حذف سوبسیدها، تحمیل استثمار وحشیانه تر بر کارگران
چه باید کرد؟
گفتگو با نسرین رمضانعلی

یک دنیای بهتر: گزارشات حاکی از آنست که صاحبان کوره پزخانه ها اعلام کرده اندکه بعلت حذف سوبسیدها و در نتیجه افزایش قیمت سوخت، بسیاری از کوره پزخانه ها تعطیل خواهند شد، مگر آنکه کارگران به دستمزدهای بسیار پایین تر رضایت دهند. از سوی دیگر خبر می رسد که دولت به سرمایه داران سوبسید می دهد. شما وضعیت را چگونه می بینید؟ آیا صاحبان کورپزخانه ها دارند از این وضعیت برای تحمیل استثمار شدید تر به کارگران استفاده می کنند؟ آیا واقعا برای کارگران راهی بجز قبول کاهش دستمزدها وجود ندارد؟ چگونه می توان در مقابل این شرایط مقاومت کرد؟
نسرین رمضانعلی: طبق آخرین گزارشاتی که از مناطق کوره پزخانه ها دریافت کرده ایم، کارفرمایان از هم اکنون، که هنوز فصل کار اصلی در این مراکز شروع نشده است، تعرض بی شرمانه ای را به سطح معیشتی کارگران آغاز کرده اند. طبق گزارشات، بدنبال حذف سوبسیدها قیمت سوخت 10 برابر افزایش یافته است. کارفرمایان گرانی سوخت را بهانه ای برای تحمیل استثمار بیشتر به کارگران قرار داده اند؛ بهانه ای برای اینکه حقوق کارگران را با تاخیر بیشتر پرداخت کنند و همچنین کارگران را وادرا کنند به دستمزد پایین تر تن دهند.
طبق آخرین اخبار، قیمت آجر 30 درصد افزایش یافته است.  تقریبا کلیه آجرهایی که  اکنون و تا چند ماه آینده در بازار به فروش می رسد، از تولیدات سال گذشت هاست. لذا سرمایه دارن از این طریق سود های هنگفتی به جیب می زنند. بعلاوه، همین حضرات در همکاری نزدیک با دولت، قرار است پولهای هنگفتی نیز دریافت کنند. در واقع دولت سوبسید کالاها را برای کارگران و مردم حذف کرده است، اما به کارفرما سوبسید پرداخت می کند. تا همینجا، یک حساب سرانگشتی نشان می دهد که  کارفرمایان و سرمایه داران نه تنها صدمه مالی ندیده اند، بلکه سود کلانی هم به جیب زده اند.
در مقابل، کارگرانی که نان 20 الی 30 تومان را حالا باید 100 تومان بخرند و سایر مایحتاج زندگی نیز 10 برابر گران  شده است، زیر فشار قرار گرفته اند که به دستمزدهای پایین تر و فشار بیشتر تن دهند. برای زهر چشم گرفتن از کارگران، کارفرمایان تعدادی از کارگران را اخراج کرده اند. بهانه اخراج را هم چنین اعلام کرده است: "برای سوختی که قبلا 250 هزارتومان پرداخت می کردم الان باید 2 میلیون و 500 هزار تومان بدهم." این دروغ بزرگ به عامل فشاری توان فرسا برای کارگران بدل شده است. کارگران زیر فشار قرار گرفته اند تا با حقوق کمتری کار سخت و طاقت فرسا در کوره ها را بدون بیمه درمانی، حقوق بازنشستگی و بیمه بیکاری تحمل کنند.
حذف سوبسیدها یک اعلام جنگ به طبقه کارگر و تعرضی بی شرمانه و افسارگسیخته به سفره خالی طبقه کارگر است. انتقال خبر وضعیت کوره پزخانه ها به مناطقی که اکثرا در فصل بهار به این مراکز برای کار می روند نگرانهای فراوانی را بوجود آورده است. خیلی از این کارگران فصلی به دنبال این هستند تا بتوانند کاردیگری پیدا کنند. در مناطق مرزی ایران تعداد زیادی از مردم مجبور شده اند با توجه به این شرایط، تن به کارهای خطرناک بدهند؛ از جمله بارکشی در مرزهای کشورهای همسایه که سالانه دهها نفر از مردم زحمتکش را قربانی می گیرد. این زحمتکشان همواره در خطر حملات پلیس مرزی هستند.
کوره پزخانه ها نمونه مسلم یک محیط استثمار شدید و کار طاقت فرسا است. 10 هزار نفر کارگر فصلی سالیانه در این مراکز، با برخورداری از کمترین امکانات رفاهی، بهداشتی و زیستی مشغول به کار هستند. اما صاحبان کوره ها پولهای هنگفتی به جیب می زنند. کارگران این مراکز هر سال برای افزایش دستمزد دست به اعتصاب و اعتراض می زنند. در یکی دو سال گذشته، کارگران کوره پزخانه ها تقریبا بشکل سراسری برای خواست افزایش دستمزد و حق ایاب ذهاب دست به اعتصاب زدند. یک مورد این اعتصابات بیش از 3 هفته بطول انجامید.
کارگران در مجامع عمومی نمایندگان خود را  انتخاب کردند. مجامع عمومی کارگران بطور روتین برگزار می شود. در طول اعتصابات بارها نیروهای سرکوبگر به همراهی کارفرماها و اوباش جنایتکارشان، بمنظور متفرق کردن صف متشکل و متحد کارگران، به کارگران اعتصابی حمله کردند و آنها را مورد ضرب شتم قرار دادند. کارگران این مراکز وارد کشمکشهای طولانی مدت با کارفرمایان شده اند و در نهایت توانستند با اتحاد و همبستگی و سراسری بودن اعتصابشان خواستهای خود را به کارفرمایان تحمیل کنند. مورد اخیر یکی از تجارب مهم و برجسته کارگران این بخش است که بدنبال آن کارگران پیروزی خود را جشن گرفتند.
با توجه به این سابقه مبارزاتی و فضای تشکل و اتحاد میان کارگران کوره پزخانه ها، امسال هنوز فصل کار اصلی شروع نشده کارفرما برای کارگران خط و نشان کشیده است. برخی از کارفرمایان  حتی اعلام کرده اند: "اگر سوخت این چنین گران باشد، ما کوره ها را تعطیل می کنیم چرا که به صرف نیست." اگر این تهدید عملی شود، این بمعنای بیکاری 10 هزار کارگر فصلی و از هم پاشیده  شدن شیرازه زندگی هزاران هزار خانواده کارگری و فرو رفتن در فقر و فلاکت حتی بیشتر خواهد بود. همین آینده ای که این تهدید در مقابل کارگران قرار می دهد، می تواند به عامل فشاری برای تن دادن به دستمزدهای کمتر برای کارگران باشد.
حذف سوبسیدها دست کارفرما را باز کرده است که افسارگسیخته به سطح معیشت طبقه کارگر حمله کنند. طبق گزارشات از مراکز و محلات کارگری، هزاران کودک مجبور به ترک مدرسه شده اند. خانواده های کارگری از تامین هزینه مدارس فرزندان خود عاجز هستند.   
آیا باید در مقابل این تعرض بیشرمانه حکومت هار اسلامی و سرمایه دارن به زندگی و معیشت مان به حقوقهای پایین تر تن دهیم؟ آیا در مقابل این تعرض وحشیانه کارفرما و تحمیل استثمار خشن تر باید سکوت اختیار کنیم؟
باید توجه داشت که کارفرما و صاحبان ابزار تولید تاکنون در همین شرایط بن بست اقتصادی رژیم اسلامی و همچنین تحریمهای اقتصادی دول غرب، سودهای هنگفتی به جیب زده اند. اکنون نیز با حذف سوبسیدها دارند میلیاردها تومان سود به جیب می زنند. سرمایه دارن از رژیم اسلامی سوبسید می گیرند، از سوی دیگر به بهانه حذف سوبسیدها استثمار وحشیانه تری را به کارگران تحمیل می کنند. بعلاوه مواد اولیه زندگی و سایر مواد تولیده شده را با قیمت ده برابر می فروشند و سود بجیب می زنند. یک نگاه به جامعه و مقایسه شرایط طبقه سرمایه دار و کارگر و زحمتکش بخوبی نشان می دهد که حذف سوبسیدها باعث فقر و فلاکت بی سابقه کارگران و ثروتمند تر شدن سرمایه داران شده است.
وضعیت کارگران کوره پزخانه ها یک تصویر کوچک از یک واقعیت بزرگ است که امروز طبقه کارگر در سراسر ایران با آن دسته پنچه نرم می کند. حال به این بخش از سوال تان بپردازیم، آیا طبقه کارگر راهی بجز تسلیم شدن ندارد؟ چه باید کرد؟
رژیم اسلامی بیش از 3 دهه است با سرکوب، ترور، شکنجه، زندان و اعدام سرپا مانده است. در تمام این دوران یک تلاش دائمی رژیم اسلامی ممانعت از تشکل یابی طبقه کارگر بوده است. تصور طبقه کارگر متشکل خواب از چشمان این جنایتکاران ربوده است. طبقه کارگر قدرتش در اتحاد و تشکل است. وقتی کارگران در مجامع عمومی خود متشکل شوند، وقتی کارگران شوراهای خود را برپا کنند، رژیم اسلامی و ماشین سرکوبش در مقابل صف متحد طبقه کارگر عاجز و ناتوان خواهد بود.
امروز بیش از هر زمانی طبقه کارگر باید برای ایجاد تشکلهای مستقل خود تلاش کند و این حق ابتدائی را به کرسی بنشاند. نه فقط طبق اخبار و گزارشاتی که به حزب رسیده، بلکه حتی طبق اخبار منتشره در سایتها و رسانه های خود رژیم، در مراکز مختلف کارگری هر روزه اعتراضات انجام می گیرد: اعتراض برای دریافت حقوقهای معوقه، قراداد دائم، افزایش دستمزد به نسبت نرخ تورم و غیره. این خواستهای کارگران در صنایع مختلف، از نساجی ها تا مراکز تولیدی مهم مثل ماشین سازی، پتروشیمی ها و مراکز پالایشگاهی نفت و گاز است.
طبق اخبار و گزارشات رسیده به حزب، مدیریت، کارفرما و اداره کار که ظاهرا باید رابط بین کارفرما، کارگر و دولت باشد، همگی دست در دست هم گذاشته اند و با تمام قوا مانع تشکل یابی طبقه کارگر می شوند. رسما به کارگران اعلام کرده اند که: "هر کارگری که مشکلی یا حرفی دارد می تواند فردی اقدام بکند. ما پاسخگو به افراد هستیم، نه به جمع کارگران." همین صحبت رو به کارگران هراس سرمایه داران و رژیم را از تشکل و اتحاد کارگران بخوبی آشکار می کند. 
باید تاکید کرد، برپایی سریع و منظم مجامع عمومی در کلیه مراکز کار و سازماندهی خود برای مقابله با توحش و تعرض دولت و سرمایه داران، کلید اصلی پاسخگویی طبقه کارگر است. ایجاد مجامع عمومی در تمامی مراکز بزرگ و کوچک کارگری راه برون رفت طبقه کارگر از این فلاکت و مشقتی است که رژیم اسلامی تحمیل کرده است. کارگران تنها با این ابزار می توانند به خواستهای خود برسند.
علاوه بر تشکل در محیط کار و تشکیل شوراهای کارگری، ایجاد شوراهای محلات یک اقدام مهم و فوری دیگر است. این زنجیری است که محل کار و زیست را بهم پیوند می دهد. باین ترتیب کارگران و خانواده هایشان می توانند در مقابل هر تعرض سازمان یافته از جانب حکومت پاسخی محکم و سازمانیافته ارائه دهند. تشکیل شوراهای سرخ ها، بویژه توسط جوانان انقلابی راه دیگری برای عقب نشاندن تعرض رژیم سرکوب اسلامی است.
کارگران کار می کنند، زحمت می کشند، غرق می ریزند و باید برخوردار از بهترین سطح زندگی باشند. کارگران نباید حقوق خود را از کارفرما و دولت گدائی کنند. این حقوق بسیار از حق آنها پایین تر و ناچیز تر است. طبقه کارگر باید در مقابل وعده و وعیدهای دولت و سرمایه دار، در مقابل تلاش های آنها برای ایزوله کردن کارگران و ایجاد تفرقه میان آنها، در مقابل تهدیدها و زهر چشم گرفتن آنها که منجر به اخراج و بیکاری تعدادی از هم طبقه ای هایمان می شود، در مقابل وقاحت آنها که برای کاهش  دستمزدها ارتش  بیکاران را به ما نشان می دهند، ما نیز باید با سازماندهی خویش، با متشکل شدن و اتحاد طبقاتی مان، قدرتمان را نشان دهیم. طبقه کارگر می تواند و باید با نشان دادن قدرت متشکل و متحد طبقاتی اش این رژیم هار اسلامی را به زانو درآورد.
کارگران و مردم زحمتکش!
پیش بسوی ایجاد مجامع عمومی! پیش بسوی ایجاد شوراهای سرخ ها در محلات، دانشگاه ها و مدارس!