صد سال تلاش برابري طلبانه  بشريت!



از اعلام ۸ مارس به عنوان روز جهاني زن تا كنون صد سال از مبارزه و تلاش بشريت براي حذف آپارتايد جنسي و براي برابري زن و مرد ميگذرد.
با وجود اين  در بخش بزرگي از جهان و بخصوص در كشورهاي عقب مانده و اسلام زده، زن  هنوز  از ستم جنسي و خشونت و  از استثمار وحشيانه رنج ميبرد و با برابري و رهايي واقعي  فاصله عمیق دارد. در متمدن ترين كشورهاي جهان هنوز برابري زن و مرد با تبعيض در دستمزد برابر در مقابل كار يكسان با مردان و ديگر تبعيضات و خشونتهاي جنسي نقض ميشود. بيكاري و بيحقوقي يا حقوق نازل در اين جوامع قبل از هر كس دامن زنان را ميگيرد.
علاوه بر اينها در جمهوري بورژوايي و اسلامي ايران، يك آپارتايد جنسي تمام عيارهم سرنوشت زنان، نصف انسانهاي جامعه را، رقم زده است.
نظام سرمايه داري و ارتجاعي اسلامي در ايران، زن را در موقعيتي قرار داده است كه براي هر ذره حقوق انساني بايد روزمره بجنگد. بيكاري و بي حقوقي عظيم زنان تحت عنوان زنان خانه دار توجيه و پوشانده شده  است.
كار كمر شكن در خانه، پرورش نسلهاي بعدي كارگران براي فرستادن به بازار كار ارزان، ميليونها زن و دختر جوان را به بردگان و كارگران  بي اجر و مزد سرمايه داري تبديل كرده است. مزيد بر اين، فرهنگ و سنت مردسالار و اسلامي و قوانين شرعي و ضد زن از حجاب اجباري تا سنگسار،‌ موقعيت زنان را به  فرودست ترين و تحت ستم ترين انسانها تنزل داده است.
عليرغم اين كه زنان در جمهوري اسلامي با قوانين مذهبي و  شرعي و دارو دسته هاي فاشيست و ضد زن از مجلس اسلامي تا دستگاههاي دولتي و قضايي و پليسي محصور شده اند، اما مبارزه براي حقوق انساني برابر هيچگاه متوقف نگشته است.
مبارزات بي وقفه زنان تا كنون جمهوري اسلامي و قوانين ارتجاعي ضد زن حاكم بر جامعه را همواره به عقب رانده و
پيروزيهايي را در عرصه هاي گوناگون نصيب خود و جامعه كرده است. هر اندازه مقاومت و مبارزه زنان، و هر اندازه  عقب نشيني رژيم در مقابل آن، پيروزي و پيشروي اي براي كل جامعه بوده است.
در مقابل جرياناتي كه برابري زن و مرد را به اين و آن خواست نازل حقوقي و جنسيتي محدود ميكنند، اين واقعيت آشكار و بي برو برگرد نهفته است كه در ايران همچون ديگر جوامع بورژوايي مساله زن مساله طبقه كارگر است. رهايي زن به رهايي طبقه كارگر از ستم و استثمار و بيكاري و بيحقوقي و بردگي مزدي گره خورده است. آزادي و برابري انسانها در همه حقوق اقتصادي و اجتماعي و انساني، امر طبقه كارگر و جبهه آزاديخواهي و برابري طلبي است.
زنان و دختران جوان در دانشگاهها و مدارس و ادارات و مراكز خدماتي و درماني، زنان كارگر، زنان بيكار به عنوان كارگران بي اجر مزد كار خانه گي، بخشي از كل طبقه كارگر اند. هر صداي آزاديخواهي و برابري طلبي در جامعه، برابري زن و مرد را در بطن خود دارد و آن را نويد ميدهد.
جنبش رهایی زن بخشی از كل جنبش آزادی و برابری است كه  امروز در جامعه ايران جریان دارد. همبستگي و همسرنوشتي اين جنبشها از كارخانه تا دانشگاه و تا محلهاي كار و زندگي مردم، به امري حياتي و سرنوشت ساز تبديل شده است. در آستانه ۸ مارس امسال، جامعه ما با جدالي نابرابر بين جنبش آزاديخواهي و برابري طلبي بويژه در دانشگاهها و توسط دانشجويان آزاديخواه و برابري طلب و جمهوري اسلامي با زندانها و شكنجه گاهها و شكنجه گران و دستگاههاي دولتي و پليسي اش دست به گريبان  است. ۸ مارس امسال به عنوان حامي و با اعلام همبستگي و همسرنوشتي با دانشجويان آزاديخواه و برابري طلب و خواست آزادي فعالين و رهبران اين جنبش و ديگر كارگران زنداني و زندانيان سياسي به ميدان مي آيد. اين همبستگي و همسرنوشتي، زنان را عملا  گامهاي بزرگي در جهت نفي قوانين ضد زن و آپارتايد جنسي، به جلو سوق ميدهد.
كارگران،‌ زنان و مردان آزاديخواه و برابري طلب!
بورژوازي و فرهنگ  ارتجاع اسلامي، با شعار پوسيده " بهشت زير پاي مادران است" نصف انسانهاي جامعه را به كارگران بي اجر و مزد و بردگان كار خانگي دعوت ميكند. جریانات دیگر با انتقاد نیم بند به قوانین اسلامی امر رهایی زنان را تا حد اصلاح در قوانین اسلامی تقلیل میدهند، بعضی از جریانات تلاش دارند امر رهایی زن را در جهت اهداف ناسیونالیستی خود تحت نام زن ایرانی، ترک، کرد و .... قربانی کنند. اینها ربطی به رهایی زن از ستم و بردگی ندارند.  پاسخ طبقه كارگر و همه زنان و مردان آزاديخواه وبرابري طلب، ايجاد جامعه اي برابر و انساني و بدون ستم و استثمار و تبعيض جنسي است.
سرنوشت برابري زن و مرد و رفع كليه نابرابريهاي اقتصادي و اجتماعي و ستم و استثمار طبقاتي  ناشي از نظام سرمايه داري و از جمله آزار و تبعيض جنسي، به سرنگوني جمهوري اسلامي و برقراري جامعه سوسياليستي  گره خورده است.
حزب حكمتيست در آستانه ۸ مارس و در يك صدمين سالگرد اين روز، زنان و مردان را به جدالي  همراه وهمگام در كارخانه ها، ادارات، بيمارستانها، دانشگاهها و مراكز ومحلات كار و زندگي، براي آزادي و برابري فرا ميخواند.

زنده باد ۸ مارس
آزادي، برابري، حكومت كارگري
حزب كمونيست كارگري – حكمتيست