آینده کارگران نیشکر هفت تپه در گرو چه مبارزه ای است؟

کارگران کنترل تولید و توزیع را در نیشکر هفت تپه در دست بگیرید!

سه هزار کارگر نیشکر هفت تپه گرسنه اند. بچه ها و خانواده شان گرسنه اند. فریاد میزنند؛ "کارگر هفت تپه ایم، گرسنه ایم، گرسنه ایم"! "این بچه گرسنه وعده سرش نمیشه"! "زندگی شایسته حق مسلم ماست"! تاکنون چندین بار٬ و هر بار هفته ها و ماهها٬ کارگران اين مجتمع برای دریافت مطالبات خود دست به اعتصاب و اعتراض و راهپیمایی زده اند. اما هر بار یا با سرکوب وحشیانه دولت اسلامی و یا با وعده و وعیدهای مزورانه کارفرما مواجه شده اند و یا تنها موفق به دریافت بخشی از دستمزدهاى معوقه خود شده اند. بعلاوه امنيت شغلى کارگران و آينده هزاران خانواده کارگرى در ابهام کامل قرار دارد. اين وضعيتى است که سرمايه و نظام اسلامی براى طبقه کارگر بويژه در صنايعى مانند نيشکر هفت تپه ايجاد کرده است. اکنون این سئوال در مقابل کارگران قرار گرفته است که برای تامین معاش و زندگی خود، برای سیر کردن شکم فرزندان گرسنه و خانواده های خود چه باید بکنند؟ راه حل ها کدامند؟ آینده کارگران نیشکر هفت تپه در گرو چه مبارزه ای است؟

کارفرمایان و عاملین دولت مدعی اند که مجتمع نیشکر هفت تپه واحدی سود ده نیست. قدرت رقابت با محصولات تولید شده در بازار جهانی را ندارند. از این رو سیاستشان اخراج تدریجی کارگران  و تعطیلی کارخانه و فروش وسایل و ابزار آلات و زمینهای اين مجتمع است. در دو سال گذشته نیز نزدیک به دو هزار تن از کارگران را اخراج و بیکار کرده اند. ادامه این وضعیت یعنی ادامه بیکاری و اخراج سایر کارگران! نتیجه بلافصل چنین سیاستی محکوم کردن کارگران به فقر و فلاکت و بی خانمانی است.

این تنها راه حل در طبقه سرمایه دار نیست. گرایشات ارتجاعی دیگری در همین صف "وارادات بی رویه" شکر را معضل اصلى و جلوگیری از آن را "درمان مشکلات کارگران" میدانند. این جریانات  کارگران را به حمایت از یک جناح سرمایه در مقابل جناح دیگر و اتخاذ سیاستهای دولتگرایی اقتصادی و پروتکشنیستی از جمله بالا بردن تعرفه گمرکی بر واردات شکر میدانند.

این ها راه حل و آلترناتیو کارگران نیست. راه حل گرایشات و جناح های طبقه و نظام حاکم در تداوم وضعیت موجود و تبدیل کارگران به دنبالچه و نیروی ذخیره سرمایه است. در این نظام کارگران تنها زمانی میتوانند زندگی کنند که کاری بدست آورند و فقط هنگامی میتوانند کاری بدست آورند که کارشان بر سرمایه بیافزاید. در این نظام کارگر گویا تنها برای آن زنده است که بر سرمایه بیفزاید و تا زمانی باید زنده باشد که مصالح اقتصادی طبقه سرمایه دار ایجاب میکند!

راه حل استراتژيک و کوتاه مدت کارگران
اما راه حل دیگری وجود دارد. راه حل کمونیستی طبقه کارگر! راه حلى که افقهاى وسيع تری در مقابل کارگران قرار میدهد. کارگران نباید به راه حل های ارتجاعی و سازشکارانه طبقه حاکم تسلیم شوند. برای از بین بردن فقر و فلاکت و بیکاری و گرانی باید نظام سرمایه داری و حکومت اسلامی را نابود کرد. محور اقتصادی چنین انقلابی نابودی نظام مزدبگیری و لغو مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و کار و تبدیل آن به دارایی جمعی کل جامعه است. این راه حل پایه ای طبقه ما است. نظام سرمایه داری مسبب و عامل بقاء کلیه مصائب گریبانگیر انسان امروز است. منشاء فقر و گرسنگی، بیکاری و بی مسکنی و ناامنی در این دوران، نظام اقتصادی حاکم بر جامعه است. انقلاب کارگری تنها راه حل ریشه ای برای پایان دادن به این وضعیت ضد انسانی و برقراری نظامی متضمن آزادی، برابری و رفاه همگان است. اما مادام که نظام سرمایه داری پابرجاست ما محکوم به فنا و نابودی و یا تن دادن به راه حل های ارتجاعی و سازشکارانه جناحهای مختلف طبقه حاکم نیستیم. راه حل های کوتاه مدت و دیگری هم وجود دارد. راه حل هایی که متضمن تحمیل حداکثر آسایش و رفاه ممکن برای کارگران به دولت و کارفرمایان است. 

بيمه بيکارى مکفى
باید برای پرداخت بیمه بیکاری مکفی مبارزه کرد. این یک خواست و مطالبه بر حق کارگری است. یا کار با دستمزدهای مکفی یا بیمه بیکاری! هیچ کارگری مسئول عدم سود دهی کارخانه نیست. چه کسی به سرمایه داران و دولتشان اجازه داده است، زمانی که کارخانه سود ده نیست، میتوانند از بکار انداختن وسایل تولید نیازهای مردم خودداری و کارگران را اخراج کنند؟ مطالبه بیمه بیکاری مکفی برای همه افراد آماده به کار، و يا دستکم وادار کردن دولت و کارفرما به پرداخت کامل آخرین حقوق دریافتی کارگرانی که بنگاه تولیدی آنها تعطیل میشود، حق مسلم کارگران است. این یک راه حل فوری و عمومی کارگران در چنین شرایطی است. برخورداری از معاش، مسکن، آموزش، درمان و رفاه مناسب حق هر انسانی است که چشم به این جهان میگشاید. 

کنترل کارگرى
اما در کنار پیشبرد مبارزه براى گرفتن بيمه بيکارى٬ راه حل مشخص ديگرى هم وجود دارد که ميتواند مبارزات کارگران را گامها بجلو ببرد. شما کارگران میتوانید کنترل تولید و توزیع محصولات کارخانه را در دست بگیرید. سیاست کارفرما و دولت تعطیلی تدریجی این واحدهای تولیدی و اخراج تدریجی کارگران است. شما میتوانید کار و تولید را بدون کارفرما و مدیریت سازمان دهید و کنترل تولید و توزیع را خود در دست بگیرید. میتوان تولید و توزیع را بدون چپاول و دزدیهای کارفرمایان و سرمایه داران سازمان داد. میتوان نیروی کار انسانی و تخصص موجود را در خدمت رفع نیازهای زندگی کارگران و مردم بکار انداخت. شما میتوانید با تشکیل مجامع عمومی خودتان در زمینه اعمال و پیاده کردن کنترل کارگری بر کارخانه و چند و چون دامنه اعمال این سیاست کارگری تصمیم بگیرید!

کارگران
فقر و فلاکت از هر سو گریبان جامعه را گرفته است. فرزاندان ما گرسنه اند. هیچکس به نجات ما نخواهد آمد. طبقه کارگر تنها به نیروی خود آزاد میشود. باید خواست بیمه بیکاری مکفی را به رژیم اسلامی و سرمایه داران تحمیل کرد. این یک مطالبه عمومی و سراسری است. در عین حال میتوانیم و باید کنترل شرایط کار و زندگی مان را راسا در دست بگیریم. باید به هر میزان که توان طبقه ما اجازه ميدهد٬ دست سرمایه و نظام اسلامی را از زندگی کارگر و مردم کوتاه کرد. پیشقدم شوید! کنترل کارگری بر کارخانه یک راه حل فوری در وضعیت بحرانی کنونی است. اجازه ندهید کارفرما با اخراج و بیکار سازی و عدم پرداخت دستمزدها و تعطیلی کارخانه زندگی شما را به نابودی بکشاند. سياستها و تلاشهاى تاکنونى هم معلوم شده که پاسخگوى نيازها و خواستهاى برحق شما نيستند. بايد گامى فراتر رفت. شما ميتوانيد با اتکا به نیروی اتحاد و همبستگی خود و خانواده هايتان آينده را در مسير ديگرى رقم بزنید. آینده تیره و تار، زندگی نکبت بار سرنوشت محتوم طبقه ما نیست. باید دست به کارهای بزرگ زد!

زنده باد کنترل کارگری!
مرگ بر جمهوری اسلامی! مرگ بر سرمایه داری!
آزادی، برابری، حکومت کارگری!
زنده باد جمهوری سوسیالیستی!

حزب اتحاد کمونیسم کارگری
۲۵ تیر ۱۳۸۷ – ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۸