چوبه دار جمهورى اسلامى در متن بن بست و بحران همه جانبه اش فعال تر شده است. خاطره قتل عام زندانيان سياسى و سالروز آن و همينطور اخبارى جسته و گريخته در درون رژيم بر نگرانى در باره امنيت و جان زندانيان سياسى مى افزايد. تعدادى از زندانيان توسط بيدادگاههاى رژيم اسلامى حکم اعدام گرفتند و در خطر فورى اعدام قرار دارند. جعفر كاظمى٬ جواد لارى٬ محسن دانشپور٬ احمد دانشپور٬ محمدعلی صارمی، محمدعلی حاجآقایی، عبدالرضا قنبری و زينب جلالى زاده از جمله کسانى هستند که خطر اعدام آنها را تهديد ميکند.
فشار به فعالين کارگرى گسترده تر شده است. منصور اسالو روز یکشنبه ١٠ مرداد ماه مجددا به اتهامات واهى محاکمه شد. از وضعيت رضا شهابى خبرى در دست نيست. سعيد ترابيان با قرار وثيقه سنگين بعد از ۴٢ روز آزاد شد. ابراهيم مددى ديگر فعال سنديکاى اتوبوسرانى واحد٬ و مهدی فراخی شاندیز از ديگر فعالين کارگرى٬ بهنام ابراهيم زاده فعال حقوق کودک در زندان و تحت فشار اند. بيدادگاه اسلامى در سنندج صدیق کریمی عضو هیئت مدیره و فواد کیخسروی از اعضای فعال اتحادیه آزاد کارگران ایران را روز ٢٩ تیر ماه به اتهام عضويت در اتحاديه و دفاع از حقوق کارگران محاکمه کرد. فشار بر فعالين کارگرى٬ احضار٬ و تهديد مکرر آنان ادامه دارد.
همينطور فشار به فعالين اجتماعى اعم از فعالين حقوق زن و حقوق کودک و فعالين معلمان٬ حمله به زندانيان سياسى سابق و خانواده هاى فعالين سياسى٬ دستگيرى مرتب دانشجويان و پرونده سازى براى آنان ادامه دارد. از معلمان زندانى از جمله؛ عبدالله مؤمنى، محمود بهشتى لنگرودى، على اکبر باغانى، محمد داورى، هاشم خواستار، رسول بداقى، عليرضا هاشمى، حسين باستانى نژاد و قربان احمدى٬ و از فعالين دانشجوئى از جمله؛ مجيد توكلى و بهروز جاويد تهرانى و بیتا صمیمی زاد همچنان در زندان و تحت فشاراند.
گزارشات منتشر شده از زندانهاى ايران وحشتناک تر از تصوير عمومى و داده هاى تاکنونى است. اعمال فشار سيستماتيک٬ شکنجه٬ محروميت از حقوق زندانى٬ توطئه چينى و صحنه سازى توسط شکنجه گران و اوباشان عليه زندانيان سياسى٬ قطع ملاقات و امکانات اوليه٬ فضاى کثيف و محدود با انواع بيمارى و بيحرمتى مرتب به زندانيان شرايط وحشتناکى را ايجاد و به نگرانى خانواده هاى زندانيان سياسى افزوده است. زندانيان سياسى در اعتراض به وضعيت وحشتناک خود دست به اعتصاب غذا زدند و خانواده هاى آنان نيز در مقابل زندان اوين در همبستگى با آنان اعتصاب کردند.
زندان مرکز ثقل قدرت است. جمهورى اسلامى همواره به زندانيان بعنوان اسراى بيدفاع که هر لحظه ميتوان آنها را مورد تهاجم قرار داد برخورد کرده است. پياده کردن انواع روشهاى شکنجه روانى و فيزيکى روى زندانيان٬ گرفته شده از تجارب سازمانهاى جاسوسى سيا و موساد و ساواک در کنار توحش اسلامى و لمپنيزم شکنجه گران٬ هميشه سهم زندانى سياسى بوده است. در وضعيت کنونى که جمهورى اسلامى در بحران بقا دست و پا ميزند و تبليغات جنگى به ميليتاريزه کردن بيشتر فضاى سياسى منجر شده است٬ اجراى پشت سر هم اعدامها و صدور احکام جديد اعدام با توسل به پرونده سازيهاى کذب و تشديد فشار به زندانيان سياسى به سياست جمهورى اسلامى تبديل شده است.
اين سياست تنها ميتواند با هشيارى خانواده هاى زندانيان سياسى و مردم آزاديخواه به شکست کشانيده شود. سازماندهى اجتماعات براى حمايت از خانواده هاى زندانيان سياسى٬ خواست آزادى فورى زندانيان سياسى٬ لغو احکام اعدام و نفس مجازات اعدام٬ و تحت فشار گذاشتن حکومت براى متوقف کردن اجراى احکام صادر شده ميتواند نگرانيهاى موجود در مورد خطرى که زندانيان سياسى را تهديد ميکند کاهش دهد. اعتصاب غذا راه تقابل با اين شکنجه گران نيست و قدرت بسيج توده اى ندارد. نه فقط تعداد زيادى نميتوانند دست به اعتصاب غذا بزنند بلکه نفس اين روش روى سلامتى دراز مدت زندانى تاثيرات سو دارد. زندانى سياسى زير فشار و در تنهائى خود ناچار است به هر روشى از خود دفاع کند. زندانيان سياسى را نبايد تنها گذاشت. يک مبارزه گسترده در درون و بيرون زندانها و در مقياس سراسرى با خواستهاى مشخص لغو مجازات اعدام و آزادى فورى کليه زندانيان سياسى ميتواند ماشين اعدام و سرکوب را متوقف کند.
حزب اتحاد کمونيسم کارگرى مردم آزاديخواه و جريانات اپوزيسيون ايران را به يک تلاش گسترده براى آزادى زندانيان سياسى و به شکست کشاندن توطئه هاى جمهورى اسلامى فراميخواند.