فراخوان اعتصاب عمومی به کردستان و
دم خروس ناسیونالیسم
آذر ماجدی

اخیرا "حزب کمونیست کارگری – حکمتیست" (ح ک ک –ح) فراخوانی خطاب به مردم کردستان منتشر کرده و از آنها خواسته است که در سی امین سالگرد لشکرکشی ارتش رژیم اسلامی به کردستان یاد جانباختگان این یورش را گرامی بدارند. در صورت ظاهر، این کار نه تنها ایرادی ندارد، بلکه خیلی هم خوب است. 28 مرداد 1388 یک روز سیاه در تاریخ ایران است. هجوم به کردستان تلاشی ارتجاعی برای سرکوب کامل دستاورد های انقلابی مردم توسط رژیم ضد انقلاب اسلامی بود. این یورش وحشیانه در پرونده سیاه این رژیم به ثبت رسیده است. صدها کمونیست، انسان زحمتکش، شریف و آزادیخواه در اثر لشکرکشی جمهوری اسلامی به کردستان جان باختند. گرامیداشت یاد این جانباختگان امری انسانی و انقلابی است.

اما این فراخوان معین دربرگیرنده نکات و مواضعی است که بسیار سوال برانگیز، ناسیونالیستی و در تناقض کامل با کمونیسم و سنت کمونیستی است که ظاهرا و یا قاعدتا این حزب از آن پیروی میکند. علاوه بر این فراخوان، برخی از کادرهای رهبری این حزب بیانیه دیگری را به همراه تعدادی دیگر در حمایت از این فراخوان امضاء کرده اند که مواضعی حتی ناسیونالیستی تر را به نمایش میگذارد. پس مساله مورد بحث، نه نفس گرامیداشت جانباختگان هجوم وحشیانه رژیم به کردستان، بلکه زمان این فراخوان، شیوه برخورد و مواضع توجیه کننده آن است.

چرا امسال؟

ح ک ک-ح اکنون 5 سال است تشکیل شده و امسال اولین سالی است که بیاد سالگرد 28 مرداد فراخوان به یک عمل گسترده داده است. پیش از آن کادرهای این حزب در حزب کمونیست کارگری بودند و بخش عمده رهبری این حزب و کسانی که بیانیه متمم را امضاء کرده اند از کادرهای کمیته کردستان این حزب بودند. طی این سیزده سال چنین فراخوانی نه از جانب حزب و نه از جانب کمیته کردستان آن صادر نشد. امسال چه تفاوتی با سال های پیش دارد؟ عدد سی خاصیت ویژه ای دارد؟ اگر پاسخ مثبت باشد، باید پرسید که تفاوت سی امین با بیستمین یا بیست و پنجمین در چیست؟

تفاوت را باید در اوضاع سیاسی جامعه جستجو کرد. اوضاع سیاسی کشور بسیار ملتهب است. مردم ایران بشکلی وسیع و توده ای علیه رژیم اسلامی به میدان آمده اند و با شجاعتی تحسین انگیز به یک مبارزه رودرو با آن مشغولند. یک خیزش وسیع توده ای در ایران در جریان است. دیگر حتی ژورنالیست های سطحی و استراتژیسین های قدرت های امپریالیستی نیز دارند از "آغاز پایان رژیم" صحبت میکنند. سرنوشت جمهوری اسلامی به خیابان ها افتاده است و مردم دارند با شهامت خیره کننده ای به آن لگد میزنند. در این دوره در کردستان شاهد یک اعتراض سازمانیافته در همبستگی با اعتراضات دیگر نقاط نبوده ایم. این مساله میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. همانگونه که لزوما در تمام شهرهای ایران تظاهرات یا اعتراضات توده ای سازمان پیدا نکرده است. مبارزات توده ای و اجتماعی مکانیزم و دینامیسم خود را دارد. هیچ قانونمندی از پیشی برای اعتراض همزمان همه نقاط جامعه وجود ندارد. رهبری ح ک ک – ح اما کوشید این سکوت نسبی در کردستان را به پای درایت "انقلابی" و "رادیکالیسم" مردم کردستان بگذارد و سکوت شان را ستایش کند. در این شرایط جریانات رنگارنگ ناسیونالیستی در کردستان و ح ک ک –ح برای گرامیداشت روز 28 مرداد به تکاپو افتاده اند.

هنوز چنین موضعی بخودی خود ایرادی ندارد. تلاش برای به میدان کشیدن مردم کردستان در این وضعیت اعتلای سیاسی، و یادآوری یکی از جنایات وحشیانه رژیم علیه مردم میتواند حرکتی اصولی، کمونیستی و انقلابی باشد. ما تلاش کردیم با تمام این وسواس مسئولانه موضع این حزب را تحلیل و بررسی کنیم. کوشیدیم تمام نکات مثبتی که میشد در این فراخوان یافت را پیشاپیش گوشزد کنیم. اما موضع این حزب خیلی روشن و سیاه روی سفید در این فراخوان اعلام شده است. یک موضع ناسیونالیستی و فرصت طلبانه.
"حزب حکمتیست، شما را به اعتصاب عمومی در ٢۸ مرداد ۸۸ سی امین سالگرد حمله به کردستان فرا می خواند. این اعتصاب، برای نشان دادن اتحاد ما در محکوم کردن یورش ٢۸ مرداد جمهوری اسلامی و برای گرامیداشت همه قربانیان آن است. ... این اعتصاب همچنین در شرایط سیاسی امروز نماد اعتراض به کشتار و سرکوب مردم توسط ماشین سرکوب جمهوری اسلامی در یک صف مستقل از "جنبش سبز" و مدافعان رنگارنگ آن است. ... این اعتصاب الگویی برای هر کارگر و زحمتکش معترض است که نیروی اعتراض خود را با پرچم آزادیخواهی و در تقابل کامل صف مستقل خود علیه پرچمهای سبز و سیاه هر دو جناح جمهوری اسلامی، به حرکت درآورد."  (خط تاکید از ما است.)
این پاراگراف کلید پریدن این حزب به واگن ناسیونالیست ها برای گرامیداشت سالگرد 28 مرداد را برملا میکند. در ظاهر امر گویی ح ک ک –ح میخواهد با یادآوری این جنایت و مبارزات مردم کردستان علیه رژیم، به کارگران و زحمتکشان سایر نقاط ایران درس انقلابی گری و استقلال صفوف دهد. به مردم کردستان میگوید "این اعتصاب الگویی" است برای کارگر و زحمتکش تهرانی، مشهدی و تبریزی که صف خود را مستقل کند. این موضعگیری اما بد جوری کار دست این حزب میدهد.
از چاله به چاه
مساله اینست که رهبری این حزب در قبال مبارزات وسیع و توده ای آزادیخواهانه مردم در نزدیک به دو ماه اخیر موضعی ارتجاعی گرفت. تحلیل های نادرست از وضعیت رژیم و اوضاع سیاسی جامعه، از قبیل حکم دادن به "متعارف شدن" جمهوری اسلامی و "شکست جنبش سرنگونی" مردم، آنها را به این اشتباه مهلک رساند. عدم درک مکانیسم و دینامیسم مبارزات مردم در شرایط دیکتاتوری و خفقان و باقی ماندن در سطح پدیده ها عامل مهمی در اتخاذ چنین موضع ناهنجاری است. رهبری این حزب از تشخیص این واقعیت عاجز است که مردم در شرایط خفقان میکوشند در چهارچوب توازن قوای موجود از شکاف میان جناح های هیات حاکمه استفاده کنند و خواست خود را مطرح کنند؛ تلاش میکنند شکاف میان جناح ها را گسترش دهند و در لابلای این شکاف توازن قوا را به نفع خود تغییر دهند. این حزب از دیدن این حقیقت پایه ای عاجز ماند و لذا مواضعی اولترا راست اتخاذ کرد. از مردم خواست که در خانه ها بمانند. اعتراض نکنند. به خیابان ها نیایند. از کارگران خواست که اعتصاب نکنند. به جریانات اپوزیسیون چپ و کمونیست نهیب زد که دنباله رو جناح های رژیم شده اند. لیدرشان اولتیماتوم داد که کسانی که از مردم میخواهند شعار "مرگ بر جمهوری اسلامی" دهند، دارند مردم را به ماجراجویی میکشانند.
فراخوان اعتصاب عمومی در 28 مرداد تلاشی است از روی استیصال برای لاپوشانی موضع راست در قبال اعتراضات توده ای مردم در تهران و بسیاری از شهرهای دیگر و ساکت بودن نسبی کردستان در همین ایام. دارند با سیلی صورتشان را سرخ نگاه میدارند. میخواهند خود را از تک و تا نیاندازند. نمیخواهند به درگاه طبقه کارگر و مردم زحمتکس و رنجدیده اعلام کنند که موضع شان اشتباه بوده و آن را تصحیح میکنند. بلکه با تلاش برای وصله پینه اشتباه فاحش موقعیت خود را وخیم تر میکنند. از چاله درمیایند و به چاه میافتند.
ناسیونالیسم در پوشش رادیکالیسم
در این فراخوان خصلت فخرفروشی و تکبر ذاتی این حزب یکبار دیگر عیان میشود. این بار ح ک ک –ح از جانب مردم کردستان برای مردم سایر نقاط کشور فخر فروشی میکند. قرار است با یادبود جنایت رژیم در سی سال گذشته، مردم کردستان، بقول این حزب، الگویی از انقلابی گری و آزادیخواهی برای سایر مردم ترسیم کنند. این شیوه برخورد سم است. این شیوه برخورد خواسته یا ناخواسته میان مردم کردستان با سایر نقاط کشور جدایی میاندازد.
این حزب با این فراخوان عملا دارد به مردم ایران میگوید، دو ماه مبارزات تان، از جان گذشتگی تان و قربانی هایی که دادید، ربطی به آزادیخواهی نداشت. اینها همه دعواهای دو جناح بود. بیایید از مردم کردستان یاد بگیرید. این یک برخورد ناسیونالیستی است و هیچ ربطی به رادیکالیسم انقلابی یا کمونیستی ندارد. جدا کردن حساب مردم کردستان از سایر نقاط ایران، در شرایطی که تمام جامعه در تلاطم است و در تب مبارزه و مقاومت میسوزد، در شرایطی که رژیم دست پاچه شده و هر دو جناح بیش از پیش به یکدیگر یادآوری میکنند که اگر حواسمان نباشد سقوط میکنیم، در شرایطی که مبارزات مردم تمام دنیا را به تحسین و همبستگی کشانده است، فقط و فقط تمایلات ناسیونالیستی فراخوان دهندگان را برملا میکند. بنظر میرسد ناسیونالیسم کرد دارد غرور زخم خورده اش را تسلی میدهد. این یک مو ضع ناسیونالیستی و بشدت خود خدمت کن است.
بیانیه حمایتی شخصیت های کردستان از این فراخوان که اکثریت رهبری حزب ک ک– ح آن را امضاء کرده اند با لحنی بسیار زمخت تر این ناسیونالیسم را به نمایش میگذارد:
"ما کمونیستها و آزادیخواهان کردستان افتخار داریم که از پیش کسوتان، سازماندهندگان و شرکت کنندگان در مبارزه انقلابی بوده ایم که گذشته و حال آن هنوز نقطه اتکای مبارزه آزادیخواهانه کل جبهه آزادیخواهی مردم ایران است. تحولات یکماهه اخیر و عدم شرکت اکثریت قاطع مردم کردستان در نمایش انتخاباتی جمهوری اسلامی و مهمتر از آن عدم دنباله روی این مردم آگاه از جنبش سبز ارتجاعی مورد حمایت بخشی از ناسیونالیسم کرد، هشیاری بالای کارگران و مردم تشنه آزادی و جبهه چپ و کمونیست این جامعه را در تحولات طوفانی جامعه ایران نشان میدهد. ایستادگی هشیارانه این دوره مردم کردستان خود نشانه حرکت بسیار هدفمند و آگاهانه آنان است."
درست سر بزنگاه، درست در شرایطی که رژیم در نبرد مرگ و زندگی با مردم دست و پنجه نرم میکند فیل این حزب یاد هندوستان کرده است. برای اولین بار بعد از حداقل بیست سال یاد گرامیداشت سالگرد 28 مرداد افتاده است تا از این طریق کلاس درسی، یا کارگاهی در انقلابیگری برای مردم سازمان دهد. بعلاوه، در تمام فراخوان فقط و فقط به سی سال مبارزه در کردستان علیه رژیم اسلامی اشاره میکند. هیچ اشاره ای به مبارزات مردم سایر نقاط نمیکند. فقط فراخوان به گرامیداشت جانباختگان در کردستان میدهد. نکته واقعا تاسف آور اینجاست که حتی از مردم کردستان نمیخواهد یاد ده ها جوانی که در این مدت بدست این جانیان به فجیع ترین شکلی کشته شدند را نیز گرامی بدارند. یاد نداها، سهراب ها، ترانه ها، یعقوب ها را گرامی بدارند. خیر. این توقع از این رهبری زیادی است. مردم کردستان قرار است فقط یاد جانباختگان نبرد "خود" با رژیم را گرامی بدارد.
بورژوازی "ملی" خودی است!
در این فراخوان که این چنین با تبختر به مبارزات مردم برخورد میشود؛ کارگران و زحمتکشان متهم میشوند که صف خود را مستقل نکرده اند و باید از الگوی برافراشتن "پرچم تعرض مستقل طبقه کارگر علیه هر دو جناح سرمایه دار حاکم" در کردستان بیاموزند، این حزب یک فراخوان اعتصاب عمومی نه خطاب به کارگران و مردم زحمتکش، بلکه به همه مردم کردستان داده است. فرمان داده شده است که: "روز ٢۸ مرداد ۸۸ باید مراکز کار، ادارات، بازار و همه مکانیسمهای سوخت و ساز جامعه در کردستان تعطیل شود."
باید پرسید در صف مستقل کارگران و زحمتکشان "بازار" قرار است چه نقشی ایفاء کند؟ آیا بازاریان، تجار و بورژوازی کردستان خودی محسوب میشوند؟ در میان صفوف خلق اند؟ این بود تمام درس صف مستقل کارگران توسط "کمونیست های با سابقه" و یک حزب "کمونیست و رادیکال"؟
در خاتمه

این فراخوان نه تنها افتضاح موضع ارتجاعی و راست این حزب در قبال مبارزات قهرمانانه مردم علیه رژیم اسلامی را ترمیم و بزک نمیکند، بلکه بد جور دم خروس ناسیونالیسم پنهان در این حزب را نیز برملا میکند. تقلا های رهبری این حزب برای رفع و رجوع مواضع راست، آن را عملا در کنار راست ترین جریانات سیاسی قرار میدهد. کادرهای کمونیست این حزب باید فکری بحال خود بکنند. سکوت در مقابل این همه راست روی بهیچوجه قابل توجیه نیست. مانورهای حقیر از یک موضع راست به یک موضع راست دیگر برای آبرو داری با کمونیسم سنخیت و تطابق ندارد. کمونیست های این حزب باید در مقابل این سیاست های راست یک موضع اصولی و کمونیستی اتخاذ کنند.  باید صریحا اعلام کنند که ایستادن در مقابل مبارزات آزادیخواهانه مردم، تقدیم مبارزات مردم به یکی از جناح های رژیم، فراخوان دادن به مردم که در خانه بمانند و اعتراض نکنند، مواضعی راست و ارتجاعی و به نفع جمهوری اسلامی است.

مساله اینجاست که کمونیسم کارگری و منصور حکمت بیش از ده سال پیش اعلام کرد که جدال سیاسی در ایران سه طرف دارد. در حقیقت، جدال دو جناح رژیم تحت فشار مبارزه مردم علیه کل رژیم تشدید شده است. اعلامیه "جنگ بازنده ها" پس از انتخاب خاتمی، و بیانیه دفتر سیاسی در همین مورد دو اثر ارزشمند تحلیل کمونیستی است. این آثار و متد کار گرفته در آن باید راهنمای ما باشد. حتی زمانی که مردم به خاتمی رای دادند، تحلیل منصور حکمت این بود که این نه "آری" به خاتمی، بلکه نه به ناطق نوری و رژیم اسلامی است. گفت که جدال جناح ها شدت گرفته است و در تحلیل نهایی هیچیک راهی ندارد. ده سال پیش که دانشجویان در اعتراض به بسته شدن نشریه سلام به خیابان ها آمدند، وی اعلام کرد که جنبش سرنگونی به شکلی توده ای به میدان آمده است. اگر قرار بود منصور حکمت هم به شیوه رهبری حزب ک ک – ح این مبارزات را تحلیل کند، باید میگفت که مردم گول یک جناح را خورده اند و مبارزه آنها را همچون این حزب تخطئه میکرد. 

* رفقا مجید حسینی و عبدالله شریفی مقالات جالب و ارزشمندی در نقد این سیاست حزب ک ک –ح نوشته اند. مطالعه آنها را به خوانندگان توصیه میکنیم.