انکر: هیچوقت این سایت مازند نومه رُ دیدی؟
منکر: چی چی مومه؟ مزن مومه؟
انکر: مازند نومه بابا٬ ماااازند نومه!
منکر: حوصله داری؟ اینها رُ کی اینروزها میبینه؟ اینها دیگه اوتند.
انکر: نه عزیز جان! من علاقه دارم هر هفته یکی دو بار سری به این سایت بزنم.
منکر: به چه مناسبتی؟ چه چیز خاصی اونجا هست؟
انکر: راستش گاهی وقتها چیزهای جالب توش پیدا میشه.
منکر: مثلاً چه چیزایی؟!
انکر: این به قول تو٬ چی چی نومه٬ ازسایتهای وابسته به ارکان حکومتی توی اون منطقه هست. هروقت اوضاع ِ یک جناح توی حکومت خراب بشه میزقونو طرف جناح به قول خودشون
"اپوزیسون" کوک میکنه. اینها از اون شیادهای روزگارند. ضمن درج خبرها و گله گزاریهای مفت و بی خاصیت این و اون از مقامات "مسئول" و خروس جنگیهای معمول سر پست و مقام بین رهروان امام و رهپویان امام که تازگیها یکی چندتای دیگه مثل رهنوردان امام و رهجویان امام به اشان اضافه شده٬ یکهو یک چیز غیرمترقبه میندازه وسط ردیف مندرجاتش که آدم چراغ بالای سرش سبز میشه!
منکر: بگو حالا بیچاره مون کردی٬ بگو چی نوشته بود؟ داستان چی هست؟
انکر: داستان اینه که این سایت مدتیه شروع کرده که توی مندرجاتش چیزهای جالب و غیر مترقبه یا به قولی٬ سورپرایز بگنجونه. یکدفعه سفرنامه رضا شاه رُ به مازندران گذاشت با تمام آب و تاب و تمثال رضاشاهانه! یک روز پایید و برش داشتند. سفرنامه خوبی بود و مایه افتخار سلطنت طلبها. مخصوصاً که توی سفرنامه٬ علاقه مفرط اعلیحضرت به شکار ببر و پلنگ در خطّه مازندران هم به قلم خودشون درج شده بود. توی این فکر بودم که نکنه دارند به سلطنت طلبها چراغ میدن! آدم فکرشو که میکنه به این نتیجه میرسه٬ حکومت اسلام – پهلوی شاید ذخیره آخر و آخرتشون باشه که دارند بهش فکر میکنند! امروز هم چشمم خورد به لینکی که داده بودند به اسم "قدیمی ها"٬ شامل بیوگرافی و عکس و شرح حال عدۀ کثیری از هنرمندان و دست اندرکارهای جان سالم بدر برده و نبرده عرصه موسیقی و تئاتر و سینمای زمان شاه بعلاوۀ تعدادی که برای سینما و تلویزیون جمهوری اسلامی در خور مقتضیات سیاسی و اجتماعی حکومت فیلم و برنامه تهیه میکنند. این یکی رُ هم یکی دو روزی گذاشت و برش داشت. تاسیس سایت "قدیمی ها" کار هرکسی باشه حداقل این خاصیتو داره که بعضی یادها و خاطراتِ پا به سن گذاشته های امروز رُ براشون زنده میکنه. عواطف نوستالژیک و زخم خورده تعدادی به قول خودشون گم گشته درغربتو هم میتونه مرهمی روشون بذاره. دارند امورات فرهنگی مرهنگی داخل و خارجو قاطی هم میکنند. چیزی که جالبه اینه که دارند نشون میدن اسلام ناب محمدی داره زه میزنه. دل و روده اش زده بیرون. منظره چندش آوریه.
منکر: منظره ش چندش آوره ولی نمیشه هفته ای یکی دو دفعه بهش نگاه نکرد! ببینم رهروان طوق امام از این بابت شکایت نمیکنند؟
انکر: چرا٬ اتفاقاً با لحن تند و با عصبانیت.
منکر: شکایتها رُ هم مندرجات میکنند؟ یعنی میزنند توی سایت؟
انکر: آره میزنند٬ منتها مخصوصاً یکی از اون فحشای اسلامی دارشو میزنند. اینطوری مثلاً میخوان مخالفاشونو نشون ِ مردم بدن! اتفاقاً منظورشونو اینطوری بهتر میرسونند!
منکر: خمینی رو میخوان چکارش کنند؟
انکر: راستش خمینی رُ هم دارند اینروزها زور میزنند یه جورایی تلطیفش و تطهیرش کنند. دارند میکنندش توی صد من مربا شاید به خورد کسی دادنش! آقا دیگه قرار نیست اونقدرها هم خشن و بی ملاحظه باشه!
منکر: نکنه میخوان دوباره تمرین دمکراسی کنند؟ لابد میخوان یک پرده دیگه دوم خرداد بیان. حالا گیریم شما میگین آدم نیستند٬ ادای آدمها رُ که میتونند در بیارن. اینو هم چشم نداری ببینی؟!
انکر: یکم اینکه٬ برای جمع کردن بساط این کثافتها مجبوری بری نگاهشون کنی تا بتونی کار و کردارشونو حلاجی کنی. دوم عرض کنم که ایندفعه لِنگ درُ زیادتر از همیشه مجبورند باز کنند منتها این برا کل حکومتشون از یه جهت لازمه و از جهت دیگه احتمال خطرش زیاده. این سایت مازند چی چی٬ توی برو بیای احمدی نژاد٬ همچین سفت و سخت طرفِ دارو دستۀ اونو داشت. الان داره شدیداً بوی رفسنجانی میگیره. سه پشته هوای احمدی نژاد و سیاستِ محیرالعقول "یک یا حسین بگو بلندش کن" شو داشتند. فعلاً دارند یه مقداری کتک کاریش میکنند تا دست به نقد یک کمی حاشیه ای ترش کنن. اوضاع داشت زیادی امام زمانی میشد. اوضاع امام زمانی هم بگیر نگیر داره. هرجا که اوضاع کیشمیشی میشه و می بینند خشم مردم داره گل میکنه٬ دست عوض میکنن. سابقۀ زمان خاتمی شو هم میدونم که خاتمی چی بود این سایت. همه اینها به کنار حالا شروع کردند دارند به سلطنت طلبها نخ میدن!
منکر: یعنی عمداً و مخصوصاً اینکارها رُ میکنند؟
انکر: بهتره بگیم٬ مجبورند اینکارها رُ بکنند.
منکر: یعنی میخوای بگی ایندفعه اوضاعشون قاراشمیش تر از همیشه هست.
انکر: آره خُب٬ ادامه همون بحران بی وقفه هست که هردفعه مجبورند گشاد تر بازی کنند. فضا داره براشون تنگ تر میشه منتها داستان مافیای میدیای حکومتی جمهوری اسلامی و همینطور بخش خارجیش عین داستان نوکر سلطان محمود غزنویه که اصرار داشت٬ ایشون تنها نوکر شاهست٬ نوکر بادمجان نیست. حالا دارند دوباره میفتن توی خط رفسنجانی و یه جورهایی به سلطنت طلبها چراغ میدن. کلّی اسم الاشت رُ بالا آوردن. چند روز پیش توی همین سایت٬ مجمع فیلمبرداران و سینما گران ِ"متفاوت" هم بابت کمکهای دریافتی از همه دستگاههای اجرایی و کانونهای زپلشک فرهنگ ِ اسلامی موجود در محل و حومه و مرکز که امکان برگزاری نمایش مجمع فیلمبرداران و سینما گران "متفاوت" درالاشت را فراهم نموده بودند٬ سپاسگزاری کرد. جایی که اتفاقاً بین اینهمه روستاهای مازندران محل تولد شاه کبیر بود. رئیس زبل مجمع فیلمبرداران و سینماگران "متفاوت" با ذوق و شوقی توصیف ناپذیرضمن تقدیر از استاندار و فرماندار و شهردار و بخشدار و سایر مقامات مربوطه و فرهنگ دوست منطقه بویژه از اونهایی که خبر را مثل توپ توی همه جای مملکت ترکاندند تشکر کرد. سایتها و خبرگزاریهای حکومتی مملکت هر دست قویتری که داخل حاکمیت شانس بالا آمدن داره رُ میبوسند و تا یک کمی مونده چارجش تموم بشه دنبالش هستند.اینطوری توی اون مملکت بیزینس سیاسی اقتصادی میکنند.
منکر: باز رفتی سر اون حرفت که "این یک دم و دستگاه عریض و طویل مافیاییه"
انکر: منتها ایندفعه توی برنامه رفسنجانی هیجانش برای سرمایه داری "وطنی" یه ذرّه بیشتره! جذب سرمایۀ "وطنی" لس آنجلس آخرین منزلگاه سیاست رفسنجانی و دار و دسته اش باید باشه. یک چیزی مثل زمان شاه با این فرق که حجاب نصفه نیمه برقرار باشه تا نشون بده اسلام این دوروبرا موجوده و حواسشم جمه! نه اقتدار زمان خمینی که قدرت کل الاجمعین دست ملاها باشه نه شاه زیادی "غرب زده" براشون جیره مواجب تعیین کنه.
منکر: اینجوری که تو میگی انگار میخوان یه چیزی مثل حکومت قاجار رُ بازسازیش کنن اونهم با مقداری حال و هوای زمان شاه! خب اگه اینطوری بخواد پیش بره شاید یک شانسی هم برای رضا پهلوی موجود بشه.
انکر: فکر کردی شانس دیگری براش وجود داره؟ سرنوشت شون بدجوری به سرنوشت توده ایها و جبهه ملی چیها هم گره خورده. هرسه تاشون مجبورند برند توی جمهوری اسلامی. همینطور سروکله همد یگه زنان و گهی آشتی کنان و سرآخر همدیگر را به همبستگی نصیحت و تمرین دمکراسی کنان که بابا باید یه جورایی با هم کنار بیایم! قراره رفسنجانی ببرتشون پیش مرجع تقلیدِ "آش کشک خالته- بخوری پاته نخوری پاته".
منکر: میگی این ایستگاه آخر سیاست رفسنجانیه؟
انکر: البته اگر امکان ِ تا ایستگاه آخر رفتنو داشته باشه. مشکلشون اینه که این حکومت هیچ رقم نمیتونه وارد این دنیای موجود بشه. حتی در سازش با سلطنت طلبها. "بحران آخر" رُ خوندی؟ همین مسئله رُ به زبون قابل فهم آدمیزاد استدلال میکنه. مگه میشه حکومتی که مجبوره بیست و چهارساعته دست به خفه کردن مردم بمونه بشه باهاش از این شوخیها کرد؟
منکر: یعنی میگی دیگ و دیگ برو آش و کفچه و نعلین و عمامه جمهوری اسلامی سوت میشه تو فاضلاب قم و شبدالعظیم؟!
انکر: حالا گیریم کاررفسنجانی بتونه پیش بره٬ این امید برای جماعت "مشروطه خواه" حاصل میشه که دورو بری های یکی از مارهای کم زهرتره ملا کدۀ قم از قول او یه جورایی بعداً تکذیب شده بیرون درز بدن که آقای رضا پهلوی باباش "ظالم و طاغوتی" بود٬ خودش ممکنه آدم خوبی باشه٬ بیشتر از اینها خوبیشو به اسلام نشون بده و از پدرش هم "انتقاد سازنده" کنه٬ شاید روزی روزگاری گذاشتن یه سربتونه بیاد توی مملکت دست بوس ایشون و برگرده!
منکر: رضا پهلوی یک همچین اکازیونی براش پیش بیاد داریوش همایون توی همین لس آنجلس براش تاجگذاری میکنه.
انکر: هیچ رقم نمیتونند نُرم اسلامی جامعه رُ مثل گذشته یا یک چیزی نزدیک به اون تعیین کنند. هرگز شرایط به نرمهای اسلامی لازمۀ زمان شاه یا یک چیزی توی اون مایه ها قابل بازگشت نیست. هردرجه روی اسلام و احکام اسلامی تخفیف بدن٬ بخت اسلام سیاسیو برای تو دهنی موّجه خوردن شورتر میکنند. کار غیرممکنو نمیشه انجام داد. حکومت قاجار رُ نمیشه حال و هوای زمان شاه بهش بخشید. چفت و بستِ درِ قلعه شونو باید چندتا قفل دیگه بهش بزنند. مجبورند فقط فیگورشو بیان. منتها این میتونه سرمایه رُ ترغیب کنه. میتونه سرمایه "ایرانی" لس آنجلسو سر ذوق بیاره. این باید مانور آخری باشه که رفسنجانی میخواد بیاد. حالا گیریم این شد. باطری رفسنجانی هم تا اواسطش کارکرد. توی افولش میخوان چکار کنن؟
منکر: لابد راه موندنشون دست همون تیپ و طایفۀ احمدی نژاد و برنامه امام زمانشه.
انکر: نه جانم٬ ایندفعه باید امام زمانو پاک ظهورش بدن. این یکی که هست طلیعه امام زمانه. دفعه دیگه باید طرف خودش بیاد.
منکر: یعنی جمهوری اسلامی باید بره برای برنامه ظهوره اجل قایم!
انکر: یک کلّه هم باید بره. پیچ و مهره دم و دستگاه حکومت اسلامی رُ نمیشه برای هیچ منظوری شُلش کرد. همونطوری که نمیشه حجاب و روسری روی سر زنان رُ اجازه یک کمی شل کردن بهشون داد.
منکر: میگی٬ پس جمهوری اسلامی "امام زمان لازم" شده!
انکر: آره٬ ولی امام زمان هم این روزها حالش همچین بهتر از برنامه رفسنجانی و کروبی و امثالهم نیست. بمب میذاره توی اماکن لشکر خودش٬ میندازه گردن اینو اون. برنامه اش مختص ایجاد رعب و وحشته. اینم دیگه داره فزرتش قمصور میشه.
منکر: کروبی که این روزها دوهای علی گلابی زیاد میاد برای اونهایی که امام زمانو زیادی بهش عریضۀ عجله برای ظهور میدن.
انکر: لابد وهم ورش داشته. میگه هرکی عجله داره امام زمان حالا بیاد٬ مشنگه. امام زمان ِ ایشون چندان عجله برای اومدن نداره. حالا هنوز مونده تا اونجاش برسه.
منکر: داری میگی٬ کروبی تا دور بعدی به امام زمان جواز ظهور نمیده. پس تکلیف ِ "عجله تا حالا فرجه" چی میشه؟
انکر: لابد میشه٬ "لاعجله فرجه تا دور بعدی" میگه خودمون فعلاً با رفسنجانی میخواهیم یه کارهایی صورت بدیم بلکه سرپا نگهش داریم. اماکن لشکر امام زمانو بمب گذاری کنی بندازی گردن اینو اون کارت فعلاً نمیگیره. بابا لاعجله فرجه تا دور بعدی آقا مَهدی!
منکر: حالا اینقدر برای امام سوسّه نیا٬ امشب میاد به خوابت میبرتت سر پل صراط ذهره ترک میشی.
انکر: فعلاً که خود حکومت وحشت پل صراط برش داشته.نه راه پیش داره نه راه پس. *