"بحران گاز"
چه بايد کرد؟

ايران تحت حاکميت جمهورى اسلامى کشور بحرانهاست. در اين کشور که روى درياى نفت و گاز خوابيده است، سهم اکثريت مردم محروم مشقت، سرما، کمبود نفت و گاز و برق، فقر، بيمارى، بى مسکنى، سرکوب و مرگ است. مجددا کمبود گاز و بدرجه اى برق ميليونها نفر را در سرماى شديد و بيسابقه، که در برخى نقاط ايران به ۳۰ درجه زير صفر رسيده است، اسير کرده و مخاطرات جدى انسانى را در مقابل پير و جوان و کودک گذاشته است. وضع راهها و جاده ها وخيم است. بسته شدن جاده ها، گير کردن مردم در بيابان، و تصادفات ناشى از برف شديد تا ديروز ١٢ نفر کشته و تعدادى زخمى بجاى گذاشت. همينطور در اثر سرما پنج نفر جان سپردند و دهها شهر در يک قدمى يک موقعيت وخيم قرار دارند. از بامداد سه شنبه گاز در مناطقی از استانهای اردبيل، مازندران، اصفهان، گيلان، لرستان، خوزستان، کردستان، آذربايجان غربی، قزوين، خراسان جنوبی، و سمنان قطع شده و بحران قطع گاز با افت شديد فشار گاز در تهران به يک قدمی تهران دوازده میلیونی رسيده است. گاز شهر خلخال با سرماى ٣٠ درجه زير صفر قطع شده است. قائم شهر فلج شده و كمبود شديد نفت و گاز و برق و خوابيدن عملى شهر، مردم را ناتوان از تهيه غذا و رفع اوليه ترين نيازها کرده است. در اين شهرها کودکان و سالخوردگان در خطر بيشترى قرار دارند و بيمارستانها مراجعين شان چند برابر شده است. پزشكان ميگويند كمبود گاز و تجمع افراد يك خانواده اعم از سالم و بيمار در يك اتاق كوچك موجب تشديد و شيوع بيماريهاى ويروسى در ميان آنان شده است. از صبح امروز مردم قائمشهر در مقابل فرماندارى، هلال احمر و اداره گاز قائم شهر تجمع كرده‌اند. مردم معترضند، خيابانها را بسته اند و خواهان فورى رفع اين وضعيت شدند. قطع گاز و يا کمبود مواد سوختى و گرمائى، زندگی بخش زيادى از مردم را با بحران جدى روبرو کرده است.

دولت اوباش اسلامى براى مقابله "کميته هاى بحران" تشکيل داده است. اين کميته کارى براى رفع مشکل نميکند. از مردم ميخواهد "صرفه جوئى" کنند، تلاش ميکنند موضوع را غير جدى جلوه دهند، در جاهائى که بحران جدى است چند "دستور" دادند که مسئله را حتى تخفيف نداده است. ميگويند بجاى گاز، نفت و گازوئيل هست اما وسايل نفت سوز و گازوئيل سوز در اختيار مردم قرار ندارد. در برخى شهرها نانوایی‌ها يا تعطیل شدند يا امکان تهيه نان مورد نياز مردم را ندارند. نان و دارو و سوخت در کوچه و خيابان با قيمتهاى چند برابر فروخته ميشود. در گزارش پورمحمدى، وزير کشور قاتل، در اقدامتشان اين دو مورد بچشم ميخورد: ١- براى تامين گاز برخى از شهرها، مجبور به تعطيلى چند كارخانه و مجتمع بزرگ صنعتى شده‌ايم، تا مشكل گاز اين شهرها حل شود. ٢- براى شهر ٣٠٠ هزار نفره قائم شهر که تماما فلج شده است، در چهار روز، از تاريخ ١٠ تا ١٣ ماه جارى تعداد ١٧ هزار و ٨٠٠ نان از طريق شوراهاى اسلامى محلى و روستايى و نانوايى‌ها در اين شهر توزيع شده است! این اقدامات دردی از دردهای عاجل مردم دوا نمیکند. بعلاوه "کميته بحران" رژيم کارش نه حل فورى موضوع بلکه مقابله با اعتراض مردم به اين وضعيت جهنمى است.

سال گذشته درست در همين مقطع معضل قطع گاز پيش آمد. اما امسال شدت آن وسيع تر و خطرناک تر است. زندگى مردم در جامعه امروز بشدت زنجيره اى و وابسته به هم است. قطع برق يا گاز فقط به تامين گرما و سوخت منحصر نميشود، کل سيستم خدماتى، بهداشتى، درمانى، حمل و نقل، و توليدى را با درجات متفاوت متوقف و يا با معضلات جدى روبرو ميکند. مسئله اينست که اين وضعيت نه قابل تحمل است و نه چشم انداز حل آن را ميشود از "کميته هاى بحران" حکومت داشت. دولت اسلامى دليل اين وضعيت را به قطع گاز وارداتى ترکمنستان ميداند و ميگويند بايد گاز را از کشورى ديگر وارد کنيم. کدام کشور؟ کى؟ مردم در برف يک متر و سه متر و سرماى ٢٨ درجه زير صفر تا کى بايد منتظر بمانند؟ مردم ميپرسند چگونه ميتوانند قاچاقى با شبکه غديرخان براى تهيه تکنولوژى اتمى کمک بگيرند اما نميتوانند فورا نياز اوليه مردم را در بازار دنيا تهيه کنيد؟ اين سوالات را پاسخ نميدهند. نيروى انتظامى و سرکوب تنها پاسخ اينهاست. در شهرهائى که با قطع کامل گاز يا فلج سطح بالا روبرو هستند، امکان وقوع تراژديهاى انسانى در صورت اقدام نکردن فورى رژيم براى حل معضل بالاست.

ما قاطعانه اعلام میکنیم که مسبب اصلی این وضعیت سرمای هوا نیست، رژیم جمهوری اسلامی است. نظام سرمایه داری است. سرمای هوا یک واقعیت همیشگی است. مسبب این وضعیت رژیمی است که کوچکترین ارزشی برای جان و رفاه و امنیت و آسایش انسانها قائل نیست. مسبب این وضعیت نظامی است که هدفش کسب سود است و نه تامین نیازمندیهای شهروندان جامعه. برای تغییر اساسی این وضعیت باید رژیم اسلامی را سرنگون کرد. سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی و نابودی نظام سرمایه داری شرط اساسی پایان دادن به تمامی مصائب گریبانگیر مردم است.

مردم آزادیخواه : نهادهای همبستگى خود را تشکيل دهيد!
وضعيت کنونى در عین حال ويژه است. هر کس به تنهائى قادر به حل معضل فورى اش نيست. بايد الگوى مردم قائمشهر را به سطحى موثرتر ارتقا داد. در هر محله بايد نهادها و ارگانهاى کمک رسانى به همنوعان را راسا و مستقل از ارگانهای دولتی تشکيل داد. کار اين نهادها ها کنترل وضعيت در هر محل، کمک رساندن به همسايه و مردمى که در شرايط خطیر قرار دارند، اعلام ليست نيازهاى فورى مردم، سازماندهى اعتراض و همیاری براى تهيه فورى آن، کنترل بر امر توزيع و خارج کردن کنترل از دست مفت خوران شوراى اسلامى و مسجد و عوامل دولت، مقابله با باندهاى مافيائى توزيع نيازهاى مردم در بازار سياه، و بسيج مردم براى دخالت در سرنوشت و تامين نياز برحق خود در اين موقعيت بحرانى است.

مردم محروم دراين موقعيت و با ابتکارات مختلف بايد  بداد همديگر برسند و سپرى انسانى در مقابله با اين وضعيت تشکيل دهند. باید بیشترین فشار و اعتراض را برای تامين فورى نيازهاى مردم بر رژیم اسلامی اعمال کرد. يک سر سوزن نبايد به رژيم کثيف سرمايه داران تخفيف داد. حال که خودشان به لکنت زبان افتادند و وحشت سراپاى وجودشان را فرا گرفته، بايد اعتراض کرد، باید سازمان تامين نيازهاى پايه اى مردم و کنترل مردمى بر توزيع آنها را بدست گرفت. پیشبرد این امر از نیازمند متشکل شدن مردم در محلات و مناطق و کارخانجات است. اين مسئله اى اجتماعى و انسانى و بسيار مهم است. منفعت عمومى و درد عمومى مردم در اين موقعيت حکم ميکند که نيروى جمعى را براى حل آن بميدان کشيد. رژيم اسلامى را باید وادار کرد که فورا و از هر طريقى نيازهاى مردم را تامين کند. اگر خيل دزدان و گردنه بگيران و استثمار گران و سرکوبگران مردم طفره ميروند، تنها بايد با قدرت آنها را کنار زد.
مردم آزادیخواه: تنها راه پایان دادن به این بحران اعمال گسترده ترین فشار به رژیم اسلامی و در دست گرفتن کنترل امور به دست خود است. کنترل محلات را باید در دست خود گرفت. باید سازماندهی بیشترین کمک های انسانی به تمامی کسانی که در وضعیت خطیر قرار دارند را در دستور فوری قرار داد. باید برای استقرار نظامی مبارزه کرد که تامین نیازمندیهای گسترده تمامی شهروندان هدف اولیه آن است. سرنگونی رژیم اسلامی شرط تحقق و استقرار چنین نظامی، یک جمهوری سوسیالیستی، است.

مرگ بر جمهوری اسلامی!
آزادی، برابری، حکومت کارگری!
زنده باد جمهوری سوسیالیستی!

حزب اتحاد كمونيسم كارگری
٢٠ دی ماه ١٣٨٦ – ١٠ ژانویه ٢٠٠٨