حمله به آذر ماجدی اسم رمز حمله به کمونیسم کارگری و جنبش زنان

علی طاهری

 

کادرهای حزب اکس "کمونیست کارگری" موج جدیدی از فحاشی تحت عنوان نقد به حزب اتحاد کمونیسم کارگری بر علیه آذر ماجدی راه انداخته اند. قبل از هر چیز خطاب به طبقه کارگر و زنان جامعه ایران که شاید با سر نخ این بحث ها آشنا نباشند باید سخن گفت. طبق آمار در عرض یک ماه گذشته ده ها مقاله و اطلاعیه از سازمان ها و احزاب رنگارنگ٬ آدم های شناخته شده و نویسندگان ناشناس و اسامی یک بار مصرف بر علیه آذر ماجدی یک حمله "سرخ پوستی" راه انداخته اند. از جال و جنجال گرفته تا تئوری های نخ نما شده٬ از احضار روح تاریخ تا حتی باز شدن دوباره بحث جنگ حزب کمونیست ایران و حزب دمکرات. اما همه و همه این ابزارهای نامقدس فقط یک هدف را دنبال می کنند تخریب شخصیت آذر ماجدی در چشم توده های مردم و زنان و کارگران آزادیخواه. جنگ هفتاد و دو ملت را همه عذر بهانه  چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند.

وقتی از پاسخ و نقد سیاسی در می مانند. تهمت می زنند که آذرماجدی هوادار دوخرداد است. به سازمان های دیگر فتوای شانتاژ می دهند که اگر تا بحال آذر ماجدی را لجن مال نکرده اید امروز دست به کار شوید. اما براستی برای بررسی این موج جدید باید به سر جشمه رفت.

قبل از هر چیزی باید دست به یک قیاس بزرگ و منطقی و تاریخی زد. این حملات شبیه حملات ارتجاعیونی چون حجاریان در داخل کشور و نوچه های اکثریتی توده ای رژیم در خارج کشور بر علیه منصور حکمت است. تاریخ گویا دو باره تکرار می شود.

آنتی کمونیسم همیشه در تاریخ در هر جناحی برای سرکوب کمونیسم و تخطئه کردن آن به سراغ نابودی فیزیکی و اجتماعی کمونیستها می رود. همانطور که منصور حکمت را می زدند که صدای کمونیسم را خفه کنند امروز آذر ماجدی را می زنند که صدای آزادیخواهی زنان و صدای جنگ طبقاتی کارگران بر علیه بورژوازی که آذر ماجدی از نمایندگان آن است را خفه کنند.

این عناصر که بعضا مذهبیون و اسلامیون و اکثریتی توده ای را رو سفید کرده اند به جنگ دو جبهه و جنبش می آیند:

 به جنگ جنبش آزادی زن: در پستوهای فکری این جریانات زن و آزادی زن یک تعریف صوری بیش ندارد. نمی توانند تحمل کنند که زنان این چنین در عرصه اجتماع و سیاست "زبان درازی" کنند.

به جنگ جنبش اجتماعی سیاسی کارگران: آذر ماجدی علاوه بر نمایندگی مدرنیسم جنبش رهایی زن٬ نماینده خط فکری کمونیسم کارگری و این جنبش در اجتماع بواسطه رهبری حزب اتحاد کمونیسم کارگری است.

اما باید در مقابل این فالانژیسم نو ظهور باید ایستاد: مادامی که جنبش کمونیستی و آزدیخواهانه دفاع از هویت رهبرانش را فراموش کند جنبش به باد فنا خواهد رفت. لنین-کلیات جلد سوم
برخی از نان به نرخ روزخورهای حککا وحکا و حزب دموکرات و وزارت خارجه اسرائیل و دوخردادی های اکثریتی و توده ای در یک امر بر علیه کمونیست های اصیل و پایدار کارگری متفق القولند و آن اینکه می توان و باید اینها را به لجن کشید.

آذر ماجدی و زنان آزادیخواه خواب را به چشم این جریانات مخرب سیاسی خراب کرده است. ما در اینراه با آذر ماجدی تا آخرین نفس همراهیم. ما از سوی جامعه خطاب به شما فریاد خواهیم زد که این تلاش شما طوفانی در فنجان بیش نیست. سیاستهای شما به حال جامعه مضر است. برای صیقل زدن سلاح طبقاتی شما را یا باید نادیده گرفت که فغانتا دنیا را برخواهد داشت یا باید مثال خاشاک به کناری زد. جدا که بویی از انسانیت و حرمت نبرده اید.

باید خطاب به شما بگوییم که جنبش کمونیسم کارگری و جنبش آزادیخواهانه زنان به محاق نرفته و نخواهد رفت این چرک و کینه شما بازار و خریداری ندارد. این جنبشی است که با  تلاش هزاران انسان مبارز آبیاری شده است و آذر ماجدی در نوک این جنبش است. دنیای کوچکتان دوام چندان نخواهد داشت. پشت کامپیوترهایتان قایم نشوید کمی جرات کنید و نزدیک تر بحث کنید اگر ذره ای احساس شرم انسانی در وجودتان هنوز باقی است.