دست و پنجه نرم کردن محمود صالحی با مرگ تدریجی بیش از پیش ماهیت بدل سازان کمونیسم نما را افشا خواهد کرد!
جمهوری اسلامی دارد کاری را انجام می دهد که باید انجام دهد! ماهیت این نظام ارتجاعی همین است!
این حکومت باید به این شیوه عمل کند! اگر چنین نکند جمهوری اسلامی نیست! منافع وموقعیت جمهوری اسلامی ایجاب می کند که محمود صالحیها را به مرگ تدریجی محکوم و حکم صادره را از راه های مختلف اجرا کند! زیرامیخواهد با مرگ تدریجی محمود دیگر کارگران را از مبارزه برای یک زندگی شایسته انسان امروز به عقب نشینی وادارد! غافل از اینکه با زندانی و یا از بین بردن محمود، صدها وهزاران محمود دیگر وارد مبارزه برای از بین بردن استثمار ، فقر،محرومیت، تبعیض، نابرابری و سرکوب خواهند شد!
مجریان( قضات، مسئولان زندان، شکنجه گران، نگهبانان ) دارند دستورات سران جمهوری اسلامی را در سنندج  و دیگر نقاط ایران اجرا می کنند که برایشان تعین شده است! به اصطلاح مامورند و؟ زیرا خوب میدانند حکم مرگ تدریجی محمود صالحی و ترور علنی فعالین کارگری، به بند کشیدن دانشجویان وزندانی کردن هر چند ماه یک بار کارگران شرکت واحد از دستوارتی نیست که به دستور قضات دون پایه جمهوری اسلامی در سقز، سنندج و تهران صادر شده باشد! بلکه دستوری است که از طرف مقامات بالای نظام ، خامنه ای، رفسنجانی و احمدی نژاد صادر شده واز طریق مختلف اجرا می شود!
محمود صالحی از طرف جمهوری اسلامی بخاطر مبارزات چندین ساله اش بر علیه  استثمار و پایمال شدن حقوق کارگران مورد غضب وحشیانه جمهوری اسلامی قرار گرفته است. از طرف دیگر بخاطر تفکرات کارگری و عدم تمکین در برابر خواسته های نا بجا وغیره کارگری بدل سازان کمونیست نما به فراموشی سپرده شده است!
تا جای که اخبار مربوط به وضعیت نا مناسب جسمی و حتی اسم ایشان مورد سانسور همین بدل سازان قرار گرفته است.
مردم آزادیخواه ، انسانهای که خود را مدافع حقوق کارگران و زحمتکشان میدانید چند هفته از نامه سر گشاده سامرند صالحی  خطاب به همه انسانهای آزادیخواه میگزد اخیرا، نامه نجیبه صالح زاده همرزم همیشه مبارز محمود صالحی هم خطاب به همه تشکلهای مربوطه اطبا و متخصصین کلیه و وجدانهای آگاه در این عرصه صادر شده است.
شخصا نیم ساعت بعد از انتشار این نامه ها ، آنها را برای چندین سایت، نشریه و بخصوص سران چند حزب که خود را کمونیست به حساب می آورند ارسال کردم  به امید اینکه از محمود صالحی دفاع کنند!
علت ارسال نامه ها به سران این احزاب این بود که من، توهم داشتم و فکر می کردم احتمالا دارد هنوز این صدر نشینان از کارگران مبارز و بخصوص از رهبر واقعی جنبش کارگری ایران در چنین موقعیتی دفاع کنند.
 فکر می کردم سران این احزاب در ظاهر هم که شده وارد میدان دفاع از ایشان خواهند شد زیرا و ظیفه کمونیستها مشخص است، دفاع از مبارزات کارگران و بخصوص رهبران کارگری با هر عقیده ،رنگ و نژادی.
متاسفانه این احزاب نه تنها درخواست سامرند صالحی را بی جواب گذاشتند حتی نامه نجیبه را هم در سایتهایشان درج نکردند. البته با این کار ثابت کردند که نه تنها مدافع حقوق و خواسته های کارگران و جنبش کارگری نیستند بلکه اگر منافعشان ایجاب کند قرار گرفتن در جبهه مخالف کارگران برایشان سخت نیست! 
جمهوری اسلامی با مرگ تدریجی محمود و شکنجه هر روزه اش دارد از ایشان انتقام می گیرد!
سران این فرقه های کمونیست نما! هم با سکوت در برابر اعمال وحشیانه جمهوری اسلامی دارند از محمود ،کارگران کردستان وسراسر ایران که فریب این بدل سازان را نخورده اند انتقام می گیرند!
محمد محمدی