کارگران خودکشى نکنيد!
در باره رقابتها و تحريکات کارفرمايان نساجى در سنندج

در متن بحران ورشکستگى سرمايه دارى در ايران و بويژه بخشى از صنايع٬ هر روز کارفرماها روش جديدى عليه کارگران ابداع ميکنند. هر کارفرما که هارتر عليه کارگر خط و نشان ميکشد٬ براى ديگر کارفرماها به مثابه تجربه جديدى است که بايد عليه کارگران بکار برد. اگر کارفرما در يک کارخانه و مرکز صنعتى توانسته است درجه بالاترى از استثمار را به کارگران تحميل کند٬ اين دريچه تشديد رقابت سرمايه داران ميشود که همان روشها را عليه کارگران ديگر مراکز صنعتى بکار گيرند. هدف روشن است؛ استثمار بيشتر کارگران و کسب سود بيشتر براى سرمايه داران و عقب راندن دستاوردهاى مبارزات قبلى کارگران.

مورد آخر شاهکار کارفرماى کارخانه نساجى کردستان است. اخيرا کارفرماى اين کارخانه به کارگران اعلام کرده است که "منبعد حقوق ها را هر ٢ الى ٣ ماه يکبار ميدهم"! همينطور براى بالابردن شدت کار در کارخانه تعرضى را به کارگران سازمان داده است. کارفرما اعلام کرده که "شما بازده کارتان نسبت به کارخانه پرريس – يکى ديگر از کارخانه هاى نساجى سنندج- پائين تر است٬ در کارخانه پرريس همان محصول ما را با ۶٠ الى ٧٠ نفر کارگر توليد ميکنند در حالى که ما با ١٣٠ کارگر اين مقدار محصول توليد ميکنيم! درعين حال کارفرما مدتى است که ميخواهد تعدادى از کارگران را اخراج کند و هر روز بهانه اى سرهم ميکند. روزى تلاش ميکند نهاد جاسوسى "کميته انظباطى" را فعال کند و به کارگران ميگويد "از ميان خودتان براى کميته انظباطى نماينده اى انتخاب کنيد"! اين کميته کذائى که چشم و گوش کارفرما در ميان کارگران است٬ قبلا هم وجود داشت اما مدتها بود که فعاليتى نداشت. کار اين کميته پرونده سازى براى فعالين کارگرى و اخراج آنها به بهانه هاى مختلف است. از جمله يک کار اين کميته بهانه تراشى براى کارگران مانند "غيبت" يا "کم کارى" است. کارفرما از طريق اين کميته بتدريج ليستى از کارگران فعال را تهيه و براى اخراج به اداره کار ميدهد. يک هدف ديگر اين اقدام ايجاد مانع براى طرح خواستهاى کارگران است. اخيرا هم پرداخت نکردن حقوقها را سروقت دارد به قانون من درآوردى خودش تبديل ميکند و انتظار دارد کارگران کار بيشترى در ازاى مزد کمترى انجام دهند. توجيه اينکار را نيز ميزان توليد کارخانه بغلى و ميزان سود رقبايش ميداند!

اين سياستهاى کارفرما تعدادى از کارگران را از ادامه کار در اين کارخانه دچار نااميدى کرده است. کارفرما بازخريد شدن کارگران رسمى را نيز تشويق ميکند. دراين فضا تعداد نسبتا زيادى از کارگران رسمى نساجى ميخواهند خود را بازخريد کنند. کارگران ميگويند ما نميتوانيم چند ماه به چند ماه حقوق بگيريم. تا به حال و طى چند روز گذشته ٨ نفر از کارگران خود را بازخريد کردند. هدف کارفرما اينست که با کم کردن و نهايتا از بين بردن قراردادهاى رسمى کارگران قديمى را از کارخانه بيرون بياندازد. در چنين شرايطى اخراج و اعمال فشار به کارگران قراردادى ساده تر ميشود.

البته اين ادعاى کارفرما که در پرريس با ۶٠ الى ٧٠ کارگر محصولى به اندازه ١٣٠ کارگر توليد ميشود را نبايد دربست قبول کرد. کارفرماها با اين روشها ميخواهند کارگران را به جان هم بياندازند و به اعتبار نمونه هائى از استثمار شديدتر اينجا و آنجا٬ کل اين سيستم را به همه جا تسرى دهند. با اينحال هر درجه اى از واقعيت دراين موضوع باشد٬ معنى اش اينست که کارگران پرريس براى حفظ شغل و چرخاندن زندگى تن به شرايط بسيار سختى سپرده اند.

کارگران!
شما هر روز ماهيت ضد کارگرى و سودجوى کارفرما را تجربه ميکنيد. منطق و تفکر و نگرش و همه چيز سرمايه دار پول و سود بيشتر است. سرمايه دار حتى اگر کارگر را به سطح بردگان قديم هم تنزل دهد هنوز برايش کافى نيست. سياست طبقه کارگر هرجا بايد به اين متکى باشد که دست کارفرماها و سرمايه داران را از تعرض به کارگران کوتاه کند. دليلى ندارد براى زنده ماندن خودکشى کرد و به هر خواست کارفرما تن داد. دليلى ندارد به هر سياست کارفرما تن داد. نه گفتن٬ قبول نکردن٬ اعتراض کردن٬ اعتصاب کردن٬ اعمال فشار جمعى و متحد راه مقابله با اين اوضاع است. در جنبش کارگرى کردستان بويژه سنت قوى اعتراضى و سنت عمل مستقيم کارگرى ريشه دارد. بيشتر کارگران مراکز صنعتى همواره از مبارزات همديگر حمايت کرده اند و حاميان صف اول همديگر بودند. جنبش کارگرى در کردستان يکى از مراکز مورد توجه مسائل کارگرى در ايران و در مواردى جهان بوده است. اين جنبش سنت جنگ برسر اول مه و تامين استقلال طبقاتى کارگران را دارد. تعرض به کارگران نساجى و بامبول هاى هر روزه کارفرما مقدمه اى براى تعرض به کارگران در مراکز ديگر است. بايد محکم جلوى اين مسئله ايستاد و اهداف ضد کارگرى آنرا براى همه کارگران در بخشهاى مختلف افشا کرد. راه مقابله با برده وارتر کردن شرايط کار و شدت کار و چگونگى دريافت دستمزدها٬ تعرضى متقابل و متحد کارگران براى تحميل حقوق حقه شان به کارفرماها و دولت مرتجع اسلامى است که دولت اين سرمايه داران طفيلى است.

کارگران پرريس به هر درجه اى که به شرايط مورد ادعاى کارفرماى نساجى کردستان رانده شدند٬ بايد فورا سياست تسرى دادن اين وضعيت را به کارخانه هاى ديگر متوقف کنند. بايد دروغها و روش کثيف کارفرماى نساجى را افشا و محکوم کنند. همينطور ضرورى است که همراه با کارگران ديگر مراکز بويژه نساجى کردستان فشار متحدى به کارفرماها براى بهبود شرايط کار٬ بالا رفتن دستمزدها٬ پرداخت سروقت و يکجاى دستمزد٬ بيمه کارگران٬ لغو کار قراردادى٬ بهداشت و ايمنى محيط کار٬ متوقف کردن اخراج و نظارت تشکل هاى مستقل کارگران بر همه امور را مطرح کنند. اگر اين تازه بدوران رسيده ها و نوکيسه ها را بحال خود بگذاريد٬ با روزى ١۵ ساعت کار نان خشک شب را هم بهتان نميدهند. سرمايه دار جماعت مشتى حيوان صفت ضد کارگر و ضد بشر است که فقط سودش را ميشناسد و کوچکترين ارزشى براى حرمت و زندگى اجتماعى کارگر و خانواده کارگرى قائل نيست. اين وحشى ها را بايد بقدرت اعتراض متحد کارگران مهار کرد و سر جايشان نشاند.

مسئله گرايش به بازخريد شدن در کارخانه نساجى نيز دست کارفرما را براى گسترش کار قراردادى و تشديد فشار کار و کاهش نيروى کار کارخانه باز ميگذارد. اين به نساجى محدود نخواهد شد و فردا هر کارفرماى تازه از راه رسيده با کمک دولت و ادعاى نمونه هاى ديگر٬ ميگويد همه جا همينطور است! بايد شکرگزار باشيد که به شما کار دادم! همين است که هست! و اين يعنى برباد رفتن حاصل دوره طولانى اى از اعتراض و مبارزه پرشور کارگران کارخانه نساجى٬ شاهو٬ پرريس٬ آلومين و غيره. کارگران بايد اعلام کنند که ما حقوق مان را سروقت ميخواهيم. دستمزد مورد نظرشان را مطالبه کنند. خواست تامين بيمه ها را طرح کنند. الغى کار قراردادى را مجددا طرح کنند. به کارفرما التيماتوم دهند که اين سياستها کارخانه را به اعتصاب ميکشاند. بهتر است ترمزش را چک کند.

فعالين کارگرى در کردستان بايد مجموعه اين اقدامات و سياستهاى ضد کارگرى کارفرماها را مورد بررسى دقيق و فورى قرار دهند. ضرورى است در مراکز کارگرى مجامع عمومى کارگران را حول خواسته ها و منافع عمومى کارگران برپا کرد٬ نمايندگان کارگران را انتخاب کرد و هماهنگى هاى لازم را در مراکز صنعتى صورت داد. ضرورى است مجمع عمومى نمايندگان مراکز صنعتى در شهر سنندج را برگزار کرد و سياست واحد و صف متحدى از کارگران را در مقابل صف کارفرماها قرار داد. تنها اين سياست ميتواند دندان گرد اين سرمايه داران را بکشد و يا دستکم پس شان براند. نبايد اجازه دهيد که هر رفتارى را با کارگر و حرمت انسانى اش بکنند. هر تلاش اين موجودات کثيف ضد کارگر را بايد به ضد خود تبديل کرد. کارگران وقتى متحد اند قدرت دارند و قدرت شان را حس ميکنند. هر زمان اتحاد کارگران لطمه ميبيند٬ کارفرما موقعيت را مناسب تشحيص ميدهد و بنا به ماهيت استثمارگرانه اش تعرض ديگرى به کارگران ميکند. عقب نشينى و پيروزى در هر سنگر تاثيرات خود را روى کل مبارزات کارگرى ميگذارد.

حزب اتحاد کمونيسم کارگرى کارگران سنندج را به اتحاد و متشکل شدن در مقابل سياستهاى ضد کارگرى کارفرماها فرا ميخواند. حزب مشخصا از کارگران کارخانه جات نساجى ميخواهد که بسرعت هماهنگى لازم را در ميان خود براى عقب راندن اين سياستها ايجاد کنند. تضمين هر پيروزى تقويت اتحاد کارگرى است. کارگران بايد هر روز متحدتر و قويتر شوند. ايجاد اين اتحاد و قدرت در گرو تشکل و دخالت مستقيم و مستمر کارگران در هر مرکز کارگرى در مجامع عمومى خودشان است. سنت عمل مستقيم کارگرى به کارگر قدرت ميدهد. اين سنت را بيش از پيش بدست گيريد و دراين مواجهه مشخص در سطح گسترده ترى بکار گيريد. بيکارى و اخراج و امينت شغلى و ميزان دستمزدها و سلامتى و بهداشت و آموزش و غيره٬ امرى اجتماعى و امرى مربوط به کل طبقه کارگر است. پاسخ آنها هم در اتحاد کارگران که منفعت مشترکى دارند نهفته است. راه حل فردى هيچوقت پاسخ امر اجتماعى نبوده است. شکل دادن به سطوح مختلف اين اتحاد و متحد نگاه داشتن کارگران کار فعالينى است که کارفرماها در درجه اول براى زدن آنها دورخيز کرده اند. اين سياستها را بايد با قاطعيت به شکست کشاند. کارفرماى نساجى بايد حرفش را پس بگيرد. کارفرما را بايد به "غلط کردم" انداخت! کارگران پرريس که اين وسط وسيله تعرض و سواستفاده کارفرما از همکارانشان در نساجى کردستان شدند٬ نقش شايسته خود را بايد ايفا کنند. 

 

زنده باد مجمع عمومى کارگران!
مرگ بر حکومت اسلامى سرمايه!
آزادى٬ برابرى٬ حکومت کارگرى!

حزب اتحاد کمونيسم کارگرى
٢٣ ژوئن ٢٠٠٨ – ٣ تير ١٣٨٧