چرا اتحاد کمونیسم کارگری؟

آذر ماجدى

به همه شما خوش آمد میگویم و تشکر میکنم که در جلسه معرفی حزب اتحاد کمونیسم کارگری شرکت کردید. این یک جلسه پرسش و پاسخ با سیاوش دانشور علی جوادی و خود من در رابطه با تشکیل حزب اتحاد کمونیسم کارگری است که روز دوشنبه 21 می 2007 برابر با 31 اردیبهشت اعلام موجودیت کرد.               
برای دوستان عزیزی که ممکن است بیانیه اعلام موجودیت حزب را نخوانده باشند من اینجا اول بیانیه را برای آشنایی دوستان میخوانم و بعد از آن صحبت کوتاهی در توضیح آن خواهم داشت. سپس علی جوادی وسیاوش دانشور صحبت کوتاهی خواهند کرد و پس از آن وقت پرسش و پاسخ میرسد و شما میتوانید سوالاتتان را مطرح کنید. امیدوارم که طی این جلسه شما بتوانید با حزب اتحاد کمونیسم کارگری و با اهداف آن آشنا شوید.
****
حالا که بیانیه را شنیدید و تا حدودی با این حزب آشنا شدید، میخواهم یک توضیح کوتاهی در مورد این حزب و جایگاه آن بدهم.
همه دوستان حتما با حزب کمونیست کارگری آشنا هستند. حزب کمونیست کارگری  در سال1991 تقریبا 16 سال پیش توسط  منصور حکمت تاسیس شد و ما هر سه نفر و دوستان دیگر موسس حزب اتحاد کمونیسم کارگری از ابتدا با حزب کمونیست کارگری فعالیت داشتیم و بعضا از همان ابتدا در رهبری آن بودیم. اما متاسفانه اکنون به دلیل اختلافاتی از این حزب جدا شده ایم. البته ممکن است در جریان باشید که ابتدا تلاش کردیم با تشکیل فراکسیون و فعالیت در چهارچوب آن کماکان در درون حزب به فعالیت خود ادامه دهیم اما بدلیل مسائل و موانعی که از جانب رهبری حزب بوجود آمد، عملا امکان فعالیت با حزب کمونیست کارگری از ما سلب شد  و تصمیم گرفتیم که حزب اتحاد کمونیسم کارگری را تشکیل دهیم و در چهارچوب این حزب به  فعالیت خود ادامه دهیم. حتما این سوال برای شما پیش خواهد آمد که چرا "اتحاد کمونیسم کارگری." این به نظر من این آن نکته ای است که ما بر آن تاکید داریم و جوهر اصلی حرکت ما را تشکیل میدهد. توضیح میدهم.

بعد از مرگ منصور حکمت پراکندگی و انشقاقی درون حزب کمونیست کارگری و عموما در بین رهبری آن پیش آمد که به یک انشعاب در سال 2004  و اکنون این جدایی انجامید. ما تلاش خواهیم کرد که صفوف جنبش کمونیسم کارگری را متحد کنیم. در میان ما، حزب کمونیست کارگری و حزب حکمتیست که در سال 2004 از حزب کمونیست کارگری انشعاب کرد تشابهات بسیاری وجود دارد. برنامه هر سه حزب برنامه یک دنیای بهتر است که توسط منصور حکمت تدوین و در کنگره اول حزب کمونیست کارگری تصویب شده است. بسیاری ازسیاست ها و مصوبات حزب کمونیست کارگری، فرضا کلیه سیاستها و مصوبات حزب تا پلنوم 14 رسما مورد قبول هر سه حزب است. باید خاطر نشان کنم که برای ما دامنه این اتحاد از سه حزب موجود در جنبش کمونیسم کارگری فراتر میرود. جنبش کمونیسم کارگری بسیار وسیع تر از این سه حزب است.

درون جامعه ایران جنبش کمونیسم کارگری یک جنبش بسیار قوی و گسترده است، چه درون جنبش کارگری، چه درمیان جوانان، چه درمیان زنان و جنبشهای اجتماعی مختلفی که وجود دارد، مانند جنبش خلاصی فرهنگی که جوانان پرچم آن را بلند کرده اند و هم اکنون شاهد جدال جمهوری اسلامی با آنها و این جنبش هستیم. شاهدیم که چگونه جمهوری اسلامی در خیابانها وحشیانه به زنان و جوانان حمله میکند، بخاطر حجاب، بخاطر آپارتاید جنسی و جنبش معینی در مقابل این یورش مقاومت میکند، جنبش آزادی زن و جنبش خلاصی فرهنگی، جنبش هایی که میخواهند تمام قید و بندهای مذهب اسلام و سنتهای عقب مانده را از میان ببرند. جنبش سکولاریستی و جنبش آزادیخواهانه ای که در ایران وجود دارد و همچنین جنبش دانشجویی، اینها جنبش هایی هستند که با جمهوری اسلامی و مذهب در جنگ اند. جنبش کمونیسم کارگری درون تمام این جنبشها حضور گسترده ای دارد. این نکته را باید توجه داشت که لزوما تمام افراد و عناصری که به جنبش کمونیسم کارگری خود را متعلق میدانند و کمونیسم کارگری منصور حکمت را دنبال میکنند به احزاب موجود تعلق ندارند و در ارتباط نزدیک و تنگاتنگ با احزاب موجود نیستند. عناصر منفرد و محافل بسیاری درون جنبش های اجتماعی مختلف موجود است که بخشی از جنبش کمونیسم کارگری اند و مستقلا فعالیت میکنند.  

تلاش ما به عنوان حزب اتحاد کمونیسم کارگری این است که بتوانیم ملزوماتی را فراهم کنیم که یک اتحاد گسترده بین تمام این گرایشها و این جریانات بوجود آید. به نظر ما برای اینکه جامعه ایران بتواند جمهوری اسلامی ایران را بزیر بکشد و بتواند بر ویرانه های جمهوری اسلامی یک جامعه آزاد، یک جامعه مرفه، خوشبخت و سعادتمند بنا کند، جامعه ای که در آن آزادی هست، برابری هست، زن و مرد با هم برابرند، بخاطر ملیت، بخاطر نژاد علیه احدی تبعیض وجود ندارد، استسمار نیست، فقر نیست، مردم به تنفروشی مجبور نمی شوند، به اعتیاد در نمی غلطند و نا امیدی و استیصال جایی در آن ندارد، برای ایجاد چنین جامعه ای لازم است که کمونیسم کارگری متحد شود و خود را مجهز کند. کمونیسم کارگری یک رسالت بزرگ بدوش دارد و یک فعالیت هرکولی باید انجام دهد تا بتواند این وظیفه را پیش ببرد.

با وجود این پراکندگی و این انشقاقی که متاسفانه پس ازمرگ  منصور حکمت در صفوف جنبش کمونیسم کارگری شاهدیم، این امر بسیار دشوار و شاید حتی غیر عملی بنظر برسد. اما این یک امر ضروری و حیاتی است و ما تلاش خود را بر دستیابی به این هدف متمرکز میکنیم. ما مصریم که این اتحاد را بوجود بیاوریم. تلاش خواهیم کرد گرایشات چپ سنتی که در این صفوف و بویژه در دو حزب موجود وجود دارد را حاشیه ای کنیم. گرایشات فرقه ای که هیچ قرابتی با کمونیسم منصور حکمت ندارد و اکنون به یک مانع بزرگ در مقابل اتحاد تبدیل شده است را باید کاملا کنار زد. به همین خاطر ما تاکید داریم که ما حزبی در مقابل هیچکدام از احزاب کمونیسم کارگری موجود نیستیم. تلاش ما این است که با ایجاد فضای رفاقت، همبستگی، نزدیکی و کار و فعالیت مشترک بین این احزاب به سمت این اتحاد حرکت کنیم. میخواهیم فضای غیررفیقانه،  ناسالم و فرقه ای که طی این دو سال گذشته در این جنبش و میان این دو حزب بوجود آمده است، فضایی که واقعا شایسته کمونیسم کارگری منصور حکمت نیست را زائل کنیم. کاملا بر این امر آگاهیم که این یک تلاش سخت و متمرکز را طلب میکند. کار ساده ای نیست. خنثی کردن و یا حاشیه ای کردن تمایلات و گرایشات  چپ سنتی و فرقه ای در حال حاضر یک تلاش هرکولی را طلب میکند. منصور حکمت در تمام طول فعالیت کمونیستی اش همواره با این گرایشات مبارزه کرد و موفق شد که در بسیاری عرصه ها این گرایش را حاشیه ای کند، ولی بازمانده های آن اکنون درون هر دو حزب دست بالا پیدا کرده است. ما میکوشیم که این فعالیت را ادامه دهیم.

ما با تمام قوا تلاش میکنیم این اتحاد و نزدیکی را بوجود بیاوریم. جامعه ایران به این اتحاد و نزدیکی نیاز دارد. به این نیاز دارد که کمونیسم کارگری زیر یک پرچم متحد فعالیت کند. جامعه ایران به این نیاز دارد که چپ، این  قطب مبشر آزادی و برابری را متحد ببیند. مبارزه برای سوسیالیسم، برای ایجاد یک دنیای بهتر، برای شکست دادن جمهوری اسلامی و سرمایه داری مبارزه ای سخت و دشوار است. اما اکنون که در جامعه ایران روزنه ای بسوی چنین جامعه ای گشوده شده است، ما باید با تمام قوا، تمرکز و هوشیاری برای دستیابی به این آرزوی دیرینه ای بشریت، مبارزه کنیم. باید هوشیارانه کلیه موانع را از پیش پا برداریم. انشقاق و پراکندگی در میان صفوف مان، درون جنبشی که معطوف به این هدف است، اولین مانعی است که باید از پیش پا برداشته شود. با صفوف پراکنده نمیتوان به موفقیت مبارزه برای چنین هدف عظیم و دشواری امیدوار بود. در شرایطی که صفوف ما متحد بود و در چهارچوب یک حزب متحد و محکم و تحت  یک رهبری روشن و منسجم  مبارزه  میکردیم، منصور حکمت آن چنان بر دشواری راه تاکید میکرد و از تلاش هرکولی سخن میگفت، در شرایط این پراکندگی و عدم انسجام کاملا روشن است که چه مسیر پر سنگلاخی در انتظار ماست. ایجاد اتحاد و انسجام درون صفوف کمونیسم کارگری یک امر ضروری و حیاتی و یکی از پیش شرط های پیروزی است و حزب اتحاد کمونیسم کارگری با آگاهی کامل بر این ضرورت با تمام قوا برای دستیابی به آن مبارزه میکند. تلاش برای ایجاد اتحاد و انسجام یک مبارزه مجزا نیست. ما بعنوان یک حزب سیاسی،  برای پیاده کردن برنامه یک دنیای بهتر، برای سازماندهی مبارزه مردم، برای سازماندهی جنبش سرنگونی، برای اینکه بتوانیم جمهوری اسلامی را بزیر بکشیم و یک جامعه آزاد و برابر و سعادتمند  بسازیم، مبارزه میکنیم. مبارزه برای اتحاد صفوف کمونیسم کارگری بخشی از این تلاش همه جانبه و گسترده است.