بنا به اخبار رسيده به حزب، کارگران کارخانه قوه (باطرى) پارس در قزوين، روز جمعه در اعتصاب بسر بردند و اين اعتصاب در ادامه چند روز اعتصاب متوالى در اين کارخانه است. اعتراض کارگران به عدم پرداخت حقوق معوقه شان و همچنين اخراج تعدادى از همکاران خود است.
کارگران اين کارخانه با معضل عمومی طبقه کارگر در ايران روبرو هستند. اخراج و بيکارسازى، عدم پرداخت حقوق ها، بالا کشيدن دستمزدهای ناچيز کارگران، و فقر رو به گسترش يک مسئله محورى جنبش کارگرى و کل جامعه است. منشا و مسبب اين وضعيت مناسبات غير انسانى و استثمارگرانه سرمايه دارى است. در عين حال سياست خصوصى سازى و بیکار سازی ها و اخراج کارگران موقعيت دشوارى را به کارگر و خانواده کارگرى تحميل کرده است. اعتراض کارگران به پيامدهاى خصوصى سازى ها و در دفاع از سياست دولتى کردن نيست. براى کارگران تفاوتى ندارد که مالک کارخانه دولت سرمايه داران است يا حاجى فلانى يا قديم پاسدارى که در سياست بچاپ بچاپ واگذارى صنايع صاحب کارخانه شده است. امنيت شغلى کارگران، پرداخت حقوق ها و مزايا، پرداخت بیمه بیکاری مکفی و صدمه نديدن شغل و زندگى کارگر و خانواده کارگرى در اين دست بدست شدن مالکيت و يا تعطيلى بخشى از صنايع، مسئله اساسى کارگران و محتواى اعتراض آنهاست.
حقيقت اينست که بخشى از صنايع در ايران دچار بحران عميقى هستند. موضع کمونیستی کارگرى نميتواند سياست دفاع از وضع موجود و سرپا نگهداشتن کارخانه باشد. اگر صنایع نساجى و صنايع مشابه در بحران قرار دارند، يک دليل اش اينست که پارچه با کيفيت مرغوب تر و ارزان تر در بازار جهانى يافت ميشود و لذا توليدات این بخش قدرت رقابت در اين بازار را ندارد. سرمايه و سود بويژه در چنين مواقعى يک سر سوزن به فکر کارگر و زندگی اش نیستند. اگر سرمایه نرخ سودش بيافتد نتیجتا کار باید تعطيل شود. در نظام سرمایه داری کارگر تا زمانی کار دارد که کارش برای سرمایه سودی داشته باشد. سیاست سرمايه روشن است، سوال اين است در مقابل چنين وضعيتى طبقه کارگر چه سياستى بايد داشته باشد؟ يک سياست اصولى کارگرى در اين اوضاع مبارزه سراسرى براى بيمه بيکارى مکفى است. ما نميتوانيم کارخانه ورشکسته را سرپا نگهداريم. ما کارگران مسئول کاهش و بالا رفتن سود و زيان سرمايه نيستيم. پاسخ ما اينست؛ يا کار و امنيت شغلى يا بيمه بيکارى مکفى! آموزش فنى کارگران اين صنايع ورشکسته و تعطيل شده به هزينه دولت و آماده شدن براى جذب در بازار کار از ديگر مطالبات اساسى کارگران در اين روند خصوصى سازى و واگذارى کارخانجات است. اين مطالبات بايد به قدرت اعتراض سراسرى تحميل شود. نيروى کارگری در هر تک واحد تعطيل شده قادر به تحميل اين سياست به سرمایه نيست.
حقوق هاى معوقه و مزاياى کارگران باطرى پارس باید فورا پرداخت شود. در مقابل اين چپاول سرمایه از سفره کارگران بايد واکنش قويترى نشان داد. اخراج کارگر ممنوع است. بیکار کردن کارگر جرم است. حزب اتحاد کمونیسم کارگری توجه رهبران طبقه کارگر را به اين معضل همگانى در ايران، اتخاذ سياست واحد در قبال آن و کاهش لطمات آن بر پيکره طبقه کارگر جلب ميکند. قدرت طبقه کارگر در اتحاد و تشکل اوست!