریت عظیم مردمی که به خیابان ها آمده اند و قهرمانانه علیه رژیم اسلامی مبارزه میکنند را تقدیم جناح اصلاح طلب دولتی کرده است. این حزب است که مبارزه و خیزش مردم را نفی کرده است؛ این حزب است که شکست جنبش آزادیخواهانه مردم را اعلام کرده است؛ این حزب است که هر روز دارد به مردم میگوید: مبارزه نکنید! در خانه ها بمانید! هنوز وقت مبارزه نرسیده است. این حزب است که دارد خاک به چشمان مردم می پاشد؛ این حزب است که دارد مبارزات مردم را تحریف و تضعیف میکند.
باید گفت که جمهوری اسلامی با دشمنان این چنینی نیازی به دوست ندارد. این حزب تحت لوای دفاع از منافع طبقه کارگر و مردم چنین تحلیل و مواضع درخشانی را اتخاذ و اعلام میکند. باید به آنها گفت که طبقه کارگر و مردم به این دوستی خاله خرسه احتیاج ندارند. لطفا مواضع ارتجاعی خود را با نام پرولتاریا بزک نکنید. با اینکار فقط زشتی آنرا بیشتر و قباحتش را غلیظ تر میکنید. بخود آیید. سرتان را از زیر برف بیرون آورید. به جامعه و مبارزات مردم دقیق شوید. گوش هایتان را به زمین بچسبانید تا شعارهای مردم را بخوبی بشنوید. بیش از این خود را منزوی نکنید. یکی از بازنده ها وشکست خوردگان این نبرد حیاتی مردم با رژیم اسلامی حزب شما است. مناسب تر میبود بجای اعلام شکست مردم، در بحبوحه جنگ، در شرایطی که جمهوری اسلامی از ترس و نگرانی مرگ بر خود می لرزد، شکست سیاست های ارتجاعی و توده ایستی خود را اعلام میکردید. خیری که از شما به مبارزه طبقه کارگر و مردم به جان آمده نمیرسد، لطفا شر هم مرسانید. نامی که برای حزب تان انتخاب کرده اید، بهیچوجه برازنده تان نیست. بهترین خدمتی که میتوانید به جنبش طبقه کارگر، جنبش کمونیستی و به منصور حکمت بکنید، تغییر نام تان است. خدا عاقبت تان را بخیر کند! *
|