کمپین "اکس مسلم" در هفته های اخیر به یک موضوع مورد جدال در جنبش کمونیسم کارگری تبدیل شده است. مواضع اعلام شده تاکنونی در قبال این کمپین فاقد سنجیدگی، اصولیگری و رادیکالیسم لازم در یک برخورد کمونیستی به یک کمپین واقعی، سیاسی و زمینی است.
مدافعین این کمپین رقیق کردن و تخفیف در مبارزه علیه مذهب را به بهانه حضور در مدیای غربی توجیه میکنند. کمپین خود را به گونه ای تعریف کرده اند که بتوانند برای رسانه های رسمی با توجه به کشمکش میان صنعت مافیایی کلیسای مسیحیت و دستگاه خونین اسلام قابل هضم باشند. به بهای حضور در رسانه های رسمی غرب عملا آب در مواضع تاکنونی کمونیسم کارگری در مقابله با مذهب و پروژه "مذهب زدایی" ریخته اند. "اجتماعی شدن" و "مطرح شدن" را بعضا در چرخش به راست در مواضعشان جستجو میکنند. این یک گرایش راست در پروسه اجتماعی شدن است. تخفیف در اهداف مبارزاتی علیه مذهب یک رکن پایه ای در توجیه ضعفهای این کمپین است. برخورد هیستریک و خصمانه به منتقدین گوشه دیگری از چگونگی دفاع از ضعفهای این کمپین است.
از سوی دیگر مخالفین این کمپین در حزب حکمتیست علیرغم طرح برخی نکات جدی انتقادی خاک بر روی یک مبارزه واقعی و جاری علیه اسلام و اسلام سیاسی، علیرغم کمبودهایش، میپاشند. برخوردشان به مساله تماما ایدئولوژیک و بعضا غیر سیاسی و غیر زمینی است. به جایگاه واقعی این کمپین در شرایط کنونی چماغ چرخانی اوباش اسلامی کم توجه اند. ضعفها و کمبودهای این کمپین را تا سطح تخطئه کلیت آن ارتقا داده اند. این برخوردها بیانگر یک "چپ روی کودکانه" در جنبش کمونیسم کارگری است.
ملاحظات عمومی من در قبال این کمپین به قرار زیر است :
چرا دفاع ؟
جنبش ما باید از هر گونه مبارزه مترقی و سکولار علیه اسلام، از هر گونه روشنگری و بیداری علیه خرافات و جعلیات مذهب و تلاش برای رهایی انسانها از جهل و خرافه و عقب ماندگی مذهبی و مذهب زدگی دفاع کند. به این اعتبار و به میزانی که کمپین "اکس مسلم" در این راستا حرکت کند باید بدون درنگ مورد حمایت مشروط ما قرار گیرد. ما از هر حرکت واقعی ضد اسلامی و سکولار دفاع میکنیم. اما اگر حتی این کمپین را یک کمپین بورژوازی علیه اسلام و اسلام سیاسی ارزیابی میکردیم موضع ما نباید تخطئه کلیت آن بلکه فراتر رفتن از آن و نشان دادن ضعفها و محدودیتهای آن باشد. یک نقد ما به متفکرین بورژوازی این است که چرا مبارزه علیه مذهب را به کناری نهاده اند؟ چرا از مبارزه علیه مذهب اجتناب کرده و در عوض به سازش و توجیه آن پرداخته اند. اما انتقادات و ملاحظات جدی ای در زمینه این کمپین مشخص وجود دارد که دفاع ما از این کمپین را مشروط و انتقادی میکند.
ملاحظات انتقادی !
۱- ما با هر گونه تقسیم بندی انسانها به مسلمان و غیر مسلمان و یا اکس مسلمان و یا هر تقسیم بندی دیگر مذهبی و یا قومی و قبیله ای علی الاصول و بطور پایه ای مخالفیم. این تقسیم بندیها و هویتهای ناشی از آن را کاذب و دروغین و ضد هویت عام و جهانشمول انسانی میدانیم. چنین تقسیم بندیهایی آحاد جامعه را در هر حال در ارتباط با مذهب و با هویت مذهبی تعریف میکند. در این تقسیم بندی مردمی یا مذهبی اند یا مذهبی سابق اند. آن کسانی که "اکس مسلم" نیستند، ناخواسته "مسلم" تعریف میشوند و به این اعتبار نوعی مشروعیت به حاکمیت سیاسی جریانات اسلامی بر سرنوشت این مردم و این جوامع بدست میدهد که غیر کمونیستی و به نفع جریانات اسلامی است. این تقسیم بندی عملا دست جریانات اسلامی را در تحمیل هویت کٽیف اسلامی بر سرنوشت بخشهای وسیع مردم در جوامع اسلام زده تسهیل میکند. اجازه میدهد که این جریانات حتی بر مبنای همین تقسیم بندی مردم در کشورهای "خودی" را "مسلم" و مسلمان نامگذاری کنند و برای جریانات کٽیف و آدمکش اسلامی مشروعیت سیاسی و مذهبی دست و پا کنند.
۲- بنیانگذاران این کمپین با تغییر نام این کمپین از انگلیسی به فارسی ("اکس مسلم" در انگلیسی را به "من از مذهب روی برگردانده ام"، در فارسی ترجمه کرده اند) عملا تلاش کرده اند که کمپینی را که عملا فقط رویگردانی از اسلام و نقد اسلام است را در فارسی به "رویگردانی از مذهب" علی العموم ترجمه و به جامعه معرفی کنند. این یک تحریف آشکار است. این تلاش در تحریف واقعیت را باید نقد.
۳- جنبش ما هیچگاه در جدال و کشمکش میان دستگاه مذاهب موجود نسبت به هیچ اردویی تخفیف نداده است. در جنگ میان کلیسا و مسجد، پرچم مذهب ستیزی را در مقابل جنگ مذاهب بلند کرده است. کمپین "اکس مسلم" عملا نسبت به کلیسای مسیحیت موضعی رادیکالی اعلام نکرده و نسبت به جنایات این ماشین آدمکشی و نقش آن در کنار اردوی تروریسم دولتی بعضا سکوت اختیار کرده است. این تخفیف دادن به یکی از اصلی ترین ابزارهای ایدئولوژیک و مذهبی بورژازی غرب نشانگر گوشه ای از تخفیف دادن به اردوی تروریسم دولتی توسط رهبری حزب کمونیست کارگری در شرایط حاضر است که در جنگ اسرائیل و حزب الله نیز شاهد آن بودیم. مواضع رادیکال جنبش ما در قبال پدیده شوم مذهب در قطعنامه "مذهب زدایی" بطور همه جانبه ای بیان شده است. این قطعنامه بطور همه جانبه ای مواضع کمونیسم کارگری را علیه صنعت مافیایی مذهب و اسلام بطور روشن و همه جانبه ای بیان کرده است.
۴- کمپین "اکس مسلم" یک چرخش به راست و تخفیف دادن در مواضع تاکنونی ضد مذهبی حزب کمونیست کارگری است. این کمپین گوشه ای از یک کمپین همه جانبه علیه مذهب و برای "مذهب زدایی" نیست. توجیه و بهانه مسئولین این کمپین این است که به این اعتبار میتوانند در رسانه های غربی نفوذ کرده و جا باز کنند. این جا باز کردن عملا به بهای تخفیف دادن در مبارزه علیه مذهب "رقیب" تامین میشود. این روش کلاسیک جریانات چپی است که برای اجتماعی شدن و مطرح شدن در رسانه ها دست به رقیق کردن مواضع خود میزنند. این سیاست شاید منجر به مطرح شدن در مدیای غرب شود، اما منجر به اجتماعی شدن نقد رادیکال ضد مذهب نخواهد شد و تاکنون نیز نشده است. اجتماعی شدن رادیکالیسم ضد مذهبی با نقد و فائق آمدن بر ضعفهای این کمپین و فراتر رفتن از آن تامین میشود. از قرار تئوریسنهای این کمپین بر این باورند که مذهب کٽیف اسلام را فقط پیروان سابق اسلام و مذهب مسیحیت را پیروان سابق مسیحیت میتوانند بطور موٽر نقد کنند. این تسلیم شدن به نگرشی عمیقا بورژوایی است که نقد جوانب عقب مانده و ارتجاعی سنن و فرهنگ های رایج را تنها توسط "خودیها" مجاز میداند. در این سیستم نظری هر گونه نقد فرهنگ "خودی" توسط "غیر خودیها" با شدیدترین کینه توزیها مواجه میشود. نقد جوانب ارتجاعی سنن و فرهنگ یهودیت مترادف با آنتی سمیتیسم، نقد ناسیونالیسم ملیتهای "تحت ستم" برابر با شوونیسم است. این نگرشی مبتنی بر اخلاقیات ارتجاعی نسبیت فرهنگی است.
۵- کمپین اکس مسلم با اعلام نام تعدادی بسیاری از کمونیستهای قدیمی با هویت "اکس مسلم" عملا چهره کمونیستی این افراد را خدشه دار کرده است. گویا کمیته آلمان و سوئد حزب کمونیست کارگری تغییر نام داده است و نام "اکس مسلم" را بر خود نهاده است. برای کمونیستهای کارگری باید شرم آور باشد که آنها را به عنوان "اکس مسلم" در جامعه معرفی کنند. در گذشته نه چندان دور، زمانیکه هنوز کمونیسم و رادیکالیسم خط منصور حکمت در حزب کمونیست کارگری حاشیه ای نشده بود، اگر مدیای غرب و یا هر جریان دیگری ما را به این عنوان خطاب میکرد، بارها و بارها مورد نقد جدی ما قرار میگرفت. این تلاش رهبری کنونی حزب کمونیست کارگری عملا منجر به حاشیه ای کردن هویت کمونیستی فعالین شناخته شده حزب کمونیست کارگری در مبارزه علیه اسلام و اسلام سیاسی است. گسترش این کمپین عملا منجر به تغییر هویت کمونیستی اعضای این حزب از کمونیست به "اکس مسلم" در انظار عمومی خواهد شد. این تغییر و تحول نشان گسترش گرایش سکولار در تقابل با گرایش کمونیستی در درون این حزب است. این کمپین برای پیشروی باید قادر شود که واقعا بتواند یک حرکت واقعی ضد اسلامی را سازمان دهد. عاملی برای رویگردانی و ضدیت مردم عادی با دستگاه کٽیف اسلام شود. اعلام نام تعدادی کمونیست به عنوان "اکس مسلم" دون شان جنبش کمونیسم کارگری است.
۶- کمپین اکس مسلم ابزار و ظرف مناسبی برای پیشبرد یک مبارزه همه جانبه علیه اسلام و اسلام سیاسی نیست. این کمپین خواسته یا ناخواسته عملا هویت گذشته اسلامی را پیش شرط فعالیت در این سازمان قلمداد میکند. مستقل از هر نیتی که مسئولین این کمپین داشته باشند، تصویر این کمپین در اذهان جامعه تصویر افراد "سابقا" مسلمان است که در یک سازمان برای مبارزه با اسلام جمع شده اند. یک سکولار، یک آتیست، یک فرد بدون هیچگونه پیشینه اسلامی نمیتواند به این کمپین به عنوان ظرفی برای مبارزه خود علیه اسلام سیاسی نگاه کند. همانگونه که هیچ "مردی" نمیتواند به "سازمان زنان" برای مبارزه علیه زن ستیزی و برابری زن و مرد بپیوندد. همانگونه که هیچ فرد غیر "سیاه پوستی" نمیتواند به سازمان "سیاهان" برای مقابله با تبعیض نژادی بپیوندد.
در پایان
با توجه به نکات ذکر شده به نظر من موضع اصولی، تخفیف ناپذیر، زمینی و رادیکال جنبش کمونیسم کارگری در قبال این کمپین را میتوان در چهار چوب سیاست "حمایت - انتقادی" بیان کرد. ارکان این سیاست از این قرار است. ما در عین حال که از جوانب مترقی و سکولار این کمپین علیه اسلام و اسلام سیاسی دفاع میکنیم اما در عین حال محدودیتها و نواقص و ضعفهای جدی آن را خاطر نشان میکنیم. یک موضع حمایتی اما عمیقا انتقادی و رادیکال و زمینی! برای جنبش ما هر گونه پیشروی علیه اسلام زمینه پیشروی یک مبارزه همه جانبه و رادیکال علیه اسلام و کل دستگاه مافیایی مذهب را فراهم میکند. هر چقدر فضای جامعه در نقد مذهب، هر نوع مذهبی، زنده تر و همه جانبه تر باشد، زمینه های مبارزه همه جانبه علیه مذهب و برای مذهب زدایی فراهم تر است. هر چقدر توده های مردم دارای آگاهی و شناخت بیشتری در قبال ماشین جنایت و خرافه اسلام باشند، ما بهتر میتوانیم اهداف رادیکال و ریشه ای خود را در قبال مذهب و پروژه مذهب زدایی به پیش ببریم. در چنین شرایطی جنبش ما باید پرچم "مذهب زدایی" را در دست بگیرد. این پرچم رادیکال، عمیقا انسانی و همه جانبه است.
۵ ژوئیه ۲۰۰۷